مشاهده بیشتر
تکامل زنجیرههای غذایی جهان در چند دهه گذشته جریان یکپارچهای از مواد غذایی را برای کشورها مهیا ساخته است که عمدتا کشورهای با منابع محدود، از طریق جریانهای تجاری به محصولات غذایی و کشاورزی مورد نیاز خود دسترسی پیدا میکنند. براساس آمارها، امروزه برخی از کشورهای اتحادیه اروپا در کنار ایالات متحده آمریکا، برزیل، کانادا و مکزیک بازیگران مطرح در زنجیرههای غذایی جهانی مانند لبنیات، گوشت، قهوه و ... به شمار میروند. در حالی که نقش برخی کشورهای اروپای شرقی از جمله روسیه و اوکراین نیز در صادرات غلات و دانههای روغنی حائز اهمیت است، با این حال، درگیری ژئوپلیتیکی میان این دو کشور چالشهای قابل توجهی را در شبکه به هم پیوسته عرضه مواد غذایی در جهان به وجود آورده و سطوح ناامنی غذایی در جهان را به ویژه در کشورهای شمال آفریقا بیش از پیش تشدید کرده است.
صنعت ساختمانسازی یکی از استراتژیکترین صنایع حال حاضر جهان محسوب میشود. فعالیتهای مرتبط با احداث انواع ساختمانها بسیار گسترده هستند که این موضوع سبب شده است تا این صنعت به عنوان یک پیشران اقتصادی در نظر گرفته شود. بر اساس گزارشهای ارائهشده، ارزشافزودهای که هر ساله به واسطه صنعت ساختمانسازی در جهان ایجاد میشود، حدود ۳ تا ۴ درصد از کل حجم اقتصاد است. علیرغم چنین جایگاهی، صنعت ساختمانسازی به شدت از بهرهوری پایین رنج میبرد که این مسئله سبب شده است تا طی سالهای گذشته همواره بخشی از منابع سرمایهگذاریشده در این حوزه هدر برود. راهکارهای متفاوتی برای ارتقای بهرهوری در صنعت ساختمانسازی ارائه شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به پیادهسازی الگوی فرآیند تولید انبوه بخش تولیدات کارخانهای «Manufacturing» در صنعت ساختمانسازی اشاره کرد که در اصطلاح به آن صنعتیسازی احداث ساختمان گفته میشود.
صنعت کشاورزی از جنبههای مختلفی مانند تامین امنیت و سلامت غذایی، رشد و توسعه اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی اهمیت دارد. این صنعت برای کشورهای کمتر توسعهیافته، که برای رشد و پیشرفت اقتصاد خود به تولید ناخالص داخلی بیشتری نیاز دارند، اهمیتی دوچندان مییابد. استفاده از سیستمهای مکانیزه برای کشت محصولات و پرورش انواع دام، طیور و ماهیها نقش بسزایی را در توسعه کشاورزی ایفا میکند. ایجاد و توسعه ظرفیتهای جدید برای افزایش بهرهبرداری از بخشهای مختلف این صنعت مستلزم مصرف حجم قابل توجهی از فلزات است. بر همین اساس، برای افزایش ظرفیتهای تولید صنایع کشاورزی مطابق با برنامه توسعه کشور، میتوان چشماندازهای مختلفی را برای مصرف فلزات در کشور متصور بود.
مطالعات انجامشده در خصوص شناسایی و اکتشافات میدانهای نفتی و گازی کشور نشان داده که ایران از پتانسیل بالایی برای استخراج و تولید ذخایر هیدروکربوری برخوردار است. همین امر موجب شده است که در چند دهه اخیر اقتصاد کشور بسیار به ارز حاصل از فروش سوختهای فسیلی وابسته باشد و این وابستگی بیش از حد به این بخش، اقتصادی بیمارگونه را برای کشور ایجاد کرده است، به طوری که هر گونه تغییر و تحول در بازارهای جهانی اقتصاد کشور را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. اگرچه در باب مقوله اقتصاد بدون نفت بسیار سخن گفته میشود و قطع وابستگی به نفت ضروری به نظر میرسد، با توجه به پیشبینی افزایش تقاضا برای نفت و گاز در آینده، نباید از پتانسیلهای این بخش در رونق اقتصادی کشور غافل بود. لازمه بهرهمندی از ظرفیتهای استخراج و پالایش نفت خام و گاز طبیعی سرمایهگذاری برای توسعه سایر حلقههای پاییندستی است.
نساجی در کشور از قدمتی بسیار طولانی برخوردار است، به طوری که برخی از مورخان این هنر را به ایرانیان باستان نسبت دادهاند. امروزه نساجی به یک صنعت مولد و سازنده در جهان مبدل شده و چرخ اقتصاد بسیاری از کشورهای صنعتی را به حرکت درآورده است. این بخش، با تولید ارزش افزوده فراوان و افزایش سطح درآمدهای ملی، بخش عمدهای از منابع مالی این کشورها را تامین کرده و در ارتقای سطح توسعهیافتگی این کشورها موثر بوده است. با توجه به قدمت صنعت نساجی در کشور، انتظار میرود که این بخش بتواند در تولید ثروت نقشآفرین باشد. با این حال، وجود چالشهای فراوان در این صنعت موجب مغفول ماندن بسیاری از ظرفیتهای این صنعت در کشور شده است. با تمرکز بر برطرف کردن مشکلات نساجی و سرمایهگذاری در این صنعت، میتوان به آینده آن و ارزآوریاش برای کشور امیدوار بود.
پیکربندی جوامع امروزی اساسا بر اساس محصولات معدنی فلزی و غیرفلزی بنا شده است و این محصولات در تمام حوزهها، بهخصوص در عرصه صنعت، بسیار اهمیت دارند. از آنجا که تولیدات صنایع فلزات اساسی و محصولات معدنی غیرفلزی به نوعی در ساخت و فرایند تولید اغلب کالاها کاربرد دارند، این صنعت میتواند محرکی برای توسعه صنایع دیگر باشد. امروزه انتظار میرود که با رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی، تقاضای جهانی محصولات معدنی فلزی و غیرفلزی افزایش یابد. با توجه به اینکه ایران از مزیتهای نسبی برای تولید محصولات این صنایع برخوردار است، توسعه این صنایع میتواند تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی و به دنبال آن، افزایش رفاه و بهبود کیفیت سطح زندگی افراد جامعه داشته باشد.
توسعه صنعت تولید وسایل نقلیه و پیشرفتهای حاصلشده در این صنعت تحولات شگرفی را در زندگی انسانها ایجاد کرده است. امروزه این صنعت یکی از بخشهای مهم و استراتژیک در اقتصاد جهان به شمار میآید که بخش عمدهای از تجارت و مبادلات تجاری کشورها را به خود اختصاص داده است. ایران از قدمت قابل توجهی در حوزه صنعت خودرو برخوردار است. با این حال، نگاهی به شرایط صنعت خودروی ایران در مقایسه با کشورهایی نظیر کره جنوبی حاکی از عقبماندگی چشمگیر در این حوزه است. در حالی که صنعت خودروسازی کره جنوبی ــ که قدمتی برابر با صنعت خودروسازی ایران دارد ــ در حال رونمایی از محصولات جدید و بهروز خود و کسب سهم بیشتر از بازارهای بینالمللی است، صنعت خودروسازی ایران در پیچوخم تامین قطعات و تامین نیاز داخلی قرار دارد.
در عصری که سرعت تحول فناوری از ظرفیت واکنش سیاستگذاران اقتصاد نیز پیشی گرفته، ورود بیمحابای هوش مصنوعی به بطن صنایع گوناگون، نهتنها قواعد بازار کار جهانی را از نو تعریف کرده، بلکه موازنههای دیرپای میان تولید، بهرهوری و اشتغال را نیز در معرض دگرگونیهایی عمیق و گاه برگشتناپذیر قرار داده است. از تاثیر این فناوری بر رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرفته و نوظهور گرفته تا بازتابهای نابرابر آن بر نرخ بیکاری در اقشار و جغرافیاهای مختلف، آنچه پیش روی ماست، فراتر از نوآوری و یک بازآرایی ساختاری است که اقتصاد قرن بیستویکم را بازنویسی میکند. به عبارتی، این تحول نهتنها چارچوبی تازه را برای نقش و جایگاه لایههای مختلف اشتغال و سهم صنایع در رشد GDP ترسیم میکند، بلکه سیاستگذاران اقتصادی را نیز به واکنشی سنجیده، دقیق و بر پایه دادههای آیندهنگر فرامیخواند، چراکه غفلت از فهم عمق این تغییر، بیتردید به شکافهای اجتماعی و اقتصادی ابعادی تازه خواهد بخشید.
صنعت ساختمانسازی از جمله صنایعی محسوب میشود که مشارکت بالایی در حجم اقتصاد جهانی دارد. مروری بر گزارشهای ارائهشده نشان میدهد که این صنعت تقریبا بزرگترین مصرفکننده فلزات آهنی و غیرآهنی، سیمان و بتن و همچنین محصولات شیمیایی است و از این رو، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر قابل توجهی بر بازار انرژی و محصولات معدنی دارد. این موضوع، باعث شده است تا صنعت ساختمانسازی اثرات فزاینده «Multiplier Effects» بسیار گستردهای داشته باشد و تحولات آن بخش قابل توجهی از اقتصادها را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی جهان، یکی از بهترین راهکارهای برونرفت از رکود و بحرانهای اقتصادی را سرمایهگذاری در حوزه ساختمانسازی عنوان میکنند.
صنعت کشاورزی، به لحاظ دارا بودن قابلیتها و ظرفیتهای شایان توجه در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، از اهمیت بالایی برخوردار است و یکی از مهمترین منابع درآمد کشورهای درحالتوسعه به شمار میآید. با توجه به اینکه در سالهای اخیر نفت منبع اصلی درآمدهای ملی کشور بوده و هماکنون درآمدزایی این بخش به سبب وجود تحریمها بسیار محدود شده است، توسعه تولید محصولات کشاورزی میتواند به میزان قابل ملاحظهای از وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی بکاهد. با نگاهی به ارزش افزوده بخش کشاورزی و دامپروری کشور و مقایسه سهم آن از اقتصاد با میزان جهانی، بهآسانی میتوان دریافت که این بخش با جایگاه اصلی خود بسیار فاصله دارد. بر اساس بررسیها، بخش کشت محصولات و باغداری سهم بالاتری را در تولید ناخالص داخلی کشور دارد، اما به سبب ارزش ستانده بالای بخش دامپروری، این بخش بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
در عصری که تحقق توسعه اقتصادی مستلزم طراحی مسیرهایی منحصربهفرد، انطباقپذیر و ریشهدار در بافت نهادی، ظرفیتی و تاریخی هر کشور است، سیاستهای صنعتی چهرهای تازه به خود گرفتهاند؛ رویکردهایی که با دوری از کلیشههای توسعه وابسته، بر مدار توانمندسازی داخلی، ارتقای فناورانه و ساخت مزیتهای رقابتی مقاوم، مسیر بازتعریف اقتصاد ملی را با دقت، تامل و پیوستگی طی میکنند. در این منظومه نوظهور، سیاستگذاری صنعتی تجلیگاهی برای شکلدهی به آینده تولید، تنظیم رابطه میان نهادهای دانشی، بازیگران اقتصادی، ساختارهای فناورانه و منطق حاکم بر بازارهای جهانی است؛ جریانی چندوجهی که در آن، بومیسازی نه صرفا جانشین واردات است، که بستری برای خلق دانایی، انتقال عمیق فناوری و گسترش ظرفیتهای یادگیرنده را به ارمغان میآورد و همزمان، سیاستهای صادراتمحور نیز بر بنیاد تثبیت کیفیت، پرورش برند ملی و ساخت سیستمی رقابتی و پایدار در بستر جهانی استوار میشوند. این گفتمان نوین، فراتر از بازتعریف اولویتهای راهبردی سیاستها، دگرگونی در خود زبان توسعه را نمایان میکند؛ زبانی که توسعه را نه در وابستگی، که در استقلال فنی و نه در رشدهای ناپایدار، که در نهادسازی عمیق و پویای فناورانه جستوجو میکند.
تحولات صنعتی در هر کشور را میتوان نمادی از پویایی و حرکت هدفمند صنعتگران آن به سمت خلق ارزش افزوده تلقی کرد. تولید صنعتی در ایران نیز پس از انقلاب، دوره نوینی از رشد و تکامل خود را طی دهههای اخیر پشت سر گذاشته است. این مسیر اگرچه با نوسانات و عدم قطعیتهای متعددی در دورههای مختلف مواجه شده، اما رویکرد تولید صنعتی عمدتا بر مبنای توسعه حلقههای نهایی زنجیره ارزش بوده است. هرچند که تولید ارزش افزوده در ایران به سبب اتکا به صادرات نفتی و اقتصاد کامودیتیمحور، اندکی مغفول مانده که البته با تدابیر راهگشا و عزمی راسخ در راستای توسعه حلقههای انتهایی و توسل به تکنولوژیهای مدرن در تولید محصول، میتواند برای صنایع ارزشآفرین کشور نظیر فولاد، سیمان، خودروسازی و ... رشد و شکوفایی بیبدیلی را به ارمغان بیاورد.