مشاهده بیشتر
موقعیت جغرافیایی استراتژیک و قرارگیری بر روی پهنهای عظیم از منابع و ذخایر طبیعی از جمله انرژی، ایران را به بازیگری محوری در چشمانداز انرژی جهان تبدیل کرده است. به رغم برخورداری از بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در جهان، اما بهرهبرداری از این منابع تحت تاثیر تحریمها و محدودیت سرمایهگذاری در توسعه صنایع نفت و گاز قرار گرفته است. در واقع افت جریان سرمایهگذاری داخلی و خارجی و دشواری دسترسی به تامینکنندگان تکنولوژی، علاوه بر این که ایران را به واردات فراوردههای نفتی سبک از جمله بنزین و نفت کوره متکی کرده، روند عرضه گاز طبیعی را نیز برای مصارف داخلی و اجرای تعهدات صادراتی چالشبرانگیز کرده است.
ساخت و توسعه نیروگاههای هستهای در جهان تا حد زیادی وابسته به برخی مواد معدنی و عناصر فلزی است که در اجزای ساختاری، تجهیزات و تاسیسات نیروگاهها به مصرف میرسند. در واقع مصرف این مواد با توجه به این که کارایی و ایمنی راکتورهای هستهای را تضمین میکنند، ضروری است. با توجه به این که فناوریهای هستهای یکی از اجزای ضروری انتقال به آینده انرژی پاک پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی از رشد تقاضای مواد معدنی حیاتی در توسعه و ساخت نیروگاههای هستهای خبر میدهند. علاوه بر این با توجه به گزارشهای انجمن هستهای جهان از راکتورهای در حال ساخت، انتظار میرود که این روند به رشد مصرف برخی فلزات اساسی از جمله آلومینیوم، فولاد و مس کمک کند.
انرژی هستهای به عنوان یکی از اجزای حیاتی برای افزایش امنیت انرژی از اواسط قرن بیستم در جهان معرفی شد و سهم آن از سبد انرژی به تدریج افزایش یافت. اگرچه افزایش نگرانیهای مرتبط با حوادث هستهای در طول قرن اخیر به عنوان مانعی برای توسعه زیرساختهای هستهای در جهان ظاهر شده و به کاهش سرمایهگذاری در این بخش دامن زده اما ضرورت تنوع بخشیدن به سبد انرژی پس از همهگیری کرونا و رویدادهای ژئوپلیتیکی حال حاضر در اروپا اهمیت این بخش را در حفظ امنیت انرژی بیش از پیش افزایش داده است. انرژی هستهای به عنوان دومین منبع انرژی کمکربن نقش قابل توجهی در انتقال به آینده انرژی ایفا میکند و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی نیز حاکی از آن هستند که در حال حاضر این بخش از انتشار ۲۴.۴ و ۲۱.۴ گیگاتن دیاکسیدکربن در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی جلوگیری میکند.
گاز طبیعی از زمان اکتشاف در طول قرن نوزده تاکنون سهم قابل توجهی از ترکیب انرژی جهان را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سوخت پاک و راهحلی برای انتقال به انرژی پاک مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس تقاضای جهانی برای آن همواره وجود دارد. روسیه و خاورمیانه بزرگترین ذخایر گاز طبیعی متعارف جهان را در خود جای دادهاند با این حال اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر گاز طبیعی غیرمتعارف، ایالات متحده آمریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی جهان تبدیل کرده است. اگرچه ذخایر گاز طبیعی در بسیاری از نقاط جهان از جمله آفریقا، آمریکای جنوبی و اروپا به دلیل توزیع نامناسب آن رو به اتمام است، با این حال به نظر میرسد خاورمیانه با توجه به جغرافیای غنی از گاز طبیعی خود محرک اصلی انتقال به سمت انرژی پاک در آینده باشد.
نفت از زمانی که برای اولین بار توسط بشر به بهرهبرداری رسید تاکنون، انرژی بخشهای مختلف اقتصادهای جهان از جمله نیروگاهها، صنایع و حملونقل را تامین کرده، با این حال از مدتها قبل، پیشبینیها مبنی بر این که تولید نفت به اوج خود نزدیک شده، ترس از به پایان رسیدن این منبع حیاتی را به جان جوامع انداخته است. اگرچه با وجود منابع قابل استحصال جهان در ابتدا به نظر میرسید که این پیشبینی از واقعیت به دور باشد، اما برخی نقاط جهان از جمله اروپا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه و آمریکای لاتین پیک نفت خود را از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد پشت سر گذاشتهاند. در حالی که به نظر میرسید روند برقی شدن منجر به کاهش تقاضای نفت شود، سرمایهگذاریها در تولید منابع غیر متعارف نفت را نیز کاهش داده است. پیشبینیها حاکی از آن هستند که آخرین قطرههای نفت متعارف در چاههای نفتی خاورمیانه قابل استحصالاند.
ذخایر آبی یکی از دردسترسترین منابع طبیعی است که از مدتها قبل مورد استفاده بشر قرار گرفته است. با این وجود رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی به ویژه از زمان انقلاب صنعتی به بهرهبرداری بیش از حد و کاهش سطوح آبی در سراسر جهان منجر شده است. در حالی که به نظر میرسید بحران کمبود آب مناطق خشک و نیمهخشک جهان از جمله آفریقای جنوبی، آسیای جنوبی و مرکزی را درگیر کرده باشد، امروزه کشورهای اروپا و آمریکای شمالی که بیشترین ذخایر آبی جهان را در اختیار دارند نیز با کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند. براساس آمارها بحران کمبود آب به طور عمده بخشهای کشاورزی، صنعت و انرژی را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال کشورها برآنند تا رشد بخشهای مختلف اقتصاد را از مصرف آب متمایز کنند.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
مواد معدنی حیاتی از زمان معرفی آنها در طول انقلاب صنعتی تا کاربرد امروزی آنها در ساخت باتری خودروهای الکتریکی، کالاهای الکترونیکی و سیستمهای ذخیرهسازی انرژی نقش قابل توجهی در پیشرفت جوامع بشری ایفا کردهاند. اگرچه به نظر میرسد، لیتیوم، نیکل و کبالت در میان فراوانترین عناصر موجود در زمین قرار دارند، با این حال افزایش چشمگیر تقاضا منجر شده است تا بسیاری از منابع معدنی متعارفی که تاکنون به بهرهبرداری رسیدهاند به پایان خود نزدیک شوند و عرضه این فلزات دچار چالش گردد. این در حالی است که انتظار میرود اقدامات مرتبط با بازیافت مواد معدنی و اقتصاد چرخشی، نقش برجستهای در پر کردن شکاف مرتبط با کمبود مواد معدنی در آینده بر عهده داشته باشد.
فولاد از جمله فلزاتی است که رد پای مصرف آن در بسیاری از جنبههای زندگی امروز قابل مشاهده است. اهمیت این ماده استراتژیک تا حدی است که از روند تولید و مصرف آن به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع یاد میشود. از طرفی، جهان در حال حاضر با تحولات بزرگی درآمیخته شده که روز به روز نیز پررنگتر میشوند؛ تحولاتی که اغلب آنها را میتوان محرکی برای رشد تقاضای فولاد دانست. با این حال، به نظر میرسد که با موضوعاتی نظیر محدودیتهای ذخایر با عیار بالا و همچنین الزام صنعت فولاد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، این صنعت به سمت استفاده بیشتر از قراضه به عنوان خوراک حرکت خواهد کرد.
جهان در سالهای اخیر با تحولات تکنولوژیکی مختلفی عجین شده است؛ تحولاتی که رشد روزافزون آنها از تداوم و تشدید این روند در سالهای آتی حکایت دارد. توسعه شهرنشینی، برقیسازی، دیجیتالی شدن و گذار انرژی از جمله تحولاتی به شمار میآیند که روز به روز بر شدت آنها افزوده خواهد شد. از این رو، ترسیم چشماندازی مناسب از شرایط در سالهای آینده و آمادگی هر چه بیشتر برای آن، ضروری به نظر میرسد. نگاهی به تحولات یادشده، حاکی از اهمیت جایگاه فلز مس در تحقق آنها و بیانگر روند رشد تقاضای این فلز است. اگرچه این مسئله دغدغههای بسیاری را برای امکان تامین مس به میزان کافی در سالهای آینده ایجاد کرده است، اما به نظر میرسد که با توسعه معدنکاری و همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک، جهان حداقل در چند دهه آینده با توقف و یا کمبود عرضه مس روبهرو نخواهد شد.
قابلیتهای شناختهشده آلومینیوم از جمله نسبت استحکام به وزن و تطبیقپذیری، آن را به یک فلز استراتژیک در سطح جهانی تبدیل کرده، به طوری که تنها طی چند دهه گذشته تقاضای فزایندهای برای این فلز شکل گرفته است. با توجه به این که فرایند ذوب و پالایش آلومینا فرایندی انرژیبر و با انتشار قابل توجه کربن همراه است، حرکت به سمت تولید و عرضه آلومینیوم ثانویه به عنوان رویکردی در پاسخ به تقاضای روزافزون مطرح شده و شکاف مرتبط با عرضه آلومینیوم را تا حد قابل توجهی پر کرده است. در حالی سهم عرضه ثانویه از تولید آلومینیوم جهان امروز به ۳۶ درصد میرسد که انتظار میرود این سهم تا سال ۲۰۵۰ از مرز ۵۶ درصد نیز عبور کند. البته با توجه به این که بخش عمده آلومینیوم اولیه تنها در مناطق محدودی از جمله روسیه و چین تولید میشود، اختلال در جریانهای تجاری به کمبود عرضه آلومینیوم در مناطقی مانند اروپا و ایالات متحده آمریکا منجر شده است.
با ادامه تکامل جهانی و روند روبه رشد تقاضا برای کالاهای منابع طبیعی، شکاف کمبود منابع در برخی از کشورهای در حال توسعه و فاقد منابع بیشتر به چشم میخورد. با این حال تجارت بینالملل با تسهیل مراودات تجاری امکان تبادل منابع طبیعی را در سراسر مرزها فراهم میکند، به طوری که چین، ژاپن و کشورهای اروپایی با تکیه بر منابع طبیعی وارداتی به اقتصادهای بزرگ جهان تبدیل شدهاند. البته از آنجایی که اتکای بیش از حد به واردات منابع طبیعی آنها را در برابر رویدادهای ژئوپلیتیکی و جنگهای تجاری آسیبپذیر کرده است، اغلب کشورها برآنند تا با ایجاد ساختار اقتصادی متنوع از واردات منابع طبیعی به ویژه منابع انرژی بکاهند.