مشاهده بیشتر
در جهانی که توازنهای صنعتی در سطور سیاستنامهها و جداول سرمایهگذاریهای سبز بازتعریف میشوند و اعمال تعرفه و یارانههای تشویقی، جای الگوهای رایج مداخله دولت را گرفتهاند، بررسی نقشه تازهای که سیاستگذاران کشورهایی چون ایالات متحده آمریکا، چین، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، هند، ترکیه و مکزیک بر بستر روابط تجاری ترسیم میکنند، ضرورتی گریزناپذیر است؛ روندی که در آن مسیر حرکت بازیگران بزرگ و نوظهور جهان به سوی طراحی سیاستهایی که نه فقط بر پایه ظرفیتهای داخلی، بلکه همسو با الزامات تجارت بینالمللی پیشروی میکند. این سیاستهای نوظهور با حمایت دولت، تکیه بر توافقهای بینالمللی و درک پیچیدگی نوسانهای سیاسی، معادلات تجارت جهانی را بازنویسی میکنند، چراکه در پی آنها سیاستگذاران کشورهای عضو اتحادیه اروپا از مواضع سختگیرانه خود عقبنشینی کردهاند و اقتصادهای نوظهور به قطبهای جدید سرمایهگذاری بدل شدهاند.
صنعت ساختمان نمادی از سطح توسعهیافتگی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رشد اقتصادی کشورها به شمار میآید. این صنعت با توجه به پیوند عمیقی که با بخشهای بالادستی از جمله فولاد، سیمان و مصالح ساختمانی دارد و همچنین با تاثیرگذاری گسترده بر اشتغال و تکمیل حلقههای پاییندستی و وابسته، نقشی کلیدی در جذب سرمایه، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی جهان ایفا میکند. اگرچه سرمایهگذاری در صنعت ساختمان تحت تاثیر عوامل مختلف فرازونشیب بسیاری داشته، اما همچنان یکی از ارکان کلیدی اقتصاد جهانی به شمار میآید. در شرایطی که تغییرات اقلیمی، ارتقای بهرهوری و دیجیتالیسازی محوریت توسعه صنایع جهان قرار گرفتهاند، این صنعت نیز در مسیر تحولات چشمگیری قرار گرفته است که بازتاب آن را میتوان در رشد اقتصادی جهان مشاهده کرد.