مشاهده بیشتر
صنعت فولاد به عنوان بزرگترین صنعت جهان در حوزه فلزات، به سبب کاربردهای فراوان در حوزههای متعدد، از اهمیت استراتژیکی برخوردار شده است. صنایع خودروسازی، تولید ماشینآلات صنعتی و همچنین بخش ساختوساز و توسعه زیرساختها، وابسته به مصرف فولاد هستند و از این رو، کشورهای بسیاری در تلاشاند تا در تامین این کامودیتی ارزشمند به خودکفایی برسند. تا قبل از آغاز قرن ۲۱، بازار مصرف فولاد عمدتا به کشورهای غربی از جمله اروپا و ایالات متحده آمریکا وابسته بود، اما با تحولات صورتگرفته در کشورهای در حال توسعه به خصوص چین و هندوستان، امروزه این کشورها به قدرتهای بیرقیبی در جهان تبدیل شده که سهم قابل توجهی از بازار مصرف فولاد را در دو دهه اخیر به خود اختصاص دادهاند.
صنعت فولاد به دلیل آن که در فرآیند تولید خود به شدت به استفاده از زغالسنگ وابسته است، در گروه آلایندهترین صنایع جهان قرار میگیرد. آمارها نشان میدهد که در سالهای اخیر به طور متوسط سالانه حدود ۹/۱ میلیارد تن فولاد در جهان تولید شده که این مسئله منجر به انتشار یافتن ۹/۲ میلیارد تن گاز دیاکسید کربن در اتمسفر شده است. این موضوع باعث شده است تا چشمانداز صنعت فولاد نیز تحت تاثیر سیاستهای اقلیمی و آبوهوایی در دهههای آتی قرار بگیرد. گزارشها حاکی از آن است که میزان انتشار گازهای گلخانهای صنعت فولاد در افق زمانی ۲۰۵۰، در مقایسه با امروز باید حداقل ۵۰ درصد کاهش یابد.
فرآیند شهرنشینی و حرکت به سمت بلندمرتبهسازی در ایران طی دهههای گذشته، روند نسبتا پایداری را شاهد بوده است. تا پیش از سال ۱۳۸۶، تراکم ساختمانی در کشور کمتر از ۱۰۰ درصد بود و سهم پروانههای احداث ساختمانهای یک و دو طبقه تقریبا دو برابر سهم پروانه احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر بود. اما از این سال به بعد، همزمان با اجرایی شدن پروژه مسکن مهر، رویکردها در این حوزه تغییر یافت. آمارها نشان میدهد که تا سال ۱۴۰۰، میزان تراکم ساختمانی در کشور به حدود ۱۴۰ درصد افزایش یافت و سهم پروانههای احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر نیز به ۴۷ درصد رسید که این موضوع به وضوح در دستور کار قرار گرفتن توسعه عمودی شهرها را آشکار میکند. علاوه بر این، توسعه شهرنشینی طی سالهای گذشته، مصرف گسترده فلزات فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال داشته است. برآوردها حاکی از آن است که طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۰، سالانه به طور متوسط حدود ۴ میلیارد دلار فولاد، ۴۰۲ میلیون دلار آلومینیوم و ۲۲۶ میلیون دلار مس در صنعت ساختمانسازی کشور به مصرف رسیده است.
ساختمانسازی از قدیمیترین فعالیتهای بشر در جهان به شمار میآید که در طول زمان تحولات زیادی داشته است. این صنعت به طور ویژهای با محیطزیست سروکار دارد و از جنبههای گوناگونی بر آن تاثیر میگذارد. در سالهای اخیر که نگرانیهای جهانی در خصوص گرمایش زمین و پدیده تغییر اقلیم شدت گرفته، اهمیت روی آوردن به شیوههای پایدارتر در صنعت ساختمان بیش از گذشته روشن شده است. این مسئله باعث معرفی مواد و رویکردهای نوین و نوآورانهای شده است که زمینهساز مقاومتر شدن و افزایش عمر مفید ساختمانها، سازگاری بیشتر آنها با محیطزیست و کاهش آلایندگی صنعت ساختمانسازی خواهد شد.
فولاد جزء لاینفک فرایند برقیشدن جهان است که به طور تاریخی در توسعه و ساخت زیرساختهای الکتریکی از تولید گرفته تا انتقال و توزیع مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر میرسد گسترش بیشتر برقیشدن با تقاضای توسعه زیرساختهای برق قابل اطمینان و پایدار و نیز گسترش ظرفیت نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی بادی و خورشیدی همراه باشد. با توجه به این که این نیروگاهها به تاسیسات فولادی برای توربینهای بادی و نصب پنلهای خورشیدی نیاز دارند، به نظر میرسد تقاضا برای فولاد در این بخش روندی رو به رشد را سپری کند. به طور مشابه در بخش خودرو، تغییر به سمت خودروهای الکتریکی، مصرف قابل توجهی از فولاد را به دنبال داشته است. همانطور که کشورهای بیشتری در جهان در مسیر برقیشدن قرار میگیرند، مقادیر بیشتری فولاد در صنعت خودروسازی به مصرف برسد.
فولاد از مهمترین و استراتژیکترین کامودیتیهای جهان محسوب میشود. ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد فولاد و همچنین خواص مشابه با بتن از جمله ضریب انبساط حرارتی تقریبا یکسان، آن را به پرکاربردترین متریال در صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است. مروری بر آمارهای مرتبط با حوزه ساختمانسازی برخی از کشورها گویای آن است که انواع محصولات فولادی، بالغ بر نیمی از مواد و مصالح به کاررفته در فرآیند اجرای پروژههای ساختمانی را تشکیل میدهند. بر این اساس، تحولات صنعت ساختمانسازی، اصلیترین محرک بازار فولاد محسوب میشود. بیشترین سهم از صنعت ساختمانسازی جهان به چین اختصاص دارد. از این رو، پروژههای ساختمانی این کشور، بزرگترین بازار مصرف فولاد در جهان به حساب میآید. در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۵۰ میلیون تن فولاد در صنعت ساختمانسازی چین به مصرف رسید که این رقم معادل ۵۴ درصد از فولاد به کاررفته در صنعت ساختمانسازی جهان و ۲۰ درصد از کل فولاد مصرفشده در جهان است.
فولاد از جمله استراتژیکترین کامودیتیهایی محسوب میشود که کاربردهای گستردهای در بخشهای مختلف صنعت پیدا کرده است. این موضوع، بازار جهانی فولاد را به تحولات صنعتی و چرخههای تجاری گره زده است. مروری بر ادبیات اقتصاد و بازار کامودیتیها گویای آن است که بازار جهانی فولاد به دلیل آن که صنعت ساختمان و کالاهای بادوام اصلیترین مصرفکنندگان فولاد هستند، به شدت میتواند تحت تاثیر سطوح نامتعارف نرخ تورم قرار گیرد. آمارهای ارائهشده نیز موید این موضوع است. در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۲ که نرخ جهانی تورم از مرز ۸ درصد عبور کرد، میزان تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی بر خلاف روند سالهای قبل خود، کاهش یافت، این در حالی است که میزان کاهش در مصرف بسیار شدیدتر از کاهش در میزان تولید بوده است.
در عصر حاضر، ارتباطات و تکنولوژی با یکدیگر همسو شدهاند و به شکلی عمیق در زندگی روزمره مردم نفوذ کردهاند. این موضوع از اهمیت بالای «ارتباط» حکایت دارد، تا جایی که از دوره فعلی تحت عنوان «عصر ارتباطات» یاد میشود. ارتباطات اگرچه امروز ظاهرا به شکلی ساده در میان افراد دور و نزدیک برقرار میشود، اما نباید از زیرساختهای پیچیدهای که این مقوله به ظاهر ساده روزمره را ممکن کردهاند چشمپوشی کرد. امروز بخش بزرگی از مردم جهان در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند با یکدیگر در تعامل و ارتباط باشند و این موضوع روز به روز نیز در حال سرعت گرفتن و گسترش یافتن است. زیرساختهای متعددی از برجهای سر به فلک کشیده تا کابلهای تعبیهشده در اعماق اقیانوسها سبب شدهاند که این ارتباطات به شکل امروزی خود تبدیل شود و در زندگی هر روزه افراد در سراسر جهان رسوخ کند.
سنگآهن نخستین حلقه زنجیره تولید فولاد است. در سالهای اخیر، توسعه ظرفیتهای صنعت فولاد یکی از گفتمانهای مهم و اساسی اقتصاد کشور بوده است، اما به نظر میرسد که سرمایهگذاری در عرصه معادن سنگآهن آنچنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. چالشهای فعلی فولادسازان در زمینه تامین مواد اولیه نیز از همین موضوع حکایت دارد. روشن است که تحقق چشماندازهای صنعت فولاد بدون توسعه و رشد معادن سنگآهن کشور ممکن نخواهد بود که لازمه این امر سیاستگذاریهای مناسب در این بخش و اصلاح دستورالعملهای دولتی است.
امروزه فلزات اساسی یکی از مهمترین محصولات صنعتی دنیا محسوب میشوند و از سهم قابلتوجهی در تجارت جهانی برخوردارند. با توجه به برخورداری ایران از ذخایر معدنی و فلزی ارزشمند و متنوع، سرمایهگذاری در توسعه واحدهای تولید فلزات اساسی امری ضروری به نظر میرسد؛ زیرا با توجه به ارزش افزوده بسیار بالای زنجیره تولید فلزات اساسی و چشمانداز رشد تقاضای جهانی این فلزات، توسعه صادرات آن میتواند گامی بلند در جهت ارزآوری، ایجاد اشتغال و در نهایت کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت باشد؛ مسئلهای که به نظر میرسد در سالهای اخیر بهخوبی مورد توجه قرار گرفته و روند روبهرشد صادرات فلزات اساسی گویای آن است.
فولاد از جمله فلزاتی است که رد پای مصرف آن در بسیاری از جنبههای زندگی امروز قابل مشاهده است. اهمیت این ماده استراتژیک تا حدی است که از روند تولید و مصرف آن به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع یاد میشود. از طرفی، جهان در حال حاضر با تحولات بزرگی درآمیخته شده که روز به روز نیز پررنگتر میشوند؛ تحولاتی که اغلب آنها را میتوان محرکی برای رشد تقاضای فولاد دانست. با این حال، به نظر میرسد که با موضوعاتی نظیر محدودیتهای ذخایر با عیار بالا و همچنین الزام صنعت فولاد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، این صنعت به سمت استفاده بیشتر از قراضه به عنوان خوراک حرکت خواهد کرد.
صنعت فولاد از اهمیت ویژهای در اقتصاد برخوردار است، به طوری که تحولات آن میتواند بر روندهای آتی چرخههای تجاری تاثیر بگذارد. طی سالهای اخیر، جهان شاهد چند ریسک ژئوپلیتیکی با دامنه گسترده بوده است که هر یک به نحوی صنعت و بازار جهانی فولاد را تحت تاثیر قرار دادهاند. آغاز تقابلات نظامی روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، خسارتهای سنگینی به صنایع آهن و فولاد در مقیاس جهانی وارد آورد. تغییر جریانهای تجاری و در نتیجه ایجاد کمبود نهادههای تولید، فولاد و محصولات فولادی در اروپا و ایالات متحده آمریکا و همچنین افت قابل ملاحظه توان رقابت صنعتگران فولاد در اروپا مهمترین پیامدهای جنگ میان روسیه و اوکراین بوده است. تجربه تلخ مناقشات نظامی در شرق اروپا سبب شده است تا شرایط فعلی غرب آسیا برای بسیاری از فعالین مرتبط با صنعت و بازار فولاد نگرانکننده باشد. تاثیری که زنجیره تامین محصولات فولادی در مقیاس منطقهای و جهانی میتواند از ریسک ژئوپلیتیکی برآمده از تحولات خاورمیانه بپذیرد، بیش از هر چیز به احتمال وقوع بحران انرژی دیگری (بر اثر مختل شدن زنجیره تامین انرژی در منطقه خاورمیانه) بستگی دارد؛ چنانچه عرضه نفت و گاز طبیعی در پی گسترش دامنه این جنگ به صورت قابل توجهی محدود شود، وارد شدن شوک مثبت و افزایش تلاطمها در بازار جهانی فولاد، دور از انتظار نخواهد بود.