مشاهده بیشتر
صنعت آلومینیوم در جهان عمر چندانی در مقایسه با سایر فلزات و متریالهای صنعتی ندارد. با این حال، این فلز از ویژگیهای منحصر به فردی از جمله نسبت استحکام به وزن بالا برخوردار است که زمینه رشد سریع آن را فراهم آوردهاند. در دهههای پیشرو، مگاترندهایی از جمله توسعه شهرنشینی، تغییرات اقلیمی و تحولات تکنولوژیکی، تاثیر قابل ملاحظهای بر بازار و صنعت آلومینیوم خواهند داشت. در سال ۲۰۲۲، تقریبا ۱۰۸ میلیون تن آلومینیوم در جهان تولید شد. با توجه به چشمانداز افزایش نرخ شهرنشینی، ارتقای سطح تکنولوژیکی و ضرورت حرکت جهان در مسیر انتقال سبز و انتقال انرژی، بازار و صنعت آلومینیوم این ظرفیت را خواهد داشت که تا حدود ۳ برابر رشد کند.
از زمان شکلگیری مفهوم «اقتصاد چرخشی» در جهان، صنعت آلومینیوم یکی از صنایعی است که به منظور پایدارسازی فرایندها در راستای تحقق این مفهوم در کانون توجهها قرار گرفته است. این موضوع، بدان خاطر است که این فلز، از طرفی ویژگیهای منحصر به فردی دارد که آن را به کاتالیزوری بسیار قدرتمند برای محقق ساختن اقتصاد چرخشی در سطح کلان تبدیل کرده است و از طرف دیگر نیز فرایند تولید هر تن آلومینیوم به شدت آلاینده است. آمارها نشان میدهد که در طول تقریبا ۳ دهه گذشته، صنعت آلومینیوم در مقیاس جهانی به سمت چرخشی شدن حرکت کرده است. در سال ۱۹۹۰، سهم بازیافت قراضه از صنعت آلومینیوم تقریبا ۲۸.۵ درصد بود، در حالی که این رقم تا سال ۲۰۲۲ به حدود ۳۶ درصد رسیده است. ژاپن، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا، مجموعه کشورهایی هستند که صنعت آلومینیوم بازیافتی آنها، بیشترین سهم را از کل صنعت آلومینیوم دارد.
طی دهههای گذشته، صنعت مس در مقیاس جهانی رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. آمارها نشان میدهد که همگام با این رشد، فرایندهای تولید کاتد مس تا حدی در راستای توسعه پایدار و اقتصاد چرخشی حرکت کرده است. در سال ۱۹۸۰، سهم مس ثانویه از کل تولید کاتد مس در جهان تقریبا ۱۶ درصد بود. تا سال ۲۰۲۲، این رقم در بدترین و بهترین حالت خود به ۱۴ درصد و ۱۸ درصد تغییر کرده است. در واقع، طی ۴ دهه گذشته، بازیافت قراضه مس در مقیاس جهانی همگام با افزایش میزان تولید کاتد، رشد کرده است. مروری بر گزارشها و آمارهای ارائهشده حکایت از آن دارد که تغییرات اساسی صنعت مس معطوف به تغییر رویکرد در تولید مس اولیه بوده است. در این راستا میتوان به رشد بیش از ۱۰ برابری تولید مس اولیه با استفاده از فناوری استخراج با حلال و الکترووینینگ اشاره کرد که در مقایسه با رویکردهای سنتی، شدت انرژی و انتشار و همچنین رهاسازی پسماند در محیط را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
روند کربنزدایی از صنایع آلاینده، بسیاری از فرایندهای تولید فعلی را به چالش کشیده است. زنجیره ارزش صنعت آلومینیوم در حالی با انتشار سالانه حدود یک میلیارد تن گازهای گلخانهای در رده آلایندهترین صنایع جهان قرار دارد که محصولات آلومینیومی نقش کلیدیای در بخش صنعت بر عهده دارند. از این رو، کربنزدایی از زنجیره ارزش آن بسیار حائز اهمیت است. مروری بر گزارشهای ارائهشده نشان میدهد، حداقل تا سال ۲۰۳۰، تقاضای سبز آلومینیوم با سرعت بسیاری بالایی رشد خواهد کرد و سهم آن از کل تقاضای آلومینیوم از حدود ۵ درصد در سال ۲۰۲۰، به حدود ۱۹ درصد در سال ۲۰۳۰ خواهد رسید. آمارهای مربوط به روند کربنزدایی در صنعت آلومینیوم نیز بیانگر آن است که در این صنعت ظرفیت کاهش انتشار گاز دیاکسید کربن تا سقف ۹۲ درصد وجود دارد. طبق سناریوی «۱.۵ درجه سانتیگراد» تقاضای کارخانههای ذوب آلومینیوم در مقیاس جهانی تا سال ۲۰۵۰ رشد ۲.۶ درصدی را نسبت به امروز تجربه خواهد کرد و به حدود یک هزار تراوات ساعت میرسد. در این سال حدود ۵۲.۵ درصد از تقاضای مذکور از محل منابع کمآلاینده تامین خواهد شد و میزان آلایندگی ناشی از سوختهای فسیلی نیز با بهکارگیری سیستمهای جمعآوری کربن، کنترل خواهند شد.
گزارشها حاکی از آن است که در سالهای آتی، سناریوهای زیستمحیطی عمدتا بر گسترش ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر و همچنین جایگزینی قابل توجه در استفاده از سوختهای آلاینده با انرژیهای پاک متکی خواهد بود. این موضوع سبب شده است تا چشمانداز مثبتی برای بازار آتی مس شکل بگیرد. برآوردهای صورتگرفته حاکی از آن است که بخش حملونقل، اصلیترین محرک بازار مس در افق زمانی ۲۰۵۰ خواهد بود. این مسئله عمدتا به دلیل هدفگذاریهای صورتگرفته در راستای جایگزینی گسترده ناوگان حملونقل جادهای موتور احتراقی با وسایل نقلیه الکتریکی است. تخمین زده میشود در سال ۲۰۵۰، میزان تقاضای فلز مس با رشد ۱۰۰ درصدی نسبت به سالهای اخیر به حدود ۵۰ میلیون تن در سال برسد که بالغ بر ۹۰ درصد آن از محل توسعه ناوگان حملونقل جادهای برقی باشد.
فرآیند شهرنشینی و حرکت به سمت بلندمرتبهسازی در ایران طی دهههای گذشته، روند نسبتا پایداری را شاهد بوده است. تا پیش از سال ۱۳۸۶، تراکم ساختمانی در کشور کمتر از ۱۰۰ درصد بود و سهم پروانههای احداث ساختمانهای یک و دو طبقه تقریبا دو برابر سهم پروانه احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر بود. اما از این سال به بعد، همزمان با اجرایی شدن پروژه مسکن مهر، رویکردها در این حوزه تغییر یافت. آمارها نشان میدهد که تا سال ۱۴۰۰، میزان تراکم ساختمانی در کشور به حدود ۱۴۰ درصد افزایش یافت و سهم پروانههای احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر نیز به ۴۷ درصد رسید که این موضوع به وضوح در دستور کار قرار گرفتن توسعه عمودی شهرها را آشکار میکند. علاوه بر این، توسعه شهرنشینی طی سالهای گذشته، مصرف گسترده فلزات فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال داشته است. برآوردها حاکی از آن است که طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۰، سالانه به طور متوسط حدود ۴ میلیارد دلار فولاد، ۴۰۲ میلیون دلار آلومینیوم و ۲۲۶ میلیون دلار مس در صنعت ساختمانسازی کشور به مصرف رسیده است.
تحولات صنعت ساختمانسازی در طول چند دهه گذشته موجب شده است تا تغییرات قابل توجهی در متریال و مصالح مصرفی ایجاد شود و استفاده از فلزات غیرآهنی در بخشهای مختلف این صنعت گسترش یابد. در واقع اهمیت یافتن مفاهیمی مانند سبکسازی ساختمان، خانههای هوشمند، سبکهای نوین معماری و طراحی دکوراسیون و همچنین انبوهسازی از جمله روندهای حاکم بر صنعت ساختمان هستند که موجب شدهاند استفاده از فلزاتی مانند آلومینیوم، مس و روی در احداث ساختمانها افزایش یابد.
بازار جهانی سرب و روی به دلیل کاربردهای صنعتی وسیعی که این دو فلز دارند، نسبت به چرخههای تجاری و تغییرات شاخصهای کلان اقتصادی واکنش نشان میدهد. تورم، یکی از مهمترین این شاخصها است که تغییرات آن میتواند منجر به تغییر در روند عرضه و تقاضای فلزات سرب و روی و در نتیجه قیمت آنها شود. بررسیها نشان میدهد که سطح پایینی از نرخ تورم به دلیل آن که قیمتها و هزینههای تولید از ثبات نسبی برخوردار هستند، معمولا شکلگیری روندی صعودی در میزان تولید سرب و روی را به دنبال دارد. این در حالی است که سطوح بالای نرخ تورم بسته به منشا ایجاد تورم و همچینین با توجه به نااطمینانیهای ناشی از آن، آثار متفاوتی میتواند بر قیمت و میزان تولید و مصرف فلزات سرب و روی داشته باشد. علاوه بر این، بررسیها نشان میدهد که میزان تجارت سرب و روی در بلندمدت، بعضا به تغییرات نرخ داخلی تورم کشورها در مقایسه با نرخ جهانی تورم واکنش نشان میدهد.
مولفههای اقتصادی با اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر چرخه اقتصادی، بازار مصرف و زنجیره تامین بسیاری از فعالیتهای صنعتی را تحت تاثیر قرار میدهند، عرضه و تقاضای محصولات را رونق میبخشند و یا منجر به رکود بازار میشوند. بررسیها نشان میدهد که بازار آلومینیوم تحت تاثیر تغییرات نرخ تورم جهانی روند پرفرازونشیبی را طی کرده، به طوری که در زمان بحرانهای اقتصادی که نرخ تورم کاهش مییابد، بازار این فلز نیز در شرایط نامناسبی قرار گرفته است. در حالی که تولید آلومینیوم کمترین تغییرات را در زمان افت نرخ تورم تجربه کرده و روند صعودی تولید این فلز در سالهای اخیر حفظ شده است.
در عصر حاضر، ارتباطات و تکنولوژی با یکدیگر همسو شدهاند و به شکلی عمیق در زندگی روزمره مردم نفوذ کردهاند. این موضوع از اهمیت بالای «ارتباط» حکایت دارد، تا جایی که از دوره فعلی تحت عنوان «عصر ارتباطات» یاد میشود. ارتباطات اگرچه امروز ظاهرا به شکلی ساده در میان افراد دور و نزدیک برقرار میشود، اما نباید از زیرساختهای پیچیدهای که این مقوله به ظاهر ساده روزمره را ممکن کردهاند چشمپوشی کرد. امروز بخش بزرگی از مردم جهان در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند با یکدیگر در تعامل و ارتباط باشند و این موضوع روز به روز نیز در حال سرعت گرفتن و گسترش یافتن است. زیرساختهای متعددی از برجهای سر به فلک کشیده تا کابلهای تعبیهشده در اعماق اقیانوسها سبب شدهاند که این ارتباطات به شکل امروزی خود تبدیل شود و در زندگی هر روزه افراد در سراسر جهان رسوخ کند.
بحرانهای مالی به هنگام وقوع آثار مخربی را بر پیکره اقتصاد از خود بر جای میگذارند. بازار فلزات سرب و روی به دلیل کاربردهای وسیعی که در بخش صنعت دارند از این قاعده مستثنی نیستند. تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نیز نشان میدهد مولفههای بازار جهانی فلزات سرب و روی حساسیت نسبتا بالایی به وقوع یک بحران مالی دارند. با این حال انتظار میرود که بازار جهانی این دو فلز چندان تحت تاثیر بحران بانکی هفتههای اخیر آمریکا که تا حدی یادآور بحران مالی ۲۰۰۸ است، قرار نگیرد. زیرا این بحران بر خلاف بحران مالی ۲۰۰۸ بیش از آن که ریشه فاندامنتالی داشته باشد، ناشی از وحشت سپردهگذاران بوده است.
آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی، نگرانیهای ناشی از تخریب محیطزیست را در سالهای اخیر افزایش داده و مصرف انرژی در سالهای اخیر به سمت استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی تغییر کرده است. مس با توجه به ویژگیهای خاص و منحصربهفردی که دارد، فلزی مهم و پرکاربرد در توسعه زیرساختهای انرژی محسوب میشود. از این رو، مصرف مس جهان در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است و بهرغم تلاطمات فعلی در رشد اقتصاد جهانی و بحران مالی ۲۰۲۳ که گربیانگیر ایالات متحده آمریکا شده است، همچنان بازار پررونقی برای این فلز پیشبینی میشود. چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس نقش بسزایی در بازار این فلز ایفا میکند، به طوری که پیشبینی میشود تقاضای این کشور بیش از بحرانهای مالی، بازار مس را در سالهای آینده تحت تاثیر قرار دهد.