مشاهده بیشتر
دو فلز سرب و روی از پرکاربردترین و باارزشترین فلزات غیرآهنی شمرده میشوند و در زمره منابع معدنی اثرگذار بر اقتصاد جهانی هستند. با توجه به ذخایر بالقوه معدنی سرب و روی ایران و همچنین پیشبینی افزایش تقاضای جهانی این دو فلز ارزشمند به سبب کاربردهای وسیع، بررسی فرصتها و ابعاد مختلف حرکت به سوی بهرهبرداری از ظرفیتها بیش از پیش نمایان میشود. در چنین شرایطی، با پیادهسازی یک استراتژی مناسب به منظور استفاده از این فرصتها، میتوان با ایجاد ارزش افزوده به رشد اقتصاد کشور و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک قابلتوجهی کرد.
ریسکهای ژئوپلیتیکی به یکی از عارضههای پر تکرار در فضای اقتصاد جهانی تبدیل شدهاند، به طوری که هر از چندگاهی بازارهای مختلف را در مقیاسهای محلی و جهانی تحتالشعاع قرار میدهند. بررسیها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۹۷۱ تا کنون، هر بار که ریسکهای ژئوپلیتیکی بروز کردهاند، بازار فلزات گرانبها به نحوی متفاوت از خود واکنش نشان دادهاند. به عنوان نمونه طی سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۰، تحت تاثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی در منطقه خاورمیانه، قیمت جهانی طلا و نقره به صورت قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرد، به طوری که در سالهای بعد علیرغم آن که همچنان سایه ریسکهای ژئوپلیتیکی (به دلیل جنگ میان ایران و عراق) بر اقتصاد وجود داشت، بازار فلزات گرانبها در رکود به سر میبرد. در سالهای اخیر که روند «De-Globalization» در جهان شکل گرفته، اعتقاد بر این است که تنش میان کشورها در سالهای پیشرو افزایش مییابد؛ موضوعی که سبب شده است تا تقاضا برای طلا به خصوص از سوی بانکهای مرکزی، افزایش قابل ملاحظهای پیدا کند و قیمت این کامودیتی به اوج خود در سال ۱۹۸۰ بسیار نزدیک شود.
بخش عمدهای از محصولات ساختهشده فلزی غیرآهنی به روش ریختهگری تولید میشوند. از مزایای قطعات ساختهشده به روش ریختهگری میتوان به قابلیت عملیات حرارتی، قابلیت ماشینکاری و جوشپذیری خوب با استحکام بالا اشاره کرد. قطعات ریختهگریشده حلقههای نهایی زنجیره ارزش تولید محصولات فلزی هستند. از آنجا که بسیاری از ابزارآلات و تجهیزات مورد استفاده در بخشهای مختلف صنعت به این روش تولید میشوند، با سرمایهگذاری در حوزه توسعه ظرفیتهای ریختهگری فلزات غیرآهنی، میتوان نیاز صنایع داخلی به این قطعات را حد امکان تامین کرد که این مسئله کشور را از واردات این قطعات بینیاز میسازد و از خروج ارز از کشور جلوگیری میکند.
از مس به عنوان فلز آینده یاد میشود. کاربردهای گسترده این فلز در صنایع الکتریکی، الکترونیکی و هایتک موجب میشود که هر میزان دنیا به سمت توسعه تکنولوژیهای نوین حرکت کند، مصرف مس نیز افزایش یابد. با توجه به این امر، توجه به اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر مس معدنی بسیار اهمیت دارد. ایران از لحاظ زمینشناسی روی کمربند مس قرار گرفته و این امر فرصت بینظیری را برای سرمایهگذاری و بهرهبرداری از ذخایر این فلز ارزشمند پدید آورده است؛ مسئلهای که تحقق آن چشمانداز روشنی را برای رشد اقتصادی کشور ایجاد میکند.
سنگآهن نخستین حلقه زنجیره تولید فولاد است. در سالهای اخیر، توسعه ظرفیتهای صنعت فولاد یکی از گفتمانهای مهم و اساسی اقتصاد کشور بوده است، اما به نظر میرسد که سرمایهگذاری در عرصه معادن سنگآهن آنچنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. چالشهای فعلی فولادسازان در زمینه تامین مواد اولیه نیز از همین موضوع حکایت دارد. روشن است که تحقق چشماندازهای صنعت فولاد بدون توسعه و رشد معادن سنگآهن کشور ممکن نخواهد بود که لازمه این امر سیاستگذاریهای مناسب در این بخش و اصلاح دستورالعملهای دولتی است.
آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی، نگرانیهای ناشی از تخریب محیطزیست را در سالهای اخیر افزایش داده و مصرف انرژی در سالهای اخیر به سمت استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی تغییر کرده است. مس با توجه به ویژگیهای خاص و منحصربهفردی که دارد، فلزی مهم و پرکاربرد در توسعه زیرساختهای انرژی محسوب میشود. از این رو، مصرف مس جهان در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است و بهرغم تلاطمات فعلی در رشد اقتصاد جهانی و بحران مالی ۲۰۲۳ که گربیانگیر ایالات متحده آمریکا شده است، همچنان بازار پررونقی برای این فلز پیشبینی میشود. چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس نقش بسزایی در بازار این فلز ایفا میکند، به طوری که پیشبینی میشود تقاضای این کشور بیش از بحرانهای مالی، بازار مس را در سالهای آینده تحت تاثیر قرار دهد.
بروز یک بحران مالی متغیرهای اقتصادی و در نتیجه مولفههای اصلی بازار را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد، به نحوی که حتی میتواند منجر به شکلگیری یک رکود عمیق مقطعی در طول یک رونق اقتصادی شود. فولاد به عنوان یک کالای استراتژیک به واسطه این که استفاده اصلی از آن در بخش صنعت به خصوص ساختوساز و خودروسازی است، وابستگی بالایی به چرخههای اقتصادی، رکود و رونق اقتصادی، دارد. از این رو انتظار میرود در طول یک بحران مالی، بسته به شدت و مدت زمان بحران، بازار محصولات فولادی نیز مانند بازار سایر کامودیتیها تحت تاثیر قرار گیرد. کمااینکه بررسی دادههای تاریخی مربوط به تولید، تجارت و مصرف فولاد در طول بحران مالی سال ۲۰۰۸ نیز موید همین مسئله است.
در سال ۲۰۲۳ همزمان با بحران مالی آمریکا و پیشبینی رکود اقتصادی پیشرو، بازار فلزات نیز روند متفاوتی را در پیش گرفته، به طوری که در این شرایط تجارت و معاملات بسیاری از آنها در شرایط مبهمی قرار گرفته و یا کاهش یافته است. این امر موجب شده است تا بسیاری از سرمایهگذاران روی فلزات گرانبهایی مانند طلا و نقره سرمایهگذاری کنند. در حال حاضر قیمت طلا در ماههای اخیر به بالاترین مقدار خود در بیست سال گذشته رسیده و نقره نیز با افزایش قیمت چشمگیری از سال ۲۰۱۵ مواجه بوده است. با این حال پلاتین و پالادیوم، دو فلز گرانبهای دیگر که اغلب در صنایع هایتک کاربرد دارند روند نزولی قیمت را در بازه بحران مالی آمریکا داشتهاند. به نظر میرسد که طلا و نقره به سبب ماهیت سرمایهای در زمان رکود، تقاضای بیشتری نسبت به سایر فلزات گرانبها دارند و روند متفاوتی را در پیش میگیرند.
بحرانهای مالی به هنگام وقوع آثار مخربی را بر پیکره اقتصاد از خود بر جای میگذارند. بازار فلزات سرب و روی به دلیل کاربردهای وسیعی که در بخش صنعت دارند از این قاعده مستثنی نیستند. تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نیز نشان میدهد مولفههای بازار جهانی فلزات سرب و روی حساسیت نسبتا بالایی به وقوع یک بحران مالی دارند. با این حال انتظار میرود که بازار جهانی این دو فلز چندان تحت تاثیر بحران بانکی هفتههای اخیر آمریکا که تا حدی یادآور بحران مالی ۲۰۰۸ است، قرار نگیرد. زیرا این بحران بر خلاف بحران مالی ۲۰۰۸ بیش از آن که ریشه فاندامنتالی داشته باشد، ناشی از وحشت سپردهگذاران بوده است.
صنعت فولاد یکی از بنیانهای اقتصاد کشورها محسوب میشود. خواص منحصربهفرد فولاد و اهمیت ویژه آن در توسعه زیرساختی و صنایع متعدد، در کنار نقش انکارناشدنی آن در اقتصاد کشور، نشانگر اهمیت توسعه صنعت فولاد به عنوان فلزی بدون جایگزین است. به گمان بسیاری از کارشناسان، با توجه به وابستگی بخشهای مهم اقتصادی مانند توسعه صنعتی و زیرساختی به مصرف فولاد، تقاضای جهانی این فلز در دهههای آینده رو به افزایش خواهد بود. رشد تقاضای فولاد در بلندمدت، اهمیت فرصتهای سرمایهگذاری در توسعه این صنعت را آشکار میسازد.
صادرات مواد معدنی منبع قابل توجهی از درآمد ارزی برای کشورها است که به ثبات اقتصادی و تامین مالی خدمات ضروری کمک میکند. از این رو میتوان معادن را سنگبنای توسعه اقتصادی در کشورهای سراسر جهان برشمرد. با توجه به این که برخی از مواد معدنی در ساخت تجهیزات الکترونیکی، هایتک و دفاعی مورد استفاده قرار میگیرند، بنابراین عرضه پایدار این منابع، در راستای تضمین رونق اقتصادی و امنیت کشورها به عنوان موضوعی حیاتی تلقی میشود. این در حالی است، که اغلب دیده میشود زنجیره تامین مواد معدنی در نتیجه منازعات اقتصادی میان کشورها با اختلالاتی همراه است، به طور مثال، در حالی که ایالات متحده آمریکا به واردات برخی از مواد معدنی از جمله عناصر نادر خاکی و گرافیت وابسته است، با این حال مناقشات تجاری با چین محدودیتهایی را در صادرات این منابع به ایالات متحده آمریکا به دنبال داشته است.
صنعت فولاد از اهمیت ویژهای در اقتصاد برخوردار است، به طوری که تحولات آن میتواند بر روندهای آتی چرخههای تجاری تاثیر بگذارد. طی سالهای اخیر، جهان شاهد چند ریسک ژئوپلیتیکی با دامنه گسترده بوده است که هر یک به نحوی صنعت و بازار جهانی فولاد را تحت تاثیر قرار دادهاند. آغاز تقابلات نظامی روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، خسارتهای سنگینی به صنایع آهن و فولاد در مقیاس جهانی وارد آورد. تغییر جریانهای تجاری و در نتیجه ایجاد کمبود نهادههای تولید، فولاد و محصولات فولادی در اروپا و ایالات متحده آمریکا و همچنین افت قابل ملاحظه توان رقابت صنعتگران فولاد در اروپا مهمترین پیامدهای جنگ میان روسیه و اوکراین بوده است. تجربه تلخ مناقشات نظامی در شرق اروپا سبب شده است تا شرایط فعلی غرب آسیا برای بسیاری از فعالین مرتبط با صنعت و بازار فولاد نگرانکننده باشد. تاثیری که زنجیره تامین محصولات فولادی در مقیاس منطقهای و جهانی میتواند از ریسک ژئوپلیتیکی برآمده از تحولات خاورمیانه بپذیرد، بیش از هر چیز به احتمال وقوع بحران انرژی دیگری (بر اثر مختل شدن زنجیره تامین انرژی در منطقه خاورمیانه) بستگی دارد؛ چنانچه عرضه نفت و گاز طبیعی در پی گسترش دامنه این جنگ به صورت قابل توجهی محدود شود، وارد شدن شوک مثبت و افزایش تلاطمها در بازار جهانی فولاد، دور از انتظار نخواهد بود.