مشاهده بیشتر
بخش ساختمان در چند دهه گذشته یکی از منابع مهم انتشار کربن در جهان بوده است و این امر، با توجه به روند رشد جمعیت و تقاضا برای احداث ساختمان، اهمیت استفاده از منابع انرژی پاک را در مسیر کاهش آلایندگیها و تحقق اهداف جهانی کربن صفر پررنگ میسازد. همین مسئله موجب شده است گرایش فزایندهای به سمت استفاده از فناوریهای هیدروژنی در بخش ساختمان شکل بگیرد. مقیاسپذیری و تطبیقپذیری هیدروژن آن را به گزینهای جذاب برای تامین انرژی پاک و سیستمهای گرمایشی تبدیل میکند و انتظار میرود با ادامه توسعه زیرساختها و کاهش هزینهها، چشمانداز مصرف هیدروژن در صنعت ساختمان امیدوارکنندهتر از قبل به نظر برسد و به عنوان جایگزینی پایدار و کارآمد برای سوختهای فسیلی سنتی ظاهر شود. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که تقاضا برای هیدروژن در این بخش از مرز ۲۷ میلیون تن در سال ۲۰۷۰ عبور خواهد کرد.
تونلها و پلها عضوی جداییناپذیر از زیرساختهای حمل جادهای و ریلی محسوب میشوند که احداث آنها به سرمایهگذاریهای بالایی نیاز دارد. ساخت تونلها و پلها با پیچیدگیهای خاصی همراه است و باید پارامترهای متعددی در طراحی آنها لحاظ شود. با توجه به اهمیت مولفههای پایداری و مقاومت، در احداث تونلها و پلها میزان قابل توجهی فولاد به شکلهای مختلف مصرف میشود. به همین دلیل، توسعه احداث تونلها و پلها، در کنار تاثیر آن بر توسعه زیرساختهای حملونقل، موجب مصرف فلزات در کشور نیز خواهد شد.
امروزه خیابانها، معابر و بزرگراهها یکی از بخشهای اصلی بافتهای شهری را تشکیل میدهند. در واقع طراحی مناسب و استاندارد معابر شریانی یک شهر تاثیر زیادی بر عملکرد و بهرهوری شبکه حملونقل آن میگذارد. در احداث زیرساختهای مربوط به معابر و بزرگراهها تجهیزات و لوازم مختلفی مورد استفاده قرار میگیرند. تابلوهای راهنمایی، گاردریلها، دوربینهای نظارت و چراغهای راهنمایی از جمله تجهیزاتی هستند که به منظور افزایش ایمنی، ارتقای بهرهوری حملونقل و نظارت بر رعایت قوانین، در کنار معابر شریانی شهرها نصب میشوند. با توجه به ساختار فلزی این تجهیزات و تعداد بالای آنها در شهرها، تاثیر توسعه بزرگراهها و معابر شریانی شهرها بر بازار فلزات کشور قابل بررسی است.
با توجه به اینکه ایران در رده کشورهای برخوردار از منابع انرژی محسوب میشود، توسعه صنعت نفت و گاز همواره یکی از اولویتهای مهم برنامههای توسعه کشور بوده است، برنامههایی که با توجه به تغییر شرایط سیاسی و تحریمهای شدید، تحقق آنها با اما و اگرهایی مواجه شده و برخی از کارشناسان این عرصه معتقدند که لازم است مورد بازنگری قرار گیرند. در هر صورت، مطابق با شرایط فعلی صنعت نفت و گاز و دورنمای این صنعت، میتوان سناریوهایی را برای توسعه این صنعت در نظر گرفت. بر اساس این سناریوها، میتوان چشماندازهایی برای مصرف فلزات در بخشهای مختلف صنعت نفت و گاز کشور ترسیم کرد.
اغلب کشورهای جهان در مسیر کاهش انتشار کربن و تغییرات آبوهوایی قدم برداشتهاند. درحالیکه ترکیب جهانی برق به طور سنتی توسط منابع سوختهای فسیلی از جمله زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی و انرژیهای هستهای تعریف میشد، اما در حال حاضر به سمت استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر از جمله آبی، بادی، زیستی و ... تغییر روند داده است. براساس آمارها، ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر در تولید جهانی برق به ۲.۵ تراوات در سال ۲۰۲۲ میرسد. با این حال میتوان چشماندازی امیداورکننده را برای آن متصور شد، به طوری که با گسترش و متنوعتر شدن انرژیهای تجدیدپذیر، انتظار میرود ظرفیت نصبشده نیروگاههای تجدیدپذیر در ترکیب برق جهان به ۷.۱ تراوات در سال ۲۰۴۰ برسد.
تامین انرژی، یکی از مهمترین مسائل روز جهان است. در این راستا، خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. مجموع طول خطوط انتقال نفت و گاز در جهان به حدود یک میلیون و ۸۲۸ هزار کیلومتر میرسد که بالغ بر سهچهارم آنها مربوط به انتقال گاز هستند. حیاتیترین خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان در میانه روسیه و اروپا و همچنین منطقه خاورمیانه قرار دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به خط لوله انتقال گاز طبیعی یامال اروپا و همچنین «Nord Stram» و همچنین خط لوله انتقال نفت خام «Druzhba» اشاره کرد. آمارها حاکی از آن است که چین و هندوستان در سالهای اخیر در توسعه خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی در مقیاس جهانی پیشتاز بودهاند. بر اساس آخرین گزارشهای ارائهشده، طول پروژههای خط لوله انتقال نفت و گاز در دست ساخت چین و هندوستان به ترتیب حدود ۳۰ هزار و ۷۵۳ کیلومتر و ۱۶ هزار و ۹۱۳ کیلومتر است که برآورد میشود مجموعا معادل ۶۰.۴ درصد از طول کل پروژههای در دست ساخت انتقال نفت و گاز در جهان باشد.
صنعت حملونقل شبکهای گسترده از اتومبیلها، کشتیها، هواپیماها و قطارها را در برمیگیرد و جزء لاینفک اقتصاد جهانی محسوب میشود، که امکان جابهجایی کالا و افراد را در مقیاس گسترده فراهم میکند. از این رو میتوان گفت که این صنعت پاسخگوی بخش قابل توجهی از تقاضای زنجیره تامین جهانی است و نقش مهمی در تجارت بینالملل ایفا میکند. امروزه این صنعت با پذیرش فناوریهای پاکتر، سوختهای جایگزین و ترویج شیوههای حملونقل پایدار به سمت آیندهای پایدارتر و در راستای کاهش ردپای کربن در حال حرکت است، که نمود آن را میتوان در هواپیماها و کشتیهای مبتنی بر سوخت هیدروژن و قطارها و وسایل نقلیه الکتریکی مشاهده کرد.
اهمیت صنعت حملونقل و تاثیر آن بر ارتقای سطح اقتصادی کشور بر همگان آشکار است و مقوله زیرساخت سیستمهای حملونقل نیز از گامهای نخست بهبود شاخصهای اقتصادی محسوب میشود. تحریمهای اعمالشده و عدم توجه به فرصتهای پیشرو از عوامل توسعهنیافتگی کشور در بخش سیستمهای حملونقل به شمار میآیند. بنابراین امید است که با رفع چالشهای موجود در سیستمهای حملونقل و افزایش ظرفیت این صنعت، صنایع وابسته به صنعت مذکور نیز روندی صعودی را در توسعه طی کنند و منجر به ارتقای صنایع کشور شوند. همچنین با توجه به نقش و اهمیت فلزات اساسی در افزایش ظرفیت صنعت یادشده، میزان قابل ملاحظهای از فلزات اساسی در این مسیر مصرف میشوند. بنابراین، در خصوص اهمیت صنعت حملونقل و دورنمای این صنعت در توسعهیافتگی کشور، میتوان سناریوهای مختلفی را در خصوص میزان مصرف فلزات اساسی در افزایش ظرفیت زیرساختهای سیستمهای حملونقل پیشبینی کرد.
تاریخچه رشد اقتصادی کشور دانمارک به قرن ۱۷ میلادی باز میگردد. زمانی که کشاورزی و زراعت حرفه اصلی ساکنین این کشور بود اما اهمیت لجستیکی دانمارک برای سایر کشورهای اروپایی نظیر هلند، که به دنبال تجارت و راهیابی به حوزه اسکاندیناوی و دریای بالتیک بودند، زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم کرد. همچنین همسایگی با قدرتهای بزرگ اروپا از جمله آلمان، انگلستان و هلند نیز به عنوان مزیدی بر علت توسعه اقتصادی این کشور تلقی میشود. همسویی با انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی برای دانمارک، با پیشرفتهای شگرفی در تولید ناخالص داخلی همراه بود و سبب شد تا این کشور از یک کشور مبتنی بر اقتصاد زراعتی، به کشوری صنعتی تبدیل شود. در نیمه نخست قرن بیستم، به دنبال جنگهای جهانی اول و دوم، اقتصاد دانمارک متاثر از شرایط وخیم منطقه یورو دچار رکود شد. اما در دوران پساجنگ، اقدامات مهمی در جهت اطلاحات اقتصادی انجام شده که به تولید ثروت انجامیده است.
از زمان حفر نخستین چاه نفتی در سال ۱۲۸۷ تا کنون، برخی زیرساختهای صنعت نفت و گاز در کشور علیرغم تمامی محدودیتهای بینالمللی، پیشرفت قابل توجهی را تجربه کرده است. طبق آمارهای ارائهشده، حوزه اکتشاف و حفاری به منظور توسعه میادین جدید نفتی و گازی، از عملکرد مناسبی برخوردار نبوده، در حالی که وضعیت حفاریهای تعمیراتی و تکمیلی نسبتا با ثبات بوده است. مجموع طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز کشور حدود ۱۷ هزار کیلومتر گزارش شده که تقریبا معادل ۱.۳ درصد از طول کل خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان است. همچنین، ایران از ۵ پایانه نفتی و گازی در مناطق شمالی و جنوبی کشور برخوردار است که این مسئله ضمن ایجاد پویایی برای بخش انرژی کشور، امکان بهرهبرداری از فرصت سوآپهای نفتی و گازی را فراهم آورده است.
دامنه فعالیت تاسیسات شبکههای گازرسانی بسیار گسترده است و شبکه توزیع در آخرین مرحله زنجیره تامین گاز قرار گرفته است. گاز طبیعی در بسیاری از سیستمهای شهری، صنایع کارخانهای و نیروگاهی به عنوان سوخت مصرفی مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین شبکههای توزیع نقش بسزایی در تامین انرژی بخشهای مختلف دارند. پس از انتقال، گاز از خطوط لوله انتقال به ایستگاههای تقلیل فشار میرسد و پس از رسیدن به فشار استاندارد، به شبکه توزیع منتقل میشود. در این میان، لولهها مجراهایی برای جابهجایی گاز محسوب میشوند که از دو بخش لولههای تغذیه و توزیع تشکیل شدهاند. لولههای شبکه، به سبب حساسیت بالای انتقال گاز، عموما از فولاد ساخته میشوند.