مشاهده بیشتر
هوش مصنوعی همچون انقلابی فناورانه به گونهای بیسابقه الگوهای جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری خطرپذیر را دستخوش دگرگونی کرده و با شکستن ساختارهای پیشین و ایجاد قطبهای نوظهور فناوری به ویژه در سیلیکونولی، پکن و پاریس، مسیر سرمایههای کلان را به سوی خود معطوف ساخته است. این روند، نهتنها قطبهای دیرینهای را با چالشی دشوار در جذب سرمایه مواجه کرده، بلکه با ایجاد همگرایی میان قدرتهای فناوری، سیستمهای نوآوری را به شیوهای نوین سازماندهی کرده است؛ جریانی که ضمن تسریع در رشد درآمدی استارتآپهای هوش مصنوعی و تمرکز سرمایهگذاریهای کلان در تعداد محدودی از شرکتها، به سبب رویکرد همسوی سرمایهگذاران و ورود شرکتهای بزرگ فناوری به این عرصه با چالشهای پایداری بلندمدت، مسائل اخلاقی، مصرف انرژی و ضرورت یافتن جایگاههای خاص در رقابت با بازیگران بزرگ نیز دستوپنجه نرم میکند. با این همه، مهاجرت بنیانگذاران استارتآپها به کانونهای اصلی سرمایهگذاری و تداوم رقابت میان شرکتهای پیشرو، همچنان بر پیچیدگیهای این مسیر افزوده و دولتها را به بازاندیشی در سیاستهای خود برای بهرهبرداری از فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی وا داشته است.
در میانه تحولی عمیق و شتابنده که مرزهای سنتی سرمایهگذاری را درمینوردد و ساختار اقتصاد جهانی را از درون بازتعریف میکند، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی با نگاهی تازه به اولویتهای راهبردی، مسیر خود را از صنایع اشباعشده و پرریسک به سوی حوزههایی نوگرا و آیندهساز تغییر داده است، جریانی که سرمایهگذاران در آن در سال ۲۰۲۴ نه بر کمیت پروژهها، بلکه بر عظمت و اثرگذاری آنها متمرکز شدند و با اعطای میلیاردها دلار به زیرساختهای سبز، فناوریهای پاک، فلزات حیاتی، مراکز داده، ارتباطات و صنعت تولید محصولات نیمههادی، چیدمانی نو از رقابت ژئوپلیتیک را ترسیم کردند. در این میان، در حالیکه صنایع شیمیایی برای نخستینبار در یک دهه گذشته از جمع ده مقصد برتر سرمایهگذاری کنار زده شد، حیطههایی نظیر انرژیهای پاک، ارتباطات، فلزات و خودروهای الکتریکی جایگاهی برتر را احراز کردند. شایان توجه است که سرمایهگذاران در حوزه سوختهای فسیلی نیز با تمرکز بر توسعه ظرفیت تولید گازهای طبیعی مایع و فشرده، فصل تازهای از حیات این بخش را در عرصه سرمایهگذاری خارجی رقم زدند، تحولی که نشانههای روشن آن، حکایتی نوین را از چرخه نوظهور جریان سرمایه در جهان فردا روایت میکند.
صنعت کشاورزی یکی از زیرساختهای مهم اقتصادی کشورها به شمار میرود. تجربه نشان داده است که بهرهگیری از سیستمهای مکانیزه در بخش زراعت و تجهیزات مناسب در سایر بخشهای صنعت کشاورزی نقش بسزایی را در توسعه این بخش ایفا میکند. با توجه به رشد جمعیت و پیشرفتهای سریع تکنولوژی، تجهیزات و ماشینآلات صنعت کشاورزی نیز به سرعت متحول میشود و همواره تجهیزات جدیدتری برای سهولت در انجام فعالیتهای کشاورزی، دامپروری، پرورش آبزیان و جنگلداری مورد استفاده قرار میگیرد. در ساخت واحدهای پرورش حیوانات، تجهیزات، ماشینآلات و ملزومات کشاورزی، فلزات نقش پررنگی را ایفا میکنند. ویژگیهایی نظیر استحکام و مقاومت در برابر خوردگی، ضربه و سایش موجب شدهاند تا فلزات در این بخش مورد توجه قرار بگیرند که این مسئله از جنبههای مختلفی بر بازار فلزات کشور اثرگذار است.
ابزار جذب سرمایه به منظور توسعه کسبوکارها و تداوم روند تولید و ارائه خدمات، تغییر و تحولاتی را در طول دو قرن اخیر پشت سر گذاشته است. این ابزارها که امروز شامل انواع بدهیها از جمله وام، اوراق قرضه و اعتبار و همچنین خریدوفروش سهام در بازارهای داخلی و جهانی میشوند، نقش به سزایی در راندمان عملکرد، جریان نقدینگی شرکتها و بهبود منابع مالی کسبوکارها ایفا میکنند و هر شرکت، بنگاه و به طور کلی ساختار اقتصادی در هر کشور، بسته به سیستم مالی و سیاستهای راهبردی خود، از ابزارهای متنوعی برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود بهره میگیرد.
ایران در طول قرن بیستویکم متاثر از تحولات اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی، رشد جمعیت قابل توجهی را تجربه کرد. با این حال نگرانیها در مورد رشد کنترلنشده جمعیت و فشار بر روی منابع، استراتژیهای کنترل جمعیت را در کشور مورد توجه قرار داد که متعاقب این مسئله روندی نزولی در نرخ رشد جمعیت رقم خورد. اگرچه اهمیت تامین نیروی کار در بهرهوری اقتصادی بیش از دو دهه است که منجر به تعدیل این سیاستها شده، با این حال عوامل متعدد فرهنگی و اقتصادی به عنوان مانعی برای دستیابی به توسعه مطلوب جمعیت ایران ظاهر شده است و ایجاد نرخ تورم بالا و سطوح پایین تولید اقتصادی، به عنوان مانعی در این مسیر عمل کرده است. به نظر میرسد با تداوم شرایط فعلی، جمعیت ایران تا اواسط قرن جاری به حدود ۱۰۱ میلیون نفر برسد که بخش قابل توجهی از آن را افراد سالمند و در سن بازنشستگی تشکیل خواهند داد.
پراکندگی نامتوازن پتانسیلهای کشاورزی و غذایی موجب میشود تا هر ساله سهم قابل توجهی از تجارت جهانی به محصولات صنایع غذایی و آشامیدنی اختصاص یابد. آمار تجارت این محصولات، به دنبال رشد جمعیت جهان و گسترش تنوع این محصولات، دائما در حال افزایش است. ایران از پتانسیلهای غذایی و کشاورزی متنوع و قابل توجهی برخوردار است. با این حال، کماکان در سالهای اخیر حجم قابل توجهی از محصولات غذایی و آشامیدنی به کشور وارد میشود، مسئلهای که سبب میگردد با توجه به کاربرد فولاد و آلومینیوم در بستهبندی این محصولات، سالانه میزان قابل ملاحظهای از این فلزات به صورت غیرمستقیم وارد کشور شود.
تامین انرژی، یکی از مهمترین مسائل روز جهان است. در این راستا، خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. مجموع طول خطوط انتقال نفت و گاز در جهان به حدود یک میلیون و ۸۲۸ هزار کیلومتر میرسد که بالغ بر سهچهارم آنها مربوط به انتقال گاز هستند. حیاتیترین خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان در میانه روسیه و اروپا و همچنین منطقه خاورمیانه قرار دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به خط لوله انتقال گاز طبیعی یامال اروپا و همچنین «Nord Stram» و همچنین خط لوله انتقال نفت خام «Druzhba» اشاره کرد. آمارها حاکی از آن است که چین و هندوستان در سالهای اخیر در توسعه خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی در مقیاس جهانی پیشتاز بودهاند. بر اساس آخرین گزارشهای ارائهشده، طول پروژههای خط لوله انتقال نفت و گاز در دست ساخت چین و هندوستان به ترتیب حدود ۳۰ هزار و ۷۵۳ کیلومتر و ۱۶ هزار و ۹۱۳ کیلومتر است که برآورد میشود مجموعا معادل ۶۰.۴ درصد از طول کل پروژههای در دست ساخت انتقال نفت و گاز در جهان باشد.
گسترش زنجیرههای ارزش جهانی (GVCs) در طول چند دهه گذشته به رشد چند برابری فعالیتهای اقتصادی و تجاری جهان کمک کرده و بسیاری از کشورها را بر آن داشته است تا با تکیه بر پتانسیل تولید و افزایش نرخ مشارکت در زنجیرههای ارزش جهانی جایگاه خود را در صحنه اقتصاد جهان ارتقا ببخشند. در گذشته ایالات متحده آمریکا در کنار سایر اقتصادهای غربی پیشرفته اروپا و ژاپن به عنوان کشورهای پیشرو، زنجیرههای ارزش جهانی را هدایت میکردند. با این حال و در طول چند دهه گذشته با حضور چشمگیر برخی اقتصادهای نوظهور در بازارهای بینالمللی این روند به سمت کشورهایی مانند چین، هندوستان، ویتنام و ... متمایل شده است و این کشورها به طور مداوم تلاش میکنند تا از طریق ارتقای شبکههای تولید خود در زنجیرههای ارزش جهانی ایفای نقش کنند.
در حال حاضر، حجم اقتصاد جهان به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار میرسد و برآورد میشود در افق زمانی ۲۰۵۰، این رقم رشد ۱۱۷ درصدی را تجربه کند. بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد در ۳ دهه آتی، آسیا و آمریکای لاتین در مقایسه با مناطق توسعهیافته و پیشرفته جهان به طور متوسط رشد اقتصادی سالانه بالاتری را تجربه خواهند کرد. انتظار میرود در افق زمانی ۲۰۷۵، چین، هندوستان و ایالات متحده آمریکا به ترتیب با ارزش تولید ناخالص داخلی حقیقی ۵۷ تریلیون دلار، ۵۲ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار و ۵۱ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار بزرگترین اقتصادهای جهان باشند. رشد اقتصادی هندوستان تا افق زمانی یادشده، قابل توجه است، چرا که کمتر کشوری را میتوان یافت که علیرغم سهم ۳.۵ درصدی از اقتصاد جهان، بتواند در کمتر از ۳ دهه، تقریبا به ۶ برابر افزایش پیدا کند.
تقاضای انرژی پس از انقلاب صنعتی ابتدا در کشورهای توسعهیافته و سپس در کشورهای پرجمعیت دارای پتانسیل رشد صنعتی، به شدت افزایش یافت. با این حال کاهش شدید رشد جمعیت جهان در مقایسه با روند گذشته آن در دو قرن گذشته، شاخصهای مصرف انرژی جهان را تحت تاثیر قرار داده است. به طور مثال، در برخی از اقتصادهای غربی در کنار ژاپن که در حال دستوپنجه نرم کردن با چالش کندی رشد جمعیت هستند، سطوح مصرفی انرژی نیز در حال کاهش است. در مقابل، جایگاه کشورهایی مانند هندوستان که روند مثبت رشد جمعیت و توسعه آنها در آینده نیز ادامه خواهد یافت در فهرست مصرفکنندگان عمده انرژی در حال تقویت شدن است.
طی چند دهه گذشته اقتصادهای نوظهور نقشی محوری در اقتصاد جهانی ایفا کردهاند و به عنوان موتور توسعه تکنولوژی و نوآوری، رشد قابل توجهی را برای اقتصاد به ارمغان آوردهاند. پیشبینیها نیز از این موضوع حکایت دارند که بازارهای نوظهور به عنوان بازیگران کلیدی، صحنه اقتصاد جهانی را در آینده هدایت خواهند کرد. به طور مثال، برخی اقتصادهای نوظهور از جمله هندوستان با نرخ رشد متوسط ۵.۹ درصدی به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهند شد و برخی اقتصادهای نوظهور دیگر از جمله ویتنام، فیلیپین و ... رشد اقتصادی قابل توجهی را تجربه خواهند کرد. البته اوضاع در کشورهای توسعهیافته کنونی کمی متفاوت است و به نظر میرسد کشورهایی مانند ژاپن، آلمان، فرانسه و ... رشد اقتصادی کندی را پیش روی خود داشته باشند.
با پیشرفت تکنولوژی و نوآوری در فناوری لوازم الکترونیکی، دنیای امروز به سمت دیجیتالی و هوشمندشدن میرود. امروزه انجام کارها بدون استفاده از لوازم الکترونیکی دشوار و تا حدودی غیرممکن شده است و این لوازم در زمره کالاهای جداییناپذیر زندگی انسانها محسوب میشوند. گسترش استفاده از لوازم الکترونیکی در جهان موجب افزایش تجارت بینالمللی این محصولات شده و سهم قابل توجهی از ارزش تجارت جهانی را به خود اختصاص داده است. آمار واردات لوازم الکترونیکی در کشور نشان میدهد که ارزش واردات این لوازم در سالهای اخیر رشد داشته است. دسترسی نداشتن به تکنولوژی روز ساخت لوازم الکترونیکی و شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه سبب افزایش آمار واردات این محصول و تبدیل شدن ایران به کشوری واردکننده در این زمینه شده است.