مشاهده بیشتر
در سالهای اخیر، استفاده از تلفنهای همراه بیش از پیش افزایش یافته، به طوریکه بسیاری از فعالیتهای تجاری، اجتماعی، آموزشی و ... از طریق این وسایل الکترونیکی امکانپذیر شده است. این امر بهخوبی افزایش تقاضا برای گوشیهای تلفن همراه را به تصویر میکشد. در ساخت تلفن همراه از مواد مختلفی استفاده میشود که فلزات مهمترین آنها به شمار میآیند. در بدنه و قطعات داخلیای همچون مدارهای مجتمع، بلندگوها، حسگرها و باتری، انواع فلزات پایه و گرانبها مانند مس، آلومینیوم، طلا و نقره استفاده میشود. یکی از دلایل استفاده از فلزات در ساخت موبایل، پایداری و دوام آنها در برابر خوردگی و ضربه است. اما ویژگی مهمتر فلزات برای کاربرد در تلفنهای همراه خاصیت رسانندگی بالای آنها به شمار میآید.
سازندگان تلفنهای همراه، با علم به اهمیت این دستگاه و چشمانداز روشنی که آینده صنعت تولید موبایل پیشِرو دارد، همواره در تلاشاند که با تولید گوشیهای متنوع با قیمتها و کیفیتهای گوناگون، بتوانند در بازارهای بینالمللی حضور یابند و سهم خود از تجارت جهانی را افزایش دهند، زیرا این امر مزایای فراوانی از جمله رشد اقتصادی، بهرهمندی از فناوریهای بهروز و افزایش اشتغالزایی را برای کشورها در پی دارد. در چند سال اخیر، افزایش تعداد کاربران تلفنهای همراه موجب رشد شگرف تجارت بینالمللی موبایل شده که تاثیر بسزایی را در بهبود کیفیت تلفن همراه داشته است. با این حال، نمیتوان از تاثیر رویدادهای سیاسی و اقتصادی در تجارت جهانی این دستگاه ضروری و مهم جوامع امروزی چشمپوشی کرد. به همین دلیل، به رغم اهمیت تلفنهای همراه، در برخی از سالها، تجارت بینالمللی گوشیهای تلفن تغییراتی کرده است.
در جهانی که شهرها هر روز وسیعتر، زیرساختها گستردهتر و انتظارات مهندسی پیچیدهتر میشوند، مس به مثابه عنصری حیاتی و چندوجهی، جایگاه خود را در قلب صنعت ساختمان بیش از هر زمان دیگری به رخ کشیده؛ فلزی که به واسطه رسانایی در سیستمهای الکتریکی، شکلپذیری در طراحیهای پیچیده، دوام بینظیر، مقاومت در برابر عوامل محیطی و سازگاری با اصول اقتصاد چرخشی، به انتخابی هوشمندانه در عصر پایداری بدل شده است. در حقیقت، تحلیل جایگاه مس در ساختمانسازی معاصر، از سهم چشمگیر آن در تقاضای جهانی و تمرکز جغرافیایی مصرف گرفته تا نقش بیبدیل بازیافت آن در پاسخگویی به نیازهای روزافزون و مزایای فنی و زیباشناختی این فلز در برابر سایر مصالح، تصویری جامع و دقیق از پیوند روزافزون میان مس و صنعت ساختمان ترسیم میکند؛ پیوندی که نه فقط آینده بازار این فلز، بلکه مسیر توسعه شهرها و سیاستگذاریهای صنعتی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
در حالی که چشمانداز جهانی بازار آلومینیوم تا میانه دهه آینده با نرخ رشدی پیوسته به مرزهای تازهای نزدیک میشود و در شرایطی که تولید و مصرف این فلز راهبردی به ویژه در چین به عنوان پیشران اصلی بازار آلومینیوم، از مقیاسهای پیشین عبور کرده، آنچه بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته، تعقیب دقیق مسیرهایی است که در آن کاربرد آلومینیوم نه فقط به نیاز مهندسی، بلکه به استراتژی توسعه شهری، بازآفرینی زیستپذیری و تحول در معماری مدرن گره خورده است. در همین راستا، این فلز سبک، پایدار و انعطافپذیر در حال بازیابی جایگاهی فراتر از گذشته در صنعت ساختمان است و در سازههای مدولار و سبز، پوستههای هوشمند شهری، پنجرهها و سقفهایی که اکنون باید مقاوم و همراستا با تحولات اقلیمی و معیارهای انرژیبرگشتپذیر باشند، جای خوش کرده است. در این میان، تقابل فرصتها با چالشهایی مانند بهینهسازی فرایند بازیافت و رقابت میان مصالح در بازار صنعت ساختمان، این صنعت را در نقطهای قرار داده که تحلیل آیندهنگرانه آن، بیتردید مستلزم درک همزمان منطق اقتصادی، ضرورتهای زیستمحیطی و دگرگونیهای اجتماعی معاصر در صنعت ساختمان است.
مصرف انرژی در صنعت ساختمان دارای دو الگوی مهم است؛ مصرف انرژی پس از تکمیل ساختمان و به هنگام بهرهبرداری از آن که با روشهای مختلفی بهینهسازی شده و مصرف انرژی نهفته که در واقع به مرحله تولید مواد اولیه و مصالح ساختمانی، حملونقل آنها و فرایندهای ساختوساز تعلق دارد. تلاش در راستای کاهش میزان مصرف این نوع انرژی، اثرات مثبت و پردامنهای را نهتنها برای صنعت ساختمان، بلکه برای تحقق توسعه پایدار و کاهش اثرات منفی زیستمحیطی و انتشار گازهای گلخانهای به همراه خواهد داشت.
صنایع غذایی و آشامیدنی در انتهای زنجیره تامین محصولات خوراکی قرار دارند و ارزش افزوده بالایی را ایجاد میکنند و به همین دلیل، به عنوان یکی از فعالیتهای مهم صنعتی، نقش بسزایی را در رشد اقتصادی دارند. این صنایع، به سبب اشتغال و درآمد فراوانی که برای نیروی انسانی فراهم میکنند، در تولید ناخالص داخلی کشور بسیار اثرگذارند. تولید محصولات غذایی و آشامیدنی و توتون و تنباکو، به دلیل تامین نیازها و خواستههای افراد جامعه، همواره روندی صعودی داشته است. این مسئله میتواند فرصتهای مناسبی را برای رشد اقتصادی و افزایش سهم این صنعت از تولید ناخالص داخلی کشور فراهم کند. با این حال، شرایط اقتصادی و سیاسی فعلی کشور چالشهای زیادی را پیشِروی این صنعت قرار داده که موجب شده است صنایع غذایی و آشامیدنی کشور از جایگاه خود در بازارهای داخلی و بینالمللی دور بماند.
به طور کلی، دوران طلایی عصر ارتباطات دیجیتالی با ظهور گوشی هوشمند ایجاد شد و از آن زمان تا کنون تولید این تلفنها از روندی روبهرشد برخوردار بوده است. چین، که در سالهای اخیر برندهای متعددی را در زمینه تولید گوشی تلفن همراه به جهان معرفی کرده است، امروز بزرگترین تولیدکننده موبایل در جهان محسوب میشود و کمپانیهای بزرگ تلفن همراه جهان، یعنی اپل و سامسونگ، به دلیل هزینههای پایین تولید و دسترسی چین به مواد معدنی کمیاب مورد استفاده در تولید گوشیهای هوشمند، کارخانههای تولید خود را در این کشور راهاندازی کردهاند. البته در سالهای اخیر، کشورهایی مانند هندوستان، تایوان و ویتنام نیز از طریق سرمایهگذاریهای صورتگرفته به جرگه بزرگترین تولیدکنندگان تلفن همراه جهان افزوده شدهاند.
ماشینآلات و تجهیزات صنعتی و تجهیزات برقی یکی از ملزومات توسعه صنایع و رشد اقتصادی محسوب میشوند. پیشرفت تکنولوژی و توسعه فناوری تحولات شگرفی را در تولیدات این صنعت پدید آورده و موجب کارآمدی نیروی کار و افزایش بهرهوری تولید شده است. به همین دلیل، تقاضا برای محصولات این صنعت به طور فزایندهای در حال افزایش است. با این حال، امروز صنعت تولید تجهیزات یادشده در کشور، به سبب دسترسی نداشتن به فناوریهای روز، با چالشهای متعددی مواجه است که مسیر توسعه ان را دشوار میسازد. با این حال، با توجه به چشمانداز توسعه صنعتی کشور و تقاضا برای ماشینآلات صنعتی و تجهیزات برقی، به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص ارتقای توان داخلی برای تولید ماشینآلات صنعتی در کشور اتخاذ شود.
گوشیهای تلفن همراه امروزه جزء جداییناپذیر از زندگی انسان محسوب میشوند و انسانها بسیاری از فعالیتهای روزمره خود را به کمک آنها انجام میدهند. بررسی تاریخچه صنعت تولید گوشیهای تلفن همراه حاکی از تحولات و پیشرفتهای قابل ملاحظه و شگرفی است. گوشیهای اولیه تلفن همراه دستگاههایی حجیم، سنگین و گرانقیمت بودند و به همین دلیل، با استقبال چندانی از سوی مردم مواجه نمیشدند، اما بهمرور و با پیشرفتهای حاصلشده در حوزه تکنولوژی، از وزن و حجم این دستگاهها کاسته شد و کاربران تلفن همراه افزایش یافتند. امروز توسعه شبکههای مخابراتی، برخورداری گوشیهای تلفن همراه از امکانات گسترده، کاربردی بودنشان، سهولت دسترسی و استفاده از آنها و هوشمند بودنشان موجب شده است که تعداد کاربران تلفنهای همراه در دنیا رشد شگفتآوری داشته باشد.
صنعت ساختمان بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی اقتصاد ایران، طی سالهای اخیر با چالشی جدی به نام رکود مواجه شده است؛ رکودی که نهتنها به کاهش سرمایهگذاری و افت تولید منجر شده، بلکه آثار آن در اشتغال، بازار مصالح، خدمات مهندسی و حتی رشد اقتصادی کشور نیز قابل مشاهده است. عوامل متعددی نظیر تورم فزاینده، بیثباتی در سیاستهای مالی و اعتباری، نوسانات بازار زمین و مسکن، و نبود رویکردهای توسعهمحور در سیاستگذاری کلان، از دلایل اصلی این وضعیت بهشمار میروند. در چنین شرایطی، اصلاح الگوی حکمرانی صنعت ساختمان و طراحی سیاستهایی نوین برای تحریک تقاضا، افزایش بهرهوری، بهبود زیرساختهای مالی و ارتقای کیفیت ساخت، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
صنعت ساختمان نمادی از سطح توسعهیافتگی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رشد اقتصادی کشورها به شمار میآید. این صنعت با توجه به پیوند عمیقی که با بخشهای بالادستی از جمله فولاد، سیمان و مصالح ساختمانی دارد و همچنین با تاثیرگذاری گسترده بر اشتغال و تکمیل حلقههای پاییندستی و وابسته، نقشی کلیدی در جذب سرمایه، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی جهان ایفا میکند. اگرچه سرمایهگذاری در صنعت ساختمان تحت تاثیر عوامل مختلف فرازونشیب بسیاری داشته، اما همچنان یکی از ارکان کلیدی اقتصاد جهانی به شمار میآید. در شرایطی که تغییرات اقلیمی، ارتقای بهرهوری و دیجیتالیسازی محوریت توسعه صنایع جهان قرار گرفتهاند، این صنعت نیز در مسیر تحولات چشمگیری قرار گرفته است که بازتاب آن را میتوان در رشد اقتصادی جهان مشاهده کرد.
اگرچه صنعت لوازم خانگی در زمره صنایع سودآور در جهان قرار میگیرد و بخش عمدهای از تجارت جهانی به این حوزه اختصاص دارد، این صنعت در کشور با چالشها و مشکلات متعددی نظیر دسترسی نداشتن به دانش و تکنولوژی روز دنیا و عدم بِرندسازی معتبر و قدرتمند مواجه است. در کنار این مشکلات، جلوگیری از واردات لوازم خانگی به کشور زمینه قاچاق این محصولات را فراهم کرده است که وجود سختگیریها و قوانین محدودکننده نیز نتوانست از این معضل جلوگیری کند. صنعت لوازم خانگی پتانسیل بالایی برای ایجاد ارزش افزوده در کشور دارد، اما نداشتن برنامهریزی درست و جامع برای رفع مشکلات فعلی سبب عدم دستیابی این صنعت به جایگاه واقعی خود در اقتصاد کشور شده است.