مشاهده بیشتر
از زمان پایهریزی بخش صنعت در ایران، این بخش همواره با چالشهایی روبهرو بوده که سبب شده است تا در هر دورهای وضعیت موجود با هدفگذاریهای انجامشده برای صنعت در آن دوره، فاصله قابل توجهی داشته باشد. به عنوان نمونه بر اساس سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور، بخش صنعت ایران باید تا سال ۱۴۰۴ با بخش صنعت کشورهای نوظهور صنعتی همتراز شده باشد و سهم ارزشافزوده صنعت ایران از ارزشافزوده صنعت در مقیاس جهانی به حدود ۰.۵ درصد برسد. این در حالی است که پس از گذشت بالغ بر سهچهارم از عمر سند یادشده، ایران نهتنها نتوانسته خود را به تراز کشورهای نوظهور صنعتی برساند بلکه در برخی از صنایع شاخص از جمله خودروسازی افت نیز کرده است. سهم ارزشافزوده صنعتی جهان نیز که قرار بود از حدود ۰.۴۴ درصد به ۰.۵ درصد افزایش یابد، تا پایان سال ۱۳۹۹، تقریبا ۰.۰۴ واحد درصد کاهش را تجربه کرد. چالشهای کلان اقتصادی کشور، ضعف سرمایهگذاریها، تحریمها و محدودیت در دسترسی به فناوریها از جمله مهمترین پارامترهایی بودند که تا کنون سبب شدهاند بیشتر صنایع کشور آنطور که باید در یک روند توسعه صنعتی پایدار قرار نگیرند و انتظار میرود تا زمانی که تدابیری برای این پارامترهای بازدارنده اندیشیده نشود، شاهد تحولاتی مثبت و امیدوارکننده در بخش صنعت کشور نباشیم.
از صنعت تولید لوازم الکترونیک مصرفی، میتوان به عنوان بخشی بسیار رقابتی و به سرعت در حال توسعه یاد کرد که طیف متنوعی از محصولات از جمله گوشیهای هوشمند، لپتاپ، تبلت، تلویزیون، دوربین، کنسولهای بازی و ... را در برمیگیرد. با پیشرفتهای فناوری که منجر به نوآوری مداوم و توسعه محصول میشود، شرکتهای تولیدکننده لوازم الکترونیکی مصرفی، جلوتر از روندها قدم برداشتهاند و پاسخگوی تقاضای در حال تغییر مصرفکنندگان بودهاند. آمارها حاکی از آن است که فروش صنایع لوازم الکترونیکی مصرفی در سال ۲۰۲۲ عدد ۱.۰۶ تریلیون دلاری را به ثبت رسانده است، اما حرکت در مسیر دیجیتالی شدن از دستیابی به چشماندازی در حال تحول و تجربه عدد ۱.۲ تریلیون دلاری در سال ۲۰۲۸ خبر میدهد.
پیشرفتها در فناوریهای نوآورانه و تقاضا برای تولید محصولات کارآمدتر منجر به تکامل صنعت ماشینآلات و تجهیزات در طول سالهای طولانی شده است. این صنعت در چند دهه گذشته، با حرکت از ابزارهای دستی ساده به سوی ماشینآلات پیشرفته و خودکار مسیر تحولات سریعی را به سمت اتوماسیون و دیجیتالیشدن در پیش گرفته است. به جرات میتوان گفت، این تحولات نه تنها بهرهوری و کیفیت را بهبود میبخشد، بلکه منجر به کاهش هزینهها و افزایش ایمنی در فرایندهای تولید میشود. با افزایش تقاضا برای هوشمندسازی ماشینآلات و توسعه اقتصادی پایدار، آینده صنعت ماشینآلات و تجهیزات امیدوارکننده به نظر میرسد. براساس پیشبینیهای صورتگرفته، ارزش افزوده این بخش از ۷۹۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۹۷۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۲ خواهد رسید.
صنعت خودروسازی جهانی شبکهای گسترده از تولیدکنندگان، تامین کنندگان، فروشندگان و مصرفکنندگان است که از آن به عنوان یکی از محرکهای اصلی رشد اقتصادی در سراسر جهان یاد میشود. این صنعت به طور مداوم با پیشرفت در فناوری، پایداری و ترجیحات مصرفکنندگان که آینده بخش حملونقل را شکل میدهد، در حال تکامل است و از خودروهای الکتریکی گرفته تا سیستمهای رانندگی خودران، در خط مقدم نوآوری و رقابت قرار دارد. براساس برآوردها انتظار میرود، ارزش بازار این صنعت که در سال ۲۰۲۳ برابر ۲.۵۶ تریلیون دلار بود، به رشد خود در دهه پیش رو ادامه دهد و به بیش از ۳.۵۷ تریلیون دلار در سال ۲۰۳۱ برسد.
اغلب کشورهای جهان در مسیر کاهش انتشار کربن و تغییرات آبوهوایی قدم برداشتهاند. درحالیکه ترکیب جهانی برق به طور سنتی توسط منابع سوختهای فسیلی از جمله زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی و انرژیهای هستهای تعریف میشد، اما در حال حاضر به سمت استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر از جمله آبی، بادی، زیستی و ... تغییر روند داده است. براساس آمارها، ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر در تولید جهانی برق به ۲.۵ تراوات در سال ۲۰۲۲ میرسد. با این حال میتوان چشماندازی امیداورکننده را برای آن متصور شد، به طوری که با گسترش و متنوعتر شدن انرژیهای تجدیدپذیر، انتظار میرود ظرفیت نصبشده نیروگاههای تجدیدپذیر در ترکیب برق جهان به ۷.۱ تراوات در سال ۲۰۴۰ برسد.
در حالی که دامنه گسترده کاربردهای مس در بخشهای مختلف از جمله ساختوساز، الکترونیک، انرژیهای تجدیدپذیر و حملونقل منجر به افزایش تقاضا برای این فلز شده است، پیشرفتها در فناوریهای تصفیه و ذوب مس امکان ظرفیت بالای تولید و همچنین تولید پایداتر را برای این فلز به ارمغان آورده و این مساله منجر به زنجیره تامین پایدارتر صنعت مس در مسیر کاهش انتشار کربن شده است. از آنجایی که چشمانداز تقاضا برای مس تحت تاثیر محرکههایی از جمله خودروهای الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر، به رشد خود ادامه میدهد، انتظار میرود اندازه بازار جهانی مس از ۳۰۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۴۹۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۳۲ برسد.
صنعت حملونقل شبکهای گسترده از اتومبیلها، کشتیها، هواپیماها و قطارها را در برمیگیرد و جزء لاینفک اقتصاد جهانی محسوب میشود، که امکان جابهجایی کالا و افراد را در مقیاس گسترده فراهم میکند. از این رو میتوان گفت که این صنعت پاسخگوی بخش قابل توجهی از تقاضای زنجیره تامین جهانی است و نقش مهمی در تجارت بینالملل ایفا میکند. امروزه این صنعت با پذیرش فناوریهای پاکتر، سوختهای جایگزین و ترویج شیوههای حملونقل پایدار به سمت آیندهای پایدارتر و در راستای کاهش ردپای کربن در حال حرکت است، که نمود آن را میتوان در هواپیماها و کشتیهای مبتنی بر سوخت هیدروژن و قطارها و وسایل نقلیه الکتریکی مشاهده کرد.
صنعت آلومینیوم در جهان عمر چندانی در مقایسه با سایر فلزات و متریالهای صنعتی ندارد. با این حال، این فلز از ویژگیهای منحصر به فردی از جمله نسبت استحکام به وزن بالا برخوردار است که زمینه رشد سریع آن را فراهم آوردهاند. در دهههای پیشرو، مگاترندهایی از جمله توسعه شهرنشینی، تغییرات اقلیمی و تحولات تکنولوژیکی، تاثیر قابل ملاحظهای بر بازار و صنعت آلومینیوم خواهند داشت. در سال ۲۰۲۲، تقریبا ۱۰۸ میلیون تن آلومینیوم در جهان تولید شد. با توجه به چشمانداز افزایش نرخ شهرنشینی، ارتقای سطح تکنولوژیکی و ضرورت حرکت جهان در مسیر انتقال سبز و انتقال انرژی، بازار و صنعت آلومینیوم این ظرفیت را خواهد داشت که تا حدود ۳ برابر رشد کند.
فولاد، در طبقه استراتژیکترین متریالهای اقتصاد قرار دارد و پیشبینی میشود در سالهای آتی تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی کموبیش با رونق همراه باشد. تقاضا و مصرف فولاد عمدتا از محل افزایش جمعیت و نسبت جمعیت شهری و همچنین توسعه ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر در مقیاس جهانی هدایت خواهد شد، به طوری که انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰، تقاضای فولاد حداقل به ۲ میلیارد و ۲۶۲ میلیون تن برسد و تولید فولاد نیز تقریبا متناسب با تقاضا رشد کند. مسیر پیشروی صنعت فولاد، بیش از هر چیز در گرو تغییرات اقلیمی و الزامات زیستمحیطی تحمیلشده بر این صنعت قرار خواهد داشت. مطالعات صورتگرفته در این زمینه نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، رویکردهای تولیدی دوستدار محیطزیست از جمله گسترش بهکارگیری قراضه و استفاده از تکنولوژیهای هیدورژنپایه محور توسعه صنعت فولاد خواهند بود. انتظار میرود تا حدود ۳ دهه دیگر، تقریبا ۹۳ درصد فولاد جهان با بهکارگیری منابع ثانویه، فناوریهای هیدروژنپایه، زیستانرژیها و انواع سیستمهای جمعآوری و ذخیرهسازی کربن تولید شود.
در حال حاضر، حجم اقتصاد جهان به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار میرسد و برآورد میشود در افق زمانی ۲۰۵۰، این رقم رشد ۱۱۷ درصدی را تجربه کند. بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد در ۳ دهه آتی، آسیا و آمریکای لاتین در مقایسه با مناطق توسعهیافته و پیشرفته جهان به طور متوسط رشد اقتصادی سالانه بالاتری را تجربه خواهند کرد. انتظار میرود در افق زمانی ۲۰۷۵، چین، هندوستان و ایالات متحده آمریکا به ترتیب با ارزش تولید ناخالص داخلی حقیقی ۵۷ تریلیون دلار، ۵۲ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار و ۵۱ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار بزرگترین اقتصادهای جهان باشند. رشد اقتصادی هندوستان تا افق زمانی یادشده، قابل توجه است، چرا که کمتر کشوری را میتوان یافت که علیرغم سهم ۳.۵ درصدی از اقتصاد جهان، بتواند در کمتر از ۳ دهه، تقریبا به ۶ برابر افزایش پیدا کند.
امروزه رسوخ دانش و فناوری در محیط کسبوکار، ساختار و شکل جدیدی را به مفهوم توسعه صنعتی بخشیده و فضای اقتصادی جهان را به سمت تحولات تکنولوژیک و رقابتیترشدن سوق داده است. به جرات میتوان گفت در حال حاضر، تحقق رشد اقتصادی در هر کشوری به محوریت فناوری در ساختارهای مختلف اقتصادی آن، به ویژه در بخش صنعت و ارائه محصولاتی همگام با آخرین تحولات بازار مصرف وابسته است. در ایران نیز به عنوان کشوری در حال توسعه، موضوع توسعه صنعتی در چند دهه اخیر یکی از مفاهیم پرتکرار بوده است. با این حال، تحقق این مهم امروز با گلوگاههایی مانند تحریمها، محدودیتهای دسترسی به تامینکنندگان فناوری و تجهیزات و نرخ ناکافی سرمایهگذاری مواجه است که نتیجه این مسئله، فاصله گرفتن بخش صنعت از چشماندازها و هدفگذاریهای اسناد بالادستی است. تصور «چرخ خیاطی قدیمی» روی جلد، سمبلی از سطوح ناکافی فناوریهای بخش صنعت است که موجب کاهش توان این بخش برای ارائه محصولات نوآورانه و پیشرفته میشود. امید میرود در آیندهای نزدیک، بخش صنعت کشور، به ویژه صنایع معدنی و فلزی با تکیه بر پتانسیلهای دانش و فناوری داخلی به عنوان تاروپود ساختارهای اقتصادی، از موانع بیرونی عبور کنند و نقش پررنگتری را در ارزشآفرینی برای اقتصاد ایران داشته باشند.