مشاهده بیشتر
برخورداری از منابع آب تجدیدپذیر و دسترسی آسان به منابع آب در جهان امروز به عنوان یک شاخص قدرت ملی کشورها محسوب میشود، چرا که فقدان این ماده حیاتی و یا عدم توانایی برای دسترسی به آن سبب میشود تا بسیاری از فعالیتها از جمله تولید غذا که رکن اساسی امنیت بسیاری از جوامع است به چالش کشیده شود. با این حال میزان برخورداری مناطق مختلف جهان از منابع آب تجدیدپذیر تحت تاثیر شرایط اقلیمی و ساختار فیزیوگرافیک خاص هر منطقه، متفاوت است. بر اساس آخرین آمارهای ارائهشده از سوی «FAO» ، حدود ۴۶ درصد از منابع آب تجدیدپذیر جهان در قاره آمریکا قرار داشته است و برزیل با دارا بودن ۸ هزار و ۶۴۷ میلیارد متر مکعب منابع آب تجدیدپذیر جهان، پرآبترین کشور جهان محسوب میشود. همچنین به لحاظ مصرف آب نیز، آسیا بیشترین سرانه مصرف آب شیرین را در میان قارههای جهان دارا است.
بسته به عوامل مختلفی همچون برخورداری از منابع طبیعی، اهمیت نظامی و پتانسیلهای اقتصادی، مناطق جغرافیایی استراتژیکی در جهان وجود دارند. آبراهههای طبیعی یا کانالهای ساخته شده به دست انسان که اقیانوسها و دریاها را به هم متصل میسازند یکی از این مناطق به شمار میآیند که نقشی بسیار حساس را در توازن اقتصاد و تجارت کلیه کشورهای صنعتی و کشورهای ساحلی منطقه ایفا میکنند، چرا که سالانه حجم زیادی از تجارت بینالملل از طریق این آبراهههای باریک صورت میپذیرد و هر رخدادی که امنیت دریانوردی را در این مناطق تهدید کند به همان نسبت منافع این اقتصادها را به خطر میاندازد. همچنین ارزش اقتصادی این نقاط اغلب سرمایهگذاریهای قابل توجهی در تاسیسات بندری، زیرساختهای کشتیرانی و سایر صنایع مرتبط با دریانوردی را در این مناطق به دنبال دارد.
خدمات عمومی در تمام نقاط جهان، زیربنای توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع محسوب میشود و از این رو، نحوه ارائه آنها از حساسیت بالایی برخوردار است. این موضوع سبب شده است تا دولتها به صورت مستقیم و غیرمستقیم و در ابعادی گسترده در امر توسعه زیرساختهای خدمات عمومی مداخله کنند و بازار محصولات خدمات عمومی را به مکانیسم بازار نسپارند. برآوردهای صورتگرفته نشان میدهد که دولتها طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲، تقریبا حدود ۳۱ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد دلار در توسعه زیرساختهای خدمات عمومی جهان سرمایهگذاری کردهاند که این مسئله افزایش قابل توجه در مصرف فلزات فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال داشته است.
مولفههای اقتصادی با اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر چرخه اقتصادی، بازار مصرف و زنجیره تامین بسیاری از فعالیتهای صنعتی را تحت تاثیر قرار میدهند، عرضه و تقاضای محصولات را رونق میبخشند و یا منجر به رکود بازار میشوند. بررسیها نشان میدهد که بازار آلومینیوم تحت تاثیر تغییرات نرخ تورم جهانی روند پرفرازونشیبی را طی کرده، به طوری که در زمان بحرانهای اقتصادی که نرخ تورم کاهش مییابد، بازار این فلز نیز در شرایط نامناسبی قرار گرفته است. در حالی که تولید آلومینیوم کمترین تغییرات را در زمان افت نرخ تورم تجربه کرده و روند صعودی تولید این فلز در سالهای اخیر حفظ شده است.
ساختمانها سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانهای و تغییرات آبوهوایی دارند. با این حال اقداماتی مانند اتخاذ طرحها و فناوریهای کارآمد از جمله عایقسازی و منابع انرژی تجدیدپذیر که به میزان قابل توجهی مصرف انرژی را کاهش میدهند، میتواند در کاهش ردپای کربن در اثر استفاده از ساختمانها تاثیرگذار باشد. علاوه بر این استفاده از مصالح سازگار با محیطزیست و کمکربن و شیوههای ساختوساز که آلودگی را به حداقل میرساند میتواند به کاهش اثرات زیستمحیطی ساختمانها کمک کند. در نهایت کشورها با صدور گواهینامهها و استانداردهای ساختمان سبز میتوانند اطمینان حاصل کنند که ساختمانها به شیوهای سازگار با محیطزیست ساخته و اداره میشوند.
«اقتصاد چرخشی» که فاز مطالعاتی آن تقریبا از دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است، مفهومی نوین برای تسهیل گذار از رویکردهای سنتی توسعه (که منجر به ناپایداری زیستمحیطی میشوند) به رویکرد توسعه پایدار و سازگار با محیطزیست است. اهمیت این موضوع برای ایران به عنوان کشوری در حال توسعه و مواجه با وضعیت زیستمحیطی نسبتا وخیم، دوچندان است. با این حال، به منظور پیادهسازی الگوهای اقتصاد چرخشی در کشور نهتنها اقدام موثری صورت نگرفته، بلکه در برخی از موارد وضعیت بدتر هم شده است. بهبود بهرهوری انرژی، استفاده حداکثری از منابع انرژی تجدیدپذیر و افزایش نرخ بازیافت از فاضلابها و پسماندها، اصلیترین اقداماتی هستند که معمولا در راستای تحقق مفهوم «اقتصاد چرخشی» دنبال میشوند. آمارها و گزارشهای ارائهشده حاکی از آن است که ایران در هیچ یک از آنها عملکرد قابل قبول و مطلوبی نداشته است؛ موضوعی که چنانچه به آن توجه ویژه نشود، بدون تردید در آیندهای نهچندان دور روند توسعه در کشور را به صورت اساسی مختل خواهد کرد.
در حالی که دامنه گسترده کاربردهای مس در بخشهای مختلف از جمله ساختوساز، الکترونیک، انرژیهای تجدیدپذیر و حملونقل منجر به افزایش تقاضا برای این فلز شده است، پیشرفتها در فناوریهای تصفیه و ذوب مس امکان ظرفیت بالای تولید و همچنین تولید پایداتر را برای این فلز به ارمغان آورده و این مساله منجر به زنجیره تامین پایدارتر صنعت مس در مسیر کاهش انتشار کربن شده است. از آنجایی که چشمانداز تقاضا برای مس تحت تاثیر محرکههایی از جمله خودروهای الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر، به رشد خود ادامه میدهد، انتظار میرود اندازه بازار جهانی مس از ۳۰۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۴۹۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۲ برسد.
امروزه باتریها به عنوان اجزایی ضروری در وسایل نقلیه الکتریکی، تجهیزات الکترونیکی مصرفی و سیستمهای ذخیره انرژی شناخته میشوند که این امر تقاضای جهانی برای باتری را در سراسر جهان برانگیخته است. به جرات میتوان گفت، تجارت بینالمللی باتری، عاملی حیاتی برای انتقال انرژی جهانی به سمت سیستمهای پاکتر و پایدارتر است. کشورهایی که از قابلیتهای پیشرفته تولید باتری برخوردار هستند، اغلب باتریها را در راستای پاسخگویی به تقاضای روبهرشد کشورهای دیگر که ممکن است ظرفیت تولید محدودی داشته باشند، صادر میکنند. آمارها نیز حاکی از آن است که مجموع ارزش تجارت بینالمللی باتری در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۱۴۱.۳ میلیارد دلار میرسد.
با رشد فزاینده اقتصاد جهانی و تقاضای در حال تغییر مصرفکنندگان، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان رویکردی استراتژیک در گسترش فعالیت شرکتها، دسترسی به بازارهای جدید، کاهش هزینهها و انتقال فناوری مورد توجه قرار گرفت. اگرچه جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی بخشهای مختلف اقتصاد از جمله منابع معدنی و انرژی، کشاورزی، صنایع خدماتی و صنایع تولیدی را در برمیگیرد، اما برخی بخشهای خدماتی از جمله امور مالی و بیمه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و املاک و مستغلات و صنایع تولیدی از جمله صنایع الکترونیکی و الکتریکی، صنعت خودروسازی و ماشینآلات و تجهیزات، اغلب، تعداد پروژههای «FDI» گرینفیلد و ادغام و اکتساب (M&A) بیشتری را به خود اختصاص میدهند.
تجارت جهانی برای مدتها نقش شایان توجهی در شکلگیری زنجیرههای تامین و جهانیشدن ایفا کرده و به عنوان سنگ بنایی برای توسعه اقتصادی کشورها معرفی شده است. البته بررسیها نشان میدهد که هرگونه اختلال در تجارت جهانی در طول درگیریهای نظامی تاثیرات عمیق و گستردهای بر اقتصادها، زنجیره تامین و روابط بینالمللی برجای گذاشته است. به طور مثال، تخریب زیرساختها و ظهور اقتصادهای جدید در طول جنگهای جهانی اول و دوم تاثیرات قابل توجهی بر روند تجاری بسیاری از کشورها به وجود آورد و بسیاری از کشورها برای تامین کالاهای حیاتی خود با چالشهایی مواجه شدند. علاوه بر این در چند سال اخیر نیز، درگیری ژئوپلیتیکی روسیه و اوکراین که منجر به اختلالاتی در زنجیره تامین شده، آسیبپذیری سیستم تجارت جهانی را برجستهتر از قبل کرده است.
رشد روزافزون وسایل نقلیه الکتریکی و ضرورت تحقق اهداف آبوهوایی جهان، تقاضا برای برخی مواد معدنی حیاتی از جمله لیتیوم، کبالت، نیکل و گرافیت را برانگیخته است، چرا که این مواد به عنوان اجزای حیاتی باتریهای لیتیوم یونی شناخته میشوند. ظهور و رشد تولید خودروهای الکتریکی رقابت برای تامین این مواد معدنی را تشدید کرده و منجر به فشار به زنجیره تامین جهانی و نوسانات قیمت شده است. البته باید توجه داشت که روند رشد استخراج و فراوری مواد معدنی حیاتی در جهان به تکامل خود ادامه میدهد تا همگام با بازار رو به رشد خودروهای الکتریکی حرکت کند. در حالی که تقاضای لیتیوم، کبالت و نیکل در خودروهای الکتریکی به ۷۷، ۵۹ و ۲۴۰ هزار تن میرسد. براساس سناریوی خوشبینانه آژانس بینالمللی انرژی (IEA) انتظار میرود که تقاضای جهانی برای این مواد به ترتیب اعداد ۱۸۷، ۱۸۰ و ۶۵۸ هزار تن را تا سال ۲۰۳۰ ثبت کند.
انرژی هستهای به عنوان یکی از اجزای حیاتی برای افزایش امنیت انرژی از اواسط قرن بیستم در جهان معرفی شد و سهم آن از سبد انرژی به تدریج افزایش یافت. اگرچه افزایش نگرانیهای مرتبط با حوادث هستهای در طول قرن اخیر به عنوان مانعی برای توسعه زیرساختهای هستهای در جهان ظاهر شده و به کاهش سرمایهگذاری در این بخش دامن زده اما ضرورت تنوع بخشیدن به سبد انرژی پس از همهگیری کرونا و رویدادهای ژئوپلیتیکی حال حاضر در اروپا اهمیت این بخش را در حفظ امنیت انرژی بیش از پیش افزایش داده است. انرژی هستهای به عنوان دومین منبع انرژی کمکربن نقش قابل توجهی در انتقال به آینده انرژی ایفا میکند و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی نیز حاکی از آن هستند که در حال حاضر این بخش از انتشار ۲۴.۴ و ۲۱.۴ گیگاتن دیاکسیدکربن در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی جلوگیری میکند.