امروزه پديده کوچک شدن خانوارها يا به عبارتی کاهش جمعيت آنها بهخصوص در شهرهای بزرگ کشور بهوضوح مشاهده میشود. اين پدیده دو وضعیت متفاوت را در بر میگيرد: تمايل به داشتن تعداد فرزندان کمتر و همچنين شکلگيری خانوارهای يکنفره. هر دو عامل، با کمتر شدن تعداد افراد خانوار، باعث کاهش جمعيت خانوارها میشوند. فارغ از علل آن، اين مساله تاثیرات متعددی بر بسياری از حوزهها، از جمله صنايع گوناگون کشور و اوضاع اقتصادی آنها، خواهد داشت. بازار لوازم خانگی نيز يکی از حوزههای متاثر از اين پدیده است. در اين گزارش، نگاهی به تاثیرات کوچک شدن خانوارها بر اين بازار کشور شده است.
مس از مهمترین فلزات به شمار میرود و مصرف آن، همگام با رشد و توسعه اقتصادی جهان، افزایش یافته است. بررسی روند تقاضای این فلز ارزشمند در سالهای اخیر نشان میدهد که در زمانهایی که اقتصاد جهانی در شرایط رکود بوده، تقاضای مس نیز در بازارهای جهانی با نوساناتی همراه بوده است. از آنجایی که در سالهای اخیر صنایع مختلف حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک و کمکربن را آغاز کردهاند، میتوان آینده روشنی را برای این فلز ارزشمند متصور بود، زیرا مس رسانای خوب جریان الکتریکی است و ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نظیر خاصیت شکلپذیری، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه دارد. این امر موجب شده است که از مس در صنایعی نظیر خودروهای برقی و ساختوساز استفاده شود.
رابطه میان جمعیت و میزان تقاضا برای مسکن دوطرفه است و هر گونه تحول در جمعیت، تقاضای مسکن را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. تحولات اخیر جمعیت ایران، که با کاهش سرعت رشد جمعیت به دلیل کاهش نرخ باروری و سقوط نرخ جانشینی جمعیت به دلیل کاهش این نرخ همراه بوده، کاهش اندازه خانوارها را نیز به دلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی، میل به استقلال، طلاق، مرگومیر و مهاجرت به همراه داشته و این امر موجب افزایش تعداد خانوارها در کشور شده است. بیشک، تحولات جمعیت خانوارهای کشور در میزان تقاضا برای مسکن تاثیرگذار است و این تغییر تقاضا برای مسکن، مصرف بالای فلزات را نیز به همراه دارد.
باتری یکی از مهمترین اجزای خودروهای الکتریکی به شمار میآید و تاکنون مطالعات گستردهای درباره مواد مصرفی در این باتریها به منظور افزایش ظرفیت شارژ آنها انجام شده است. با توجه به اینکه امروزه غالب باتریهای خودروهای الکتریکی از نوع لیتیوم یونی است، لیتیوم مهمترین فلز مصرفی در باتریها به شمار میآید، اما در ساخت آنها از فلزاتی همچون نیکل و کبالت نیز استفاده میشود. در سالهای اخیر، رشد تقاضا برای خودروهای الکتریکی یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضا برای فلزات مصرفی در باتریها بوده است. بر اساس پیشبینیها، در پایان دهه، تقاضا برای سه فلز لیتیوم، نیکل و کبالت بهشدت افزایش خواهد یافت و این بخش سهم بالایی از تقاضای این فلزات را به خود اختصاص خواهد داد.
در سالهای اخیر، استفاده از تلفنهای همراه بیش از پیش افزایش یافته، به طوریکه بسیاری از فعالیتهای تجاری، اجتماعی، آموزشی و ... از طریق این وسایل الکترونیکی امکانپذیر شده است. این امر بهخوبی افزایش تقاضا برای گوشیهای تلفن همراه را به تصویر میکشد. در ساخت تلفن همراه از مواد مختلفی استفاده میشود که فلزات مهمترین آنها به شمار میآیند. در بدنه و قطعات داخلیای همچون مدارهای مجتمع، بلندگوها، حسگرها و باتری، انواع فلزات پایه و گرانبها مانند مس، آلومینیوم، طلا و نقره استفاده میشود. یکی از دلایل استفاده از فلزات در ساخت موبایل، پایداری و دوام آنها در برابر خوردگی و ضربه است. اما ویژگی مهمتر فلزات برای کاربرد در تلفنهای همراه خاصیت رسانندگی بالای آنها به شمار میآید.
مسیر تحولات صنایع مس در دنیا به سمتی رفته است که علاوه بر تغییرات تکنولوژیک و مولفههای مرتبط با ارزش تولید و میزان عرضه و تقاضا برای این فلز، یک گذار جغرافیایی نیز در این حوزه در طول یک قرن اخیر رخ داده است. به گونهای که صنایع تولید مس در این بازه زمانی، از کشورهای توسعهیافتهای همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و اقتصادهای پیشرفته آسیا نظیر ژاپن، به کشورهایی با اقتصاد در حال توسعه که چین، هندوستان، شیلی، پرو و کشورهای منطقه «ASEAN» منتقل شده است. نظر به تداوم روندهایی همچون برقیشدن و تکامل تکنولوژیهای دیجیتال به خصوص در این اقتصادهای نوظهور درحال توسعه، روند تولید مس در چنین کشورهایی به شکلی روزافزون در حال رشد است و به نظر میرسد که روندهای آتی در مورد صنایع تولید مس توسط کشورهای درحال توسعه هدایت شود.
توسعه صنایع پاییندستی و حرکت به سمت حلقههای انتهایی زنجیره ارزش، یکی از الزامات اساسی برای خلق ارزش افزوده و تحقق رشد پایدار و موثر در ساختارهای اقتصادی است. در ایران نیز با توجه به وفور پتانسیلهای معدنی و انرژی، لزوم حرکت به سمت تولید محصولات نهایی در زنجیره ارزش فلزات اساسی کشور احساس میشود. البته اقداماتی قابل توجه در خصوص توسعه حلقههای پاییندستی زنجیره تولید فولاد، آلومینیوم و مس در دهه اخیر صورت گرفته که تداوم این تلاشها و اقدامات، مسیر دستیابی به رشد پایدار و خلق ثروت را در شرایط اقتصادی فعلی هموارتر خواهد کرد.
اهمیت جایگاه آلومینیوم در تمام صنایع دنیا، کشورهای بسیاری را به عرصه تولید این فلز کشانده است. تولید این فلز با وجود کاربرد گسترده و مزیتهایی که برای صنعتگران ایجاد میکند، دارای فرایندی بسیار انرژیبر و آلاینده است. این مسئله با توجه به بحران انرژی در کشورهای توسعهیافته، به معضل تبدیل شد و صرفه اقتصادی در تولید آلومینیوم را کاهش داد. از این رو، انتقال صنایع تولید آلومینیوم به کشورهای در حال توسعه به عنوان یک روند تدریجی، علاوه بر این که رشد اقتصادی قابل توجهی را برای کشورهای درحال توسعه فراهم کرد، منجر به کاهش انتشار کربن در اقتصادهای توسعهیافته و حفاظت از اقلیم و محیط زیست آنها شد.
توسعه زنجیره فلزات حیاتی در دنیای امروز به طور قابل ملاحظهای به ابزاری برای خلق مزیت اقتصادی و معیاری برای ارزیابی پیشرفتهای تکنولوژیکی تبدیل شده است. چین به عنوان کشور دارنده ذخایر قابل توجه فلزاتی همچون لیتیوم، نیکل، گرافیت، گالیوم و ...، از دهههای اخیر، در تولید فلزات حیاتی پیشرو بوده و به نوعی هدایت روندهای حاکم بر زنجیره تولید این فلزات را به دست داشته است. کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی نیز با آگاهی از تاثیرات عمیق این فلزات بر پیشرفتهای تکنولوژیک و درک اهمیت استراتژیک این فلزات، در راستای توسعه زنجیره تولید آنها اقدامات شایان توجهی داشتهاند. اما به هرحال، پیشبینی میشود که دست کم تا سال ۲۰۴۰، چین با اختلاف، یکهتاز تولید فلزات حیاتی در دنیا باشد.
صنعت فولاد که از مهمترین محرکهای رشد زیرساختی و همچنین تولید ثروت در دنیا محسوب میشود، تغییر و تحولات عمیقی را در چند دهه گذشته پشت سر گذاشته است. به این معنا که رشد تولید و توسعه صنایع فولاد از اواخر قرن بیستم بیش از آن که تحت تسلط فولادسازانی همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و ژاپن باشد، توسط فولادسازان جدیدی از جمله چین و هندوستان و سایر کشورهای درحال توسعه هدایت شد. به نوعی میتوان گفت که صنایع فولاد یک گذار جغرافیایی را از کشورهای توسعهیافته و پیشرفته به کشورهای در حال توسعه طی کرد که این انتقال، منجر به بروز تغییرات قابل توجهی در زنجیره ارزش فولاد شد که البته تبعات منفی اقلیمی و زیستمحیطی قابل ملاحظهای را متوجه بازارهای جدید این محصول کرد.
در میان تحولات صورتگرفته در دنیا طی دهههای اخیر، ظهور هوش مصنوعی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین تکنولوژیها در زندگی بشر، روندهای مختلفی نظیر صنایع تولید و بازار مصرف فلزات را دستخوش تغییرات قابل توجهی کرده و در این میان، مس به سبب ماهیت رسانایی برق و گرما، از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است. البته باید گفت که رابطه هوش مصنوعی با زنجیره ارزش مس یک رابطه دوطرفه است؛ به این معنا که همانقدر که ابزارهای هوش مصنوعی موجب تسریع روند تولید و افزایش بهرهوری در معادن و صنایع مس میشوند، بسترهای پیادهسازی این الگوریتمها نیز برای پردازش اطلاعات و انتقال دادهها، به این فلز حیاتی نیازمند هستند. به عبارتی، گسترش کاربردهای هوش مصنوعی در حوزههای مختلف، افزایش تقاضا برای فلز مس را در پی دارد و در مقابل، این تکنولوژی نیز با الگوریتمهای هوشمندانه، به تولید بیشتر و عرضه محصولات باکیفیتتر کمک میکند.
سربوروی دو فلزی هستند که به لحاظ ذخایر معدنی معمولا در کنار یکدیگر یافت میشوند. با این حال، ویژگیها و موارد کاربرد این دو فلز و روند حاکم بر بازارهای آنها به شدت با یکدیگر تفاوت دارد. سرب عنصری با چگالی بسیار بالاست که بخش عمده کاربردهای آن به حوزه باتریهای خودروهای الکتریکی تعلق دارد و به همین سبب، رشد بازار آن در سالهای آینده تا حد زیادی وابسته به روندهای حاکم بر صنعت خودروسازی و جایگزینی خودروهای الکتریکی است. در حالی که کاربرد عمده صنعت روی در صنعت فولاد و تولید فولادهای گالوانیزه است و چشمانداز رشد تقاضای این فولادها، دورنمای مناسبی را برای رشد تقاضای این فلز این ایجاد میکند.
مشاهده بیشتر