در همه مکاتب و دیدگاههای اقتصادی بر اهمیت نقشآفرینی پررنگ دولتها در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی تاکید شده است. در این بین، مسئله مهم، میزان و نحوه نقشآفرینی و دخالت دولتها در تنظیم بازارها و محیط کسبوکار است. تجربه بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان نشان میدهد که دولتها با اجرای سیاستهای توسعهای، حمایت از کسبوکارها و ایجاد فضای رقابتی، ساختارهای اقتصادی خود را به بلوغ و تعالی رساندهاند. در سمت مقابل، اگرچه نگاهی به شاخصها نشان میدهد دولت ایران در زمره کوچکترین دولتهای جهان قرار میگیرد، اما به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، سازوکارهای نامناسب دولت در مدیریت بازارها و محیط کسبوکار و تعیین قیمتها یکی از چالشهای مهم محیط کلان اقتصادی کشور بوده است. در واقع گستردهشدن دامنه اجرایی دولت در فعالیتهای مختلف اقتصادی و ایفای نقش تصدیگری به جای تنظیمگری، هم فضای اقتصاد کشور را به عدم تعادل کشانده و هم موجب افزایش شدید هزینههای دولت در مقابل درآمدهای آن شده است. یکی از تبعات منفی این موضوع، کاهش سرمایهگذاریهای دولت در پروژههای عمرانی و زیرساختی است که کاهش مصرف فلزات در طرحهای عمرانی دولت و زیرساختهای مربوط به خدمات عمومی کشور را به دنبال دارد. تصویر «کیف پول» روی جلد، نمادی از شرایط اقتصادی کنونی دولت است که «دخل و خرج» آن با هم نمیخواند و کسری بودجه ناشی از آن، تبعات و آسیبهای اقتصادی سنگینی را برای کشور به دنبال داشته است.
به طور کلی نظام سلامت و درمان عاملی تعیینکننده در بهبود سطح رفاه جسمی، روانی و اجتماعی مردم برشمرده میشود. با این حال مقایسه میان شاخصهای بهداشت و درمان کشور با استانداردهای جهانی، از توسعه ناکافی زیرساخت حکایت دارد و به نظر میرسد لازم است که سیاستگذاری مناسبتری در افزایش سرمایهگذاریها در این عرصه صورت پذیرد. این موضوع هم از جنبه احداث زیرساختها و هم تامین تجهیزات پزشکی موجب رشد مصرف فلزات در کشور میشود. تصویر «فشارسنج قدیمی» روی جلد سمبلی از شرایط کلی حاکم بر نظام بهداشت و سلامت کشور ایران است، ساختاری که جایگاه و اهمیت آن در ارتقای سطح بهداشت و درمان جامعه، همچون مویرگهای گسترشیافته در بدن انسان است که حیات و سلامتی را به ارمغان میآورد.
در دنیای امروز، موضوع دسترسی به آب پاک و تامین پایدار آن برای بسیاری از کشورها یک چالش و ریسک مهم و حیاتی به شمار میآید. ایران نیز به عنوان کشوری که بخش عمده مساحت آن را نواحی گرم و خشک تشکیل میدهد، از دیرباز با محدودیت تامین آب مواجه بوده است. این محدودیت در سالهای اخیر، متاثر از عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت و افزایش تقاضای آب، توسعه ناکافی زیرساختها، مدیریت نامطلوب منابع آب و الگوهای نامناسب کشاورزی شکل جدیتر به خود گرفته است و در صورتی که در سالهای آینده اقدام جدیتری در خصوص بهبود مدیریت منابع آب و توسعه زیرساختهای آن در کشور صورت نپذیرد، در آیندهای نزدیک به بحرانی بزرگ تبدیل خواهد شد. توسعه و احداث زیرساختهای آب شامل سدها، خطوط لوله انتقال و توزیع و تصفیهخانههای آب و فاضلاب، محرک قدرتمندی برای بازار مصرف فلزات به ویژه فولاد است. تصویر «قمقمه» روی جلد نمادی از شرایط نابسامان و محدودیت منابع آبی در دسترس است که اگر در سالهای آتی فکری به حال آن نشود، بحران بزرگی را ایجاد خواهد کرد و حتی میتواند منجر به «کوچ» بسیاری از مردم از محل زندگی خود باشد.
ساختار اقتصاد جهان در مسیر تحولاتی سریع و پردامنه قرار گرفته است و منابع خلق ثروت یک پارادایم شیفت گسترده را تجربه میکنند. طبعا همسو با تحولات مذکور، این امکان نیز وجود دارد که بازیگران بازارهای جهانی و مناسبات تجاری دچار دگرگونی شوند و زنجیرههای تامین جهانی شکل جدیدی به خود بگیرند. تجربه نشان میدهد کشورهایی که برنامهریزیهای مناسبتری را برای شناسایی فرصتهای پیشرو و استفاده از آنها با تکیه بر توانمندیها و ظرفیتهای خود اجرا میکنند قادر خواهند بود «سناریو» بهتری را برای همگام شدن با روند تحولات جهانی و تحقق رشد اقتصادی دنبال کنند. این مسئله برای کشوری مانند ایران که از حیث بهرهمندی از ثروتها و منابع طبیعی از ظرفیتهای بالقوه کمنظیری برخوردار است، اهمیت دوچندانی دارد. اگرچه مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی ایران از چندین دهه قبل آغاز شده است، اما موانعی مانند تحریمها و جنگ تحمیلی مانع از آن شدند تا کشور در عرصههای اقتصادی متناسب با ظرفیتهای واقعی خود به شکوفایی برسد، موضوعی که امروز لازمه آن، شناسایی فرصتهای جدید در فضای اقتصاد جهانی و برنامهریزی برای استفاده از آنهاست. تصویر «نوار ویدیو» روی جلد، سمبلی از بسترهای سنتی و کهن اقتصاد ایران است که میتوان با نگاهی نو به فرصتهای داخلی و بینالمللی، اتکا به مزیتها و پتانسیلها و ترسیم مسیر جدید توسعه اقتصادی، «سناریو» جدیدی را برای آن نوشت و تصویر و چشمانداز درخشانی را بر روی آن ترسیم کرد.
میزان افزایش جمعیت جهان در دو دهه گذشته تقریبا برابر با تعداد افرادی است که از آغاز تاریخ حیات بشر تا قبل از جنگ جهانی دوم به جمعیت کره زمین افزوده شده بود. با این حال به نظر میرسد که این روند در حال متوقفشدن است. سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به ۹.۷ میلیارد نفر و در سال ۲۱۰۰ به ۱۰.۴ میلیارد نفر برسد. این موضوع میتواند آینده اقتصاد جهانی را هم از حیث نیروی کار و هم رکود تدریجی بازارهای مصرفکننده فلزات تحت تاثیر قرار دهد. بررسی اطلاعات تاریخی در مورد ساختار جمعیتی ایران از یک روند پرفرازونشیب حکایت دارد. در حالی امروز نرخ رشد جمعیت ایران به زحمت به یک درصد میرسد که این عدد در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ همواره بالاتر از ۳ درصد بود. اجرای سیاستهای کنترل جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، تغییر الگوهای زندگی و شرایط نامناسب اقتصادی از جمله مهمترین عوامل موثر بر این کاهش شدید رشد جمعیت به شمار میروند. تصویر «کوپن» روی جلد، سمبلی از افزایش شدید نرخ رشد جمعیت کشور در دهه ۱۳۶۰ است که اقتصاد ایران را با سهمیهبندی کالاهای اساسی روبهرو میکرد، روندی که امروز معکوس شده است و هر بار «سرشماری»، یادآور خطر بزرگ پیری جمعیت و رکود اقتصادی ناشی از آن است که میتواند بازار مصرف فلزات کشور را در سالهای آینده دچار رکودی مضاعف کند.
حوزه ورزش و زیرساختهای آن یکی از مولفههای تعیینکننده در مناسبات اجتماعی و اقتصاد کشورها به شمار میآید. اهمیت این حوزه در دنیای امروز به حدی افزایش یافته است که قطر با سرمایهگذاری بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری اقدام به برگزاری مسابقات جام جهانی کرد تا بتواند از خود تصویری از یک کشور پیشرفته و مدرن را به جهانیان عرضه کند بررسی شاخصهای مربوط به زیرساختهای ورزشی کشور نشان میدهد که این زیرساختها فاصله قابل توجهی را با استانداردهای جهانی دارند و با توجه به روند سرمایهگذاریها در سالهای گذشته، بهبود آنها در آینده نیز دور از ذهن به نظر میرسد. «گلکوچیک» یکی از بازیهای ورزشی قدیمی کشور محسوب میشود که برگزاری آن با سادهترین امکانات و لوازم ممکن بود. تصویر «توپ پلاستیکی» نمادی از قدیمی و ناکافی بودن امکانات و زیرساختهای ورزشی کشور است که امکان برگزاری رویدادهای ورزشی بینالمللی را از ایران سلب میکند.
تقویت قوای نظامی یکی از مولفههای اساسی و مهم برای حفظ امنیت و دفاع در مقابل تهدیدات خارجی برای هر کشور محسوب میشود. این موضوع برای ایران که در چند دهه گذشته به طور مداوم با تحریمها و محدودیتهای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی دست و پنجه نرم کرده و همواره در معرض تهدیدهای نظامی از سوی کشورهای دیگر بوده است، اهمیت دوچندانی مییابد. در همین راستا و در نتیجه اقدامات انجام شده در حوزه توسعه صنایع نظامی، ایران از کشوری که تا ۵۰ سال قبل حتی قادر به تعمیر سادهترین تجهیزات خود نبود، امروز به کشوری تبدیل شده است که محصولات صنایع نظامی آن از قابلیت صادرات به کشورهای دیگر و رقابت با تسلیحات ابرقدرتهای نظامی جهان برخوردار هستند. از طرف دیگر رشد تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی در سالهای اخیر سبب شده است تا صنایع نظامی، خود به یکی از مصرفکنندگان بزرگ بازار فلزات کشور تبدیل شوند. تصویر «توپ جنگی» روی جلد، سمبلی از تجهیزات نظامی است که توسعه صنایع آن در ایران امنیت و خاکریز مطمئنی را برای حفظ کشور در مقابل تهدیدها و خطرات بیرونی ایجاد کرده است.
جهان امروز سریعتر و گستردهتر از هر زمان دیگری به سمت برقیشدن حرکت میکند. در حال حاضر به طور متوسط حدود ۲۰ درصد از انرژی جهان به شکل برق تامین میشود و پیشبینیها حاکی از آن هستند که این عدد تا سال ۲۰۵۰ از مرز ۵۰ درصد نیز عبور کند. در سمت مقابل به نظر میرسد روند تحولات حوزه انرژی در مورد ایران سمتوسوی دیگری داشته است. امروز در حالی حدود ۷۰ درصد از انرژی اولیه کشور توسط گاز طبیعی تامین میشود که بخش عمده مصرف این حامل انرژی به کاربردهای سوختی و گرمایشی با بهرهوری و راندمان بسیار پایین تعلق دارد و سهم برق از کل مصرف انرژی کشور حدود ۱۰ درصد است. تصویر کلید و پریز روی جلد، سمبلی از شرایط زیرساختهای برق کشور است که هم از لحاظ میزان توسعهیافتگی و هم راندمان و عملکرد، فاصله قابل ملاحظهای با سطوح مطلوب دارند، موضوعی که موجب شده است ذخایر گاز طبیعی که حکم ثروت ملی بیبدیل کشور را دارند و به بیانی «هستونیست» و بنیان توسعه صنعتی ایران محسوب میشوند با پایینترین سطح بهرهوری به مصرف برسند و بخش عمدهای از مزیتهای ارزشمند کشور عملا هدر برود.
تعدد بالای همسایگان ایران و ساختارهای منحصربهفرد اقتصادی و بازار مصرف این کشورها، فرصتهای مناسبی را برای توسعه مراودات تجاری با آنها ایجاد میکند. با این حال، آمارها نشان میدهند سهم ایران از تامین واردات حدود یک هزار و دویست میلیارد دلاری همسایگان خود، کمتر از ۲.۲ درصد است. تصویر نقش قلمو و رنگ روی جلد را میتوان سمبلی از نقشافرینی و سهم ایران در بازارهای کشورهای همسایه دانست. سهمی که بسیار کمتر از پتانسیلهای واقعی کشور بوده و اصطلاحا «کمرنگ» مانده است. بدیهی است، توجه به ظرفیتهای موجود و تولید و عرضه محصولات قابلرقابت در بازارهای جهانی، کلید و عامل اساسی نقشآفرینی پررنگتر ایران در بازار کشورهای همسایه محسوب میشود که فرصت مناسبی را برای رشد مصرف و صادرات غیرمستقیم فلزات اساسی در قالب محصولات ساختهشده و نهایی به کشورهای همسایه ایجاد میکند.
مدت زیادی از شروع سال ۲۰۲۳ میلادی نگذشته بود که ورشکستگی بانک سیلیکون ولی و اعلام خبر احتمال ورشکستگی برخی از بانکهای دیگر ایالات متحده آمریکا، موجی از نگرانیها را در خصوص خطر بروز یک بحران مالی جهانی بزرگ به وجود آورد. تجربه سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نشان میدهد وقوع یک بحران مالی در مقیاس جهانی به شدت میتواند بازار مصرف فلزاتی مانند فولاد و آلومینیوم را دچار رکود کند و تاثیر قابل ملاحظهای را بر ساختارهای اقتصادی جهان داشته باشد. با این حال شرایط بسته اقتصاد ایران و ارتباط حداقلی آن با ساختارهای مالی دنیا سبب میشود تا تاثیرپذیری اقتصاد کشور از چنین بحرانهایی بیشتر محدود به افت قیمت نفت و کامودیتیها در بازارهای جهانی و به دنبال آن کاهش ارزش صادرات باشد. تصویر «چراغ گردسوز» روی جلد، سمبلی از اهمیت توجه و داشتن نگاهی دقیق به محیط پرابهام اقتصاد دنیا و شناخت فرصتها و چالشهای ناشی از آن است تا به این ترتیب بتوان در صورت وقوع بحران مالی جهانی، اقتصاد کشور را در این فضای گرگ و میش دنیا در مسیر درست هدایت کرد.
امروزه بخش گردشگری یکی از محورهای مهم ایجاد رشد اقتصادی و کسب درآمدهای بینالمللی برای بسیاری از کشورها به شمار میآید. ظهور مقاصد جدید گردشگری و تلاش کشورها برای ایجاد زیرساختها و جذابیت برای ورود گردشگران، گواهی بر اهمیت صنعت توریسم در عصر امروز است. در سمت مقابل، بررسی آمارها از سهم بسیار پایین ایران از ورود گردشگران بینالمللی حکایت دارد که بخش عمده همین میزان محدود نیز از مبدا ۴ کشور همسایه عراق، افغانستان، آذربایجان و ترکیه بوده است. به جرات میتوان گفت امروز ایران جایگاه بسیار کمرنگی را در بازار جهانی گردشگری دارد که دلیل اصلی آن را باید محدودیتهای زیرساختی و شرایط حاکم بر فضای فرهنگی و اجتماعی کشور دانست. تصویر «فنجان چای» روی جلد، به عنوان نمادی قدیمی از پذیرایی از مهمان در ایران، سمبلی از شرایط سنتی زیرساختی و فرهنگی کشور است که موجب کاهش جذابیت ایران برای ورود گردشگران و «جای خالی» ایران در این بازار پراهمیت و روبهرشد میشود.
فلزات از دیرباز تاکنون، پایه و اساس اغلب تحولات مهم در زندگی بشر بودهاند. امروز نیز تامین مایحتاج انسانها و ایجاد هرگونه توسعه و پیشرفت، بدون مصرف فلزات مختلف قابل تصور نیست. همین مسئله بازار جهانی فلزات را به بخشی استراتژیک و تعیینکننده در اقتصاد دنیا تبدیل کرده است که سمت تقاضای آن به خاطر وجود محرکهایی مانند رشد جمعیت، توسعه زیرساختها و پیشرفتهای حوزه تکنولوژی در حال تقویت شدن است. این مسئله برای کشورهایی مانند ایران که از منابع ارزشمند و متنوع معدنی برخوردار هستند، فرصت مناسبی محسوب میشود تا با توسعه ظرفیتها و نقشآفرینی در زنجیره تامین جهانی، در مسیر توسعه و اعتلای خود حرکت کنند. تصویر «چرتکه» روی جلد، سمبل و نمادی از لزوم و اهمیت حسابگری و پیشبینی شرایط آتی بازار جهانی فلزات است تا بتوان با شناخت تحولات جاری و سمتوسوی حرکت این بازار، در مسیر ارزشآفرینی و کسب سهم بیشتر از این بازار گام نهاد.
مشاهده بیشتر