مشاهده بیشتر
بررسی روند بازارهای جهانی فلزات غیرآهنی از جمله مس، آلومینیوم، سرب و روی، از همبستگی میان تقاضای این فلزات و شرایط کلی حاکم بر اقتصاد جهانی حکایت دارد که این مسئله متاثر از نقش ویژه فلزات غیرآهنی به عنوان ماده اولیه در تولید کالاهای صنعتی و الکترونیکی و توسعه زیرساختها است که موجب میشود همگام با رونق اقتصاد جهانی، تقاضای این فلزات نیز افزایش یابد. در کنار کاربردهای گذشته، ظهور تحولات نوینی مانند حرکت جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی، خودروهای الکتریکی و ... در سالهای آینده بازار جهانی فلزات غیرآهنی را با تقاضای مضاعفی مواجه میکند. به جرات میتوان فلزاتی مانند آلومینیوم، مس و روی را پایه و اساس توسعه اقتصادی جهان دانست.
بررسی وضعیت موجود در برخی از صنایع فلزات غیرآهنی حاکی از بهرهمندی کشور از مزیتهای بسیار است. با این حال، برخی از این صنایع در کشور آنطور که انتظار میرود توسعه نیافتهاند که علل این مسئله را باید در محدودیتها و موانعی جستوجو کرد که بر سر راه تولید این دسته از فلزات قرار دارند. در این میان، صنعت مس، با توجه به پیشینه آن در کشور و اقدامات صورتگرفته، شرایط مطلوبتری را تجربه میکند. امید میرود که راهکارهای لازم در خصوص توسعه هر چه بیشتر سایر فلزات غیرآهنی نیز در دستور کار قرار گیرد، زیرا در غیر این صورت، دستیابی به چشماندازهای معینشده برای این فلزات بسیار دشوار خواهد بود.
فلزات لیتیوم، کبالت و نیکل، با توجه به نقش پررنگی که در تولید باتریهای لیتیوم یون ایفا میکنند، بیتردید در آینده صنایعی همچون الکترونیک و خودروهای برقی اثرگذار خواهند بود. از آنجا که این باتریها گستره وسیعی از کاربرد در وسایل مورد نیاز روزمره شامل موبایل و لپتاپ تا انواع خودروهای برقی را شامل میشوند، از نقش مهم فلزات مصرفی در تولید آنها نمیتوان چشمپوشی کرد. شاید خودروهای برقی را بتوان بزرگترین عامل محرک بازار این فلزات دانست، بهخصوص که با توجه به سرعت توسعه این صنعت، چشمانداز بسیار روشنی برای آنها قابل تصور است. علت این مسئله را باید در ضرورت دستیابی به اهداف کربن صفر در سال ۲۰۵۰ جستوجو کرد که بهتنهایی محرکی قدرتمند برای رشد تقاضا در بازار اینگونه فلزات محسوب میشود.
با توجه به چشمانداز بلندمدت تعیینشده برای جهانی با کربن صفر، ایجاد تغییراتی در الگوی مصرف و پیشرفتهایی در حوزه تکنولوژی ضروری به نظر میرسد. در این مسیر، فلزات نیز نقشی پررنگ برای تحقق اهداف تعیینشده ایفا میکنند. اگرچه برای برخی از فلزات با توجه به ماهیت آنها نمیتوان چشمانداز روشنی را متصور بود، از نقش حیاتی بسیاری از آنها در آینده نیز نمیتوان چشمپوشی کرد. سرب فلزی است که با توجه به ماهیت سمی و خطرناک آن، به نظر نمیرسد که نقشی پررنگ در آینده داشته باشد. از طرف دیگر، از فلز روی حتی به عنوان جایگزین مناسبی برای برخی دیگر از فلزات نیز یاد میشود و میتوان نقش مهم آن را در آینده تضمینشده دانست.
در سالهای اخیر، همگام با توسعه صنایع مختلف، استفاده از آلومینیوم نیز افزایش یافته است، به طوری که امروز از این فلز نقرهایرنگ به عنوان فلز قرن بیستویکم یاد میشود. آلومینیوم، به سبب ویژگیهایی نظیر سبکوزنی، چکشخواری و شکلپذیری مناسب، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه و هدایت الکتریکی بالا، در صنایع خودروسازی، شبکههای توزیع و انتقال برق، ساختوساز و ... به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه در سالهای اخیر دمای جهانی بهشدت افزایش یافته است و استفاده از انرژیهای پاک خصوصا انرژی الکتریکی یکی از مهمترین سیاستهای مقابله با این معضل جهانی به شمار میآید، پیشبینی میشود که در سالهای آتی، با توسعه این بخش، ساخت خودروهای الکتریکی، ایجاد زیرساختها و ...، تقاضای فراوانی برای آلومینیوم در جهان ایجاد شود.
مس از مهمترین فلزات به شمار میرود و مصرف آن، همگام با رشد و توسعه اقتصادی جهان، افزایش یافته است. بررسی روند تقاضای این فلز ارزشمند در سالهای اخیر نشان میدهد که در زمانهایی که اقتصاد جهانی در شرایط رکود بوده، تقاضای مس نیز در بازارهای جهانی با نوساناتی همراه بوده است. از آنجایی که در سالهای اخیر صنایع مختلف حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک و کمکربن را آغاز کردهاند، میتوان آینده روشنی را برای این فلز ارزشمند متصور بود، زیرا مس رسانای خوب جریان الکتریکی است و ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نظیر خاصیت شکلپذیری، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه دارد. این امر موجب شده است که از مس در صنایعی نظیر خودروهای برقی و ساختوساز استفاده شود.
در سالهای اخیر، همواره از موضوع برخورداری ایران از ذخایر انرژی فسیلی به عنوان مزیتی ویژه برای تامین انرژی پایدار کشور یاد شده است؛ با این حال، نگرانیهای بسیاری نیز در خصوص منفی شدن تراز تولید و مصرف گاز به عنوان منبع اصلی تامین انرژی اولیه ایران و به دنبال آن در مخاطره قرار گرفتن تامین انرژی مطرح شده است، زیرا توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، همگام با رشد تقاضا و مصرف، به سرمایهگذاریهای قابل توجهی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی کشور منطقی به نظر نمیرسد. در چشمانداز ۱۴۰۴، هدفگذاری انجامشده برای حوزه انرژی، تبدیل شدن ایران به دومین تولیدکننده بزرگ نفت، رسیدن به جایگاه دوم در بازار جهانی گاز و ارتقای ظرفیت نیروگاهی کشور به ۱۲۰ هزار مگاوات است که تحقق آن میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات ایجاد کند.
توسعه نیروگاههای خورشیدی را، با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی کشور، باید فرصتی مطلوب برای حرکت به سمت انرژیهای تجددیدپذیر و کاهش هر چه بیشتر استفاده از منابع فسیلی قلمداد کرد. این امر به دلیل پتانسیل طبیعی بالای کشور در استفاده از انرژی خورشیدی از یک سو، و همچنین تغییر سیاستگذاریهای دولت مبنی بر لزوم توسعه بهرهبرداری از انرژیهای تجدیددپذیر از سویی دیگر، میتواند کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از وابستگی به منابع فسیلی باشد. بنابراین لازم است که از پتانسیلهای طبیعی موجود به بهترین شکل استفاده شود تا مسائل گوناگون و غیرمنتظرهای همچون تغییرات ناگهانی قیمت سوختهای فسیلی و یا اِعمال تحریمها بر بخش نفت آسیبهای چندانی را در آینده نزدیک متوجه کشور نکند. علاوه بر آن، توسعه نیروگاههای خورشیدی باعث مصرف حجم بالایی از فلزات بهخصوص فولاد میشود که این امر نیز میتواند به خودی خود در رونق اقتصادی کشور اثر مثبت داشته باشد.
انرژی بادی دومین گزینه امیدبخش کشور پس از منابع برقآبی برای توسعه تولید و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر است. به این امر باید به چشم فرصتی برای رشد اقتصادی کشور نگاه کرد تا بتوان هر چه زودتر وابستگی بالای کشور به منابع انرژی فسیلی را از بین برد. این مسئله موجب میشود که کشور از تکانههای غیرمنتظره و بعضا سنگینی که با آن روبهرو خواهد شد آسیب چندانی نبیند. از طرف دیگر، برای ساخت توربینهای بادی به حجم بزرگی از فلزات بهخصوص فولاد نیاز است. از این رو، توسعه نیروگاههای بادی میتواند نقشی موثر در مصرف فلزات در کشور داشته باشد و از این طریق به بهبود شرایط اقتصادی نیز کمک کند. بنابراین مطلوب است که سیاستهایی حمایتی در این خصوص اتخاذ شود و سرمایهگذاریهای انجامشده در این بخش را نه هزینه بلکه سرمایهای بلندمدت در نظر گرفت.
انرژی برقآبی تنها انرژی تجدیدپذیری به شمار میرود که در کشور نگاهی جدی به آن شده است. اگرچه بهرهبرداری از این انرژی نیازمند منابع گسترده طبیعی است، تاثیر سیاستگذاریها را در توسعه هر چه بیشتر این بخش نباید نادیده گرفت. با توجه به مشکلات پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق در کشور بهخصوص در فصلهای گرم سال، میتوان از این انرژی تجدیدپذیر بهره برد که طبیعتا تاثیرات زیانبار انرژیهای فسیلی را ندارد. در احداث و تجهیز این نیروگاهها، فلزات بهویژه فولاد نقشی جداییناپذیر دارند و مطلوب است که از این امر به عنوان فرصتی برای بهبود شرایط اقتصادی و مصرف فلزات در داخل کشور به بهترین شکل استفاده کرد. در واقع، با توسعه یافتن این نیروگاهها، نهتنها مشکلات توزیع برق و عدم پاسخگویی به تقاضا برطرف میشود، بلکه بازار مصرف مناسبی نیز برای فلزات در داخل کشور فراهم میآید.
در سالهای اخیر، نیروگاههای حرارتی بار اصلی تامین برق کشور را بر دوش کشیدهاند. با این حال، توسعه نیافتن ظرفیتهای این نیروگاهها همگام با روند رشد تقاضا موجب شده است که صنعت برق در زمان پیک مصرف قادر به تامین کامل نیاز کشور نباشد. گفتنی است که بخش عمده توسعه ظرفیتهای نیروگاهی در کشور به احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی اختصاص داشته است که دلیل این مسئله بهرهوری بالاتر این نیروگاهها از انواع بخاری و گازی است. به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در حوزه توسعه ظرفیتهای برق کشور در دستور کار نهادهای بالادستی قرار گیرد تا صنعت برق، که ایران از مزیتهای بسیاری برای توسعه آن برخوردار است، به شرایطی پایدار برسد.
غذا یکی از نیازهای اولیه انسان به شمار میآید و تامین پایدار و مطلوب غذا همواره یکی از اولویتها در جوامع بشری بوده است. با این حال، صنعت غذا در هر کشور، بسته به ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی و سلایق مردم، شرایط مخصوص به خود را دارد. در سالهای اخیر، تحولات اجتماعی و اقتصادی در ساختار خانواده و پررنگتر شدن حضور زنان در زمینه اشتغال و کسب درآمد موجب رشد شدید تقاضا برای غذاهای آماده شده است که این امر میتواند تاثیری قابل توجه بر صنعت غذا و روند توسعه آن داشته باشد.