مشاهده بیشتر
صنایع نظامی از جمله صنایعی در جهان محسوب میشوند که همواره با سرعت بالایی در حال رشد بودهاند. بدیهی است که با توجه به حساسیتهای بالای تجهیزات و محصولات این حوزه، ملاحظات بهخصوصی نیز برای مواد مورد استفاده در این صنعت وجود دارد. فولاد از جمله فلزاتی به شمار میآید که کاربردهای گستردهای را در این بخش پیدا کرده است. این مسئله، از تطابق بالای خواص گریدهای مختلف فولاد با نیازهای اساسی این حوزه حکایت دارد. گفتنی است که اهمیت بالای صنایع نظامی موجب تدوین استانداردهای ویژهای برای کاربرد مواد در این بخش شده است که تضمینی برای کارایی و کیفیت آنها در صنایع نظامی به حساب میآید.
جنگ و اقتصاد، دو پدیده جدانشدنی از هم در طول تاریخ بشریت هستند. مسلماً پیروزی در میدان جنگ، بدون پشتیبانی یک اقتصاد قوی میسر نیست اما در مورد تاثیر مقوله جنگ بر اقتصاد طرف مهاجم یا مدافع، تحلیلها و استنباطهای ضدونقیضی وجود دارد. نخستین و قطعیترین تبعات جنگ در حوزه اقتصاد، ایجاد فضایی پرپتانسیل همراه با عدماطمینانیها و ریسک است. در واقع آن چه که از تئوری رشد اقتصادی برمیآید، جنگ میتواند از طریق کانالهایی چون کاهش سرمایه انسانی و موجودی سرمایه فیزیکی، افزایش یا کندکردن روند توسعه فناوری، تقویت یا تضعیف نهادهای اجتماعی موجود، تورم و تأثیر بر قیمتها از طریق افزایش هزینه سرمایه، بر اقتصادها تأثیر بگذارد.
الگوی فناوریمحوری از زمان جنگ جهانی دوم با تلاش آمریکا و برخی کشورهای اروپایی وارد صنایع دفاعی شد و تا به امروز به دلیل افزایش رقابت تسلیحاتی و احتمال بروز جنگ میان قدرتهای برتر نظامی ادامه یافته است. واقعیت مجازی، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی مهمترین فناوریهایی هستند که امروزه به طور گسترده با اهداف تاکتیکی و آموزشی در صنایع دفاعی مورد استفاده قرار میگیرند. شبیهسازی میدانهای نبرد، مدیریت تسلیحات نظامی از راه دور و توسعه تسلیحات نظامی خودمختار تنها نمونههایی از کاربرد فعلی این فناوریها در صنایع دفاعی است. با این حال انتظار میرود با پیشرفتهای آتی فناوری، صنایع دفاعی در سه حوزه اتصالات، کشندگی و خودمختارسازی بیش از پیش تحت تاثیر قرار بگیرد و منجر به توسعه هر چه بیشتر سیستمهای ماهوارهای گمراهکننده، تسلیحات نظامی مافوق صوت و رباتهای نظامی شود.
دهههاست که شرکتهای پیشرو در حوزه صنایع دفاعی تنها در دو گروه متمایز میشوند؛ نخست ابرکمپانیهای ایالات متحده آمریکا و دوم کمپانیهایی که در کشورهای اروپای غربی مستقر هستند که این مسئله، کشورهای یاد شده را به قدرتهایی نظامی قوی با دانش فنی و ابزارهای پیشرفته برای توسعه سیستمهای تسلیحاتی تبدیل کرده است. تمامی شرکتهای دفاعی آمریکایی و غالب حاضرین در صنعتِ دفاع اروپای غربی را بنگاههای خصوصی تشکیل میدهند. از این رو ساختار بازار نقش تعیینکنندهای در سطوح تدارکات نظامی و سیاستهای دفاعی دولتها دارد.
صنایع نظامی از جمله صنایعی به شمار میآید که از جنبههای گوناگونی بر جوامع تاثیرگذار است. گستره اثربخشی این حوزه، طیف وسیعی را از ایجاد اشتغال برای افراد، تا توسعه تکنولوژی، رشد اقتصادی به واسطه افزایش درآمدها و افزایش قدرت در شرایط ناپایدار سیاسی را در بر میگیرد. از این رو، کشورها همواره به دنبال توسعه صنایع نظامی و افزایش قدرت خود در این حوزه هستند. این مسئله، از یک طرف با اختصاص بخش قابل توجهی از بودجه کشورها به صنایع نظامی و فعالیتهای متعاقب آن محقق میشود، و از طرف دیگر به واسطه واردات تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز از کشورهای اصلی در این حوزه به دست میآید. از این رو، توسعه صنایع نظامی را علاوه بر نقش انکارناپذیر آن در افزایش قدرت سیاسی کشورها، میتوان عاملی برای رشد اقتصادی و افزایش درآمدها در کشورهای صادرکننده این حوزه نیز به شمار آورد.
تجارت بینالمللی تسلیحات نظامی و جنگی یکی از پویاترین و پرسودترین بخش های تجارت بینالمللی است. بر اساس یک تخمین از سوی موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، انتقال جهانی تسلیحات از سال ۲۰۰۴ به طور مداوم در حال افزایش بوده است و بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ به بالاترین میزان خود پس از جنگ سرد رسیده است. به طور کلی فروش تسلیحات علاوه بر آن که تجارتی پر سود بوده، یک فشارسنج برای کنترل کیفیت روابط میان دولتهاست و وابستگی متقابلی را ایجاد میکند که به دولتهای دریافتکننده تسلیحات انگیزههایی برای همکاری با تامینکنندگان تسلیحات در آینده میدهد.
صنایع نظامی که در ابعاد جهانی با عنوان «تجارت اسلحه» نیز شناخته میشود، به واسطه اهمیت آن صنعتی جهانی است که به تولید و فروش انواع سلاح، تجهیزات و فناوریهای نظامی میپردازد. بیشتر شرکتهایی که در این صنعت حضور دارند، دولتی هستند یا به طور نزدیک با دولتها به عنوان شرکای تجاری استراتژیک و کلید عملیات بزرگ نظامی همکاری میکنند. در سراسر جهان صنایع نظامی، به سبب رواج داشتن جریان عظیم پیشرفتهای فناوری و اجرا و مدیریت قراردادهای بزرگ و طولانی مدت دفاعی، بخشی پیچیده و چالش برانگیز به حساب میآیند.
ایران در طول سالهای اخیر با توجه به اهمیت ارتقای توان نظامی در جهان امروز به خصوص در منطقه خاورمیانه، تولید تجهیزات نظامیای که در عرصههای عملیاتی از کارایی بالایی برخوردار باشد را در دستور کار خود قرار داده است. تولید تسلیحات نظامی کارا مستلزم آن است که در ساخت آنها از مواد اولیهای استفاده شود تا ضمن کاهش هزینههای تولید، از قدرت مانور، استحکام و دوام بالایی در طول عملیاتهای نظامی برخوردار باشد. فولادها و آلیاژهای پایهآلومینیوم از جمله مهمترین مواد فلزیای هستند که در صنعت دفاعی کشور مورد استفاده قرار میگیرند. مس نیز دیگر فلزی است که با توجه به رشد تولید تجهیزات نظامی الکترونیکی به صورت گسترده در صنعت دفاعی کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
صنعت دفاعی در جهان امروز به دلیل نقشی که در تامین امنیت نظامی و زمینهسازی پیشرفتهای تکنولوژیکی و اقتصادی دارد، مورد توجه بسیاری از کشورها در سراسر دنیا قرار گرفته است. به همین دلیل امروزه دولتها سرمایهگذاریهای کلانی را در این صنعت با اهداف نظامی و غیرنظامی انجام میدهند. ایران نیز از یک سو به دلیل قرار داشتن در منطقه حساس خاورمیانه و لزوم ارتقای توان دفاعی، و از سویی دیگر با هدف سرعت بخشیدن به جریان علمی کشور، در طول چهار دهه گذشته به صورت جدی اقدام به سرمایهگذاری در این صنعت کرده است، هرچند که میزان سرمایهگذاریهای صورتگرفته در بخشهای دفاعی و امنیتی کشور در طول این چهار دهه همانند سایر بخشهای اقتصادی کشور تحت تاثیر شرایط اقتصادی و روابط بینالمللی کشور با افتوخیزهایی همراه بوده است.
امروزه با توجه به این که کشورها با انواع تهدیدات داخلی و خارجی مواجه هستند، برخورداری از توان نظامی مناسب و مطلوب یک ضرورت محسوب میشود. تا پیش از چند دهه گذشته، تسلیحات نظامی ایران عمدتا وارداتی بود و به همین دلیل کشور دستاورد تکنیکی خاصی در حوزه صنایع نظامی نداشت. این در حالی است که پس از انقلاب و به دنبال آن تحریمها، وقوع جنگ تحمیلی و تهدیدهای پی در پی نظامی شکلگیری گفتمان «خودکفایی» و جریان نخبهگرایی فضای صنعت نظامی کشور را در طول چهار دهه به کلی متحول ساخت، به طوری که اگر در سالهای پیش از انقلاب بخش عمدهای از نیازهای نظامی کشور از طریق واردات برطرف میشد، امروزه نهتنها واردات تسلیحات نظامی ایران به حداقل ممکن رسیده بلکه ایران قادر به صدور تسلیحات خود است.
در عصر حاضر، گردشگری به دلیل آن که تاثیر بسزایی بر صنایع دیگر دارد و در عین حال خود زمینه ایجاد اشتغال و افزایش درآمد ارزی را فراهم میکند، به یک فاکتور اساسی در رشد و توسعه اقتصادی تبدیل شده و از این رو برای کشورهای در حال توسعه اهمیت ویژهای پیدا کرده است. ایران نیز به عنوان کشوری درحال توسعه و با جاذبههای گردشگری متنوع، در طول سالهای گذشته با تخصیص اعتباراتی به زیرساختهای گردشگری قدم در راه توسعه گردشگری کشور گذاشته است. بررسی آمارهای ارائه شده از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گویای آن است که طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ میزان اعتبارات تخصیصیافته به زیرساختهای گردشگری کشور در یک روند مشخصی قرار نداشته و تحت تاثیر روابط بینالمللی و ثبات سیاسی کشور با فراز و نشیبهایی همراه بوده است.
گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین زیربخشهای اقتصادی در جهان، در قرن جاری به یکی از مهمترین منابع درآمد و ایجاد فرصتهای شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا تبدیل شده است و میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم سایر فعالیتهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد، بهطوری که از آن به عنوان موتور توسعه یاد میشود. صنایع دستی و تا حدی هم صنایع حملونقل و ساختوساز، از جمله صنایعی هستند که میتوانند تحت تاثیر تحولات گردشگری قرار گیرند. با این حال عملکرد پایینتر از ظرفیت بخش گردشگری ایران در سالهای گذشته، موجب شده است تا عملکرد و جایگاه اغلب این صنایع و فعالیتهای اقتصادی در اقتصاد کشور از پتانسیلهای واقعی کمتر باشد.