مشاهده بیشتر
بر اساس پیشبینیها تا سال ۲۰۳۰ سهم فروش خودروهای الکتریکی از بازار جهانی خودرو به بیش از ۳۰ درصد میرسد. با توجه به ساختار خودروهای الکتریکی و فلزات مصرفی در باتریهای آنها، افزایش تولید این خودروها در سالهای آینده، تاثیر قابل توجهی را بر بازار جهانی مصرف فلزاتی مانند مس، نیکل، کبالت و لیتیوم خواهد داشت. مسئلهای که با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه معدنی ایران فرصتی طلایی برای کشور تلقی میشود. تصویر «باتری» روی جلد در واقع نماد و سمبلی از نیروی محرکه خودروی الکتریکی است. اگرچه تولید این خودرو در ایران با توجه به شرایط فعلی صنعت خودروسازی کشور قدری دور از ذهن میرسد، اما سیاستگذاری برای حرکت در مسیر تولید خودروهای الکتریکی در سالهای آینده به عنوان اندیشهای نوین و خیالی نو، افقهای روشنی را برای آینده صنعت خودروسازی و صنایع معدنی و فلزی کشور به تصویر میکشد.
بحث تولید گوشی ملی و تامین بخشی از نیاز بازار موبایل کشور از محصولات داخلی در سالهای اخیر به شکلهای مختلفی جریان داشته است. بازار حدودا ۳ میلیارد دلاری تلفن همراه در ایران شرایط جذابی را بر فعالیت واحدهای تولید تلفن همراه و تامین نیاز کاربران داخلی ایجاد میکند. علیرغم این مسئله، نگاهی به تجربه تولید گوشی تلفن همراه در کشور نشان میدهد که فعالیت این صنعت هیچگاه از روش CBU (واردات گوشی کامل و چسباندن لیبل) و یا در بهترین حالت مونتاژ قطعات وارداتی فراتر نرفته است. با این حال، گوشیهای تلفن همراه ساخت داخل هیچگاه نتوانستهاند رضایت کاربران را جلب کنند. تصویر «گوشی موبایل قدیمی» روی جلد را میتوان نمادی از شرایط سالهای اخیر این صنعت دانست که به دلیل دسترسی نداشتن به تکنولوژیهای روز و برخوردار نبودن از قدرت رقابت با برندهای معتبر نتوانسته است به سهم مناسبی از بازار داخل دست یابد و در اصطلاح «بیصدا» مانده است.
نگاهی به آمارها نشان میدهد اقتصاد ایران به رغم همه شعارها و سیاستگذاریها کماکان در سطح خامفروشی باقی مانده است و کالاهای ساختهشده و نهایی سهم بسیار کمی را در صادرات کشور دارند. این در حالی است که بخش زیادی از ایجاد ارزش و اشتغالزایی در زنجیرههای تولید محصولات مختلف، به حلقههای انتهایی تعلق دارد. بدیهی است تداوم چنین روندی موجب میشود تا فرصتهای بسیاری برای ارزشآفرینی و ایجاد رشد اقتصادی در کشور از بین برود. نمود این مسئله در سرانه پایین مصرف فلزات اساسی در کشور نسبت به متوسط جهانی مشهود است. تصویر «ساعت شنی» روی جلد را میتوان نمادی از پتانسیلهای طبیعی ارزشمند کشور در حوزه نفت و گاز و معدن معرفی کرد که به سرعت در حال به اتمام رسیدن هستند و لازم است تا رویکردی جدیتر برای تکمیل زنجیرههای ارزش «باقیمانده» ذخایر کشور و تولید محصولات نهایی قابل رقابت در بازارهای جهانی در دستور کار قرار گیرد. مسئلهای که موجب رشد مصرف فلزات و ارتقای شاخصهای اقتصادی کشور خواهد شد.
با نگاهی به برخی شاخصهای مربوط به زیرساختهای شهری در کشور میتوان دریافت که فاصله معنیداری میان وضعیت موجود و استانداردهای جهانی وجود دارد. به نظر میرسد توسعه زیرساختهای شهری در اولویت دوم اجرای برنامههای شهرسازی کشور قرار میگیرند که این مسئله در بلندمدت، آسیبهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را ایجاد خواهد کرد. «گنبد کبود» به عنوان سمبلی قدیمی از معماری و شهرسازی ایرانی را میتوان نمادی از شرایط فعلی زیرساختهای شهری در ایران در نظر گرفت؛ زیرساختهایی که قدیمی هستند و متناسب با رشد بافتهای شهری توسعه نیافتهاند. ایجاد و توسعه زیرساختهای مختلف شهری از جمله ساختمانهای فرهنگی، ورزشی و خدماتی، فضاهای سبز و زیرساختهای حملونقل درون شهری شامل مترو، اتوبوس و خودرو موجب مصرف میزان قابل توجهی فلزات اساسی خواهد شد. تصویر نوستالژیک «بلیط اتوبوس شهری» روی جلد، تداعیکننده خاطرات اتوبوسهای قدیمی به عنوان عضوی از سیستم حملونقل درونشهری است. سیستمی که همانند سایر زیرساختهای شهری در کشور نیاز به توسعه و نوسازی دارد.
توسعه بخش کشاورزی از جنبههای مختلفی مانند توسعه زیرساختهای آبیاری و زهکشی، احداث گلخانهها، واحدهای پرورش دام، طیور و آبزیان و تولید و بهکارگیری تجهیزات مختلف موجب رشد مصرف فلزات در کشور میشود. توسعه بخش کشاورزی ضامن امنیت غذایی کشور در سالهای آتی خواهد بود. به همین دلیل خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی همواره یکی از سرفصلهای پراهمیت برنامههای توسعه کشور بوده است. تصویر «کیسه گندم» روی جلد در واقع نمایانگر محصول اصلی و اساسی کشاورزی ایران است، عرصهای که امروز با چالشهایی مانند شرایط اقلیمی و بروز خشکسالیها، ساختار سنتی و تطابق نداشتن آن با دانش روز و الگوهای نامناسب آبیاری و کشت محصولات مواجه است. به نظر میرسد لازم است تا سیاستگذاریهای جدیدی در خصوص ارتقای سطح دانش و تکنولوژی کشاورزی کشور، اصلاح الگوها و بهبود زیرساختهای این حوزه صورت گیرد، به گونهای که «برداشت» محصولات کشاورزی در ایران به طور کامل پاسخگوی تقاضای کشور باشد.
واردات عرصهای فرصتساز برای پیمودن مسیر توسعه صنعتی و رشد اقتصادی محسوب میشود که از جنبههای مختلف مانند تامین نهادهها و عوامل تولید، افزایش رقابتپذیری، ارتقای سطح کیفیت کالاهای تولید داخلی و نیز ورود فناوریهای نوین به کشور اهمیت دارد و همچنین به صورت غیرمستقیم موجب ورود فلزات به صورت غیرمستقیم و در قالب محصولات ساختهشده به کشور میشود.
زیرساختهای حمل و نقل عاملی تعیینکننده و اساسی در رشد اقتصادی و صنعتی کشورها محسوب میشوند. اساسا اجرای برنامههای کلان توسعه بدون پرداختن به ظرفیت زیرساختهای حمل و نقل و سرمایهگذاری در توسعه آنها ممکن نیست. دریچه دوربین عکاسی وظیفه تنظیم میزان عبور نور را بر عهده دارد. اگرچه این دریچه از بیرون تاریک به نظر میرسد، اما با عملکرد مطلوب شاتر در شرایط و زمان مناسب، تصویری شفاف و روشن ایجاد خواهد کرد. «دریچه تاریک» تصویر دوربین عکاسی روی جلد را میتوان تعبیری از شرایط فعلی و فرصتهای بخش حمل و نقل کشور دانست که اگر در زمان مطلوب به آنها توجه شود و برنامهریزی مناسبی برای سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای این بخش صورت گیرد، منافع اقتصادی فراوانی را برای اقتصاد و صنعت کشور به دنبال خواهد داشت. توسعه زیرساختهای حملونقل به سبب نیاز به حجم بزرگی از ساختمانها و تاسیسات میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات در کشور ایجاد کند.
توسعه زیرساختهای تامین انرژی و آب، گام نخست اجرای هر برنامه توسعهای محسوب میشود. این مسئله در مورد ایران، به عنوان کشوری که در مسیر توسعه صنعتی حرکت میکند، بسیار حائز اهمیت است. با این حال نگاهی اجمالی به شرایط فعلی تامین آب، برق و گاز در کشور از عدم توجه به سیاستگذاری مناسب برای توسعه این زیرساختها حکایت دارد. ایران به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژیهای فسیلی در میان سه کشور بزرگ جهان قرار میگیرد. با این حال آمار تولید انرژی کشور به خصوص در حوزه برق، فاصله قابلملاحظهای با اسناد بالادستی و پتانسیلهای موجود دارد که دلیل این مسئله را باید در بیتوجهی به سرمایهگذاری در توسعه ظرفیتهای نیروگاهی جستجو کرد. تصویر «قوطی کبریت و کبریتهای سوخته» نمادی از شرایط کلی و فرصتهای از دسترفته در حوزه انرژی کشور است. زنجیرهای که میتوانست با تولید محصول استراتژیکی به نام برق، ضمن تامین نیاز داخل با حرکت در مسیر صادرات چراغ اقتصاد ایران را روشن کند. اما در سایه «بیخیالی» و بیتوجهی سیاستگذاران، بخش زیادی از پتانسیلها و فرصتهای این بخش سوزانده شده و استراتژی روشنی نیز برای استفاده از ذخایر باقیمانده وجود ندارد.
صنعت ساختمانسازی یکی از صنایع تعیینکننده و اثرگذار در اقتصاد کشور است و رونق آن میتواند تا حد زیادی باعث به حرکت درآمدن چرخهای بخش صنعت و رشد قابل توجه مصرف فلزات در کشور شود. با این حال، فاصله میان آمار احداث ساختمانها، به خصوص در حوزه مسکن، با تقاضای موجود و اهداف پیشبینی شده در اسناد بالادستی نشان میدهد سیاستهای اتخاذشده موثر نبوده و این صنعت با چالشهایی نظیر تامین مالی، صنعتی نبودن و همگام نشدن با پیشرفتهای جهانی دست به گریبان است. تصویر «شاقول» روی جلد، نمادی از صنعت ساختمانسازی و لزوم اصلاح سیاستها و تغییر استراتژیها به عنوان خشت اول این صنعت است، چرا که تداوم روند کنونی موجب تکرار نتایج نامطلوب قبلی و در اصطلاح کج رفتن دیوار این صنعت تا ثریا خواهد شد. بر همین اساس به نظر میرسد لازم است تا اقدامی جدی در خصوص عارضهیابی و اصلاح رویکردهای صنعت ساختمانسازی و شاقول کردن دیوار این صنعت صورت پذیرد.
ایران از پتانسیلهای مناسبی برای تولید انواع کالاهای مصرفی بادوام و نقشآفرینی در بازارهای بزرگ این محصولات برخوردار است، با این حال سهم کالاهای مصرفی بادوام از اقتصاد و صادرات کشور بسیار کمتر از ظرفیتهای بالقوه موجود است. این کالاها در انتهای زنجیرههای ارزش قرار گرفته و تولید آنها میتواند اثرات مثبت فراوانی را برای اقتصاد کشور به دنبال داشته باشد. به علاوه با توجه به فلزی بودن اغلب این محصولات، رشد تولید آنها میتواند تحول بزرگی را در مصرف فلزات کشور ایجاد کند. تصویر رادیوی قدیمی روی جلد نمادی از شرایط کلی این صنعت است که تنها به موج کوتاه متصل شده است و قادر به دسترسی کامل به بازارهای بینالمللی و استفاده از فرصتهای موجود نیست.
در حال حاضر صنعت تولید ماشینآلات و تجهیزات کشور به رغم قدمت قابل توجه، با چالشهای بزرگی در زمینه دسترسی به تکنولوژی روز و تولید محصولات متناسب با نیاز صنایع رو به رو است که این امر موجب شده تا بخش بزرگی از ماشینآلات و تجهیزات مورد استفاده در صنایع کشور از کشورهای خارجی خریداری شوند. تصویر «تراکتور» روی جلد نمادی از شرایط کلی این صنعت است که به دلیل عدم نوآوری و به روزرسانی فناوریها از پیشرفتهای روز جهان عقب مانده و به صنعتی قدیمی و در اصطلاح «زنگزده» تبدیل شده است. صنعت تولید ماشینآلات و تجهیزات مصرفکننده بزرگ فلزات محسوب میشود و رشد و رونق این صنعت در کنار سرعت بخشیدن به توسعه صنعتی کشور، موجب افزایش قابل توجه مصرف فلزات اساسی در کشور خواهد شد.
صنعت لوازم خانگی یک از بزرگترین مصرفکنندگان فلزات اساسی به شمار میآید و به طور متوسط حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد از وزن هریک از لوازم خانگی به فلزات مصرفشده در آن اختصاص مییابد. اگرچه صنعت لوازم خانگی در ایران از سابقهای طولانی برخوردار است، اما وابستگی این صنعت به واردات فناوریها و قطعات همواره پاشنه آشیل آن بوده است، به طوری که فشارهای اقتصادی و تحریمها توسعه و تولید آن را با چالشهای بزرگی مواجه ساختهاند. تصویر «اتو ذغالی» روی جلد نمادی از شرایط کلی صنعت لوازم خانگی است که به تکنولوژیهای روز دسترسی نداشته و از سایر رقبای خود عقب مانده است. به رغم این چالشها، صنعت لوازم خانگی توانسته با وجود حضور پررنگ برندهای معتبر لوازم خانگی در بازار کشور، همواره سهم خود را از این بازار حفظ کرده و به عنوان صنعتی سرد و گرم چشیده در مسیر رشد تولید و حتی صادرات حرکت کند.