مشاهده بیشتر
سالهاست که وابستگی به نفت شرایط پرنوسانی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده و تاثیرپذیری شدید درآمدهای نفتی از تکانههای جهانی و نیز شرایط تحریمی در سالهای اخیر ضربات شدیدی را بر پیکره اقتصاد ایران وارد آورده است. این در حالی است که توجه بیشتر به سایر بخشهای اقتصادی نظیر صنایع معدنی و فلزی و تکمیل زنجیرههای ارزش برای تولید محصولات نهایی میتواند گام بلندی در مسیر بهبود شاخصهای اقتصاد ایران باشد. در برنامههای توسعه کشور برای هریک از بخشهای اقتصاد و صنعت ایران، چشماندازها و اهداف مختلفی پیشبینی شده است که تحقق آنها میتواند وابستگی اقتصاد ایران به نفت را به حداقل برساند. در این گزارش، سناریوهای پیشِروی اقتصاد ایران در سالهای آتی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اگرچه صنعت لوازم خانگی در زمره صنایع سودآور در جهان قرار میگیرد و بخش عمدهای از تجارت جهانی به این حوزه اختصاص دارد، این صنعت در کشور با چالشها و مشکلات متعددی نظیر دسترسی نداشتن به دانش و تکنولوژی روز دنیا و عدم بِرندسازی معتبر و قدرتمند مواجه است. در کنار این مشکلات، جلوگیری از واردات لوازم خانگی به کشور زمینه قاچاق این محصولات را فراهم کرده است که وجود سختگیریها و قوانین محدودکننده نیز نتوانست از این معضل جلوگیری کند. صنعت لوازم خانگی پتانسیل بالایی برای ایجاد ارزش افزوده در کشور دارد، اما نداشتن برنامهریزی درست و جامع برای رفع مشکلات فعلی سبب عدم دستیابی این صنعت به جایگاه واقعی خود در اقتصاد کشور شده است.
ایران به عنوان یک اقتصاد در حال توسعه بیش از یک قرن است که مسیر رشد و توسعه صنعتی خود را در جهان آغاز کرده است. با این حال در طول مسیر رشد اقتصادی خود با چالشهایی از جمله تحولات سیاسی و تحریمها و فشارهای بینالمللی مواجه شده که برای مدتها رشد اقتصادی کند، سطوح بالایی از نرخ تورم و کاهش درآمدهای صادراتی را برای ایران رقم زدهاند. طی چند سال گذشته ایران تلاش کرده است تا با گسترش شبکههای تجاری خود از طریق همکاریهای بینالمللی با سایر بازارهای نوظهور و مهم، خلا ناشی از درآمدهای نزولی نفت به مقاصد سنتی را جبران کند و با گسترش توان تولید صنعتی خود، رشد بخش صادرات را بیش از پیش سرعت ببخشد. مروری بر آخرین آمارها نیز مهر تاییدی بر روندهای روبهرشد فعالیتهای اقتصادی و تجاری ایران در یک سال گذشته است.
ماشینآلات و تجهیزات صنعتی و تجهیزات برقی یکی از ملزومات توسعه صنایع و رشد اقتصادی محسوب میشوند. پیشرفت تکنولوژی و توسعه فناوری تحولات شگرفی را در تولیدات این صنعت پدید آورده و موجب کارآمدی نیروی کار و افزایش بهرهوری تولید شده است. به همین دلیل، تقاضا برای محصولات این صنعت به طور فزایندهای در حال افزایش است. با این حال، امروز صنعت تولید تجهیزات یادشده در کشور، به سبب دسترسی نداشتن به فناوریهای روز، با چالشهای متعددی مواجه است که مسیر توسعه ان را دشوار میسازد. با این حال، با توجه به چشمانداز توسعه صنعتی کشور و تقاضا برای ماشینآلات صنعتی و تجهیزات برقی، به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص ارتقای توان داخلی برای تولید ماشینآلات صنعتی در کشور اتخاذ شود.
ایران ثروتمندترین کشور جهان از حیث بهرهمندی از ذخایر نفتوگاز به شمار میآید و از چند دهه گذشته زنجیرههای ارزش نفت و گاز طبیعی منابع اصلی تولید ثروت در اقتصاد ایران بودهاند، موضوعی که تاثیرات سوء آن هم از جنبه خامفروشی منابع ارزشمند کشور و هم از دیدگاه افزایش آسیبپذیری در مقابل تکانههای اقتصادی و تحریمها قابل بررسی است. در همین راستا، یکی از اهداف اصلی برنامههای توسعه کشور، تنوعبخشی به ساختارهای اقتصادی از طریق تکمیل زنجیرههای ارزش و توسعه ظرفیتهای صنعتی، به طور خاص صنایع معدنی و فلزی است، روندی که تاثیرات آن در رشد چندبرابری تولید فولاد، آلومینیوم و مس کشور در چند دهه گذشته مشهود است. با این حال، چالشهای زیرساختی و محدودیتهای تکنولوژیکی کشور کماکان عواملی هستند که مسیر توسعه و شکوفایی صنایع معدنی و فلزی کشور را در مسیر ارزشآفرینی و رشد پایدار دچار چالش کردهاند.
پیکربندی جوامع امروزی اساسا بر اساس محصولات معدنی فلزی و غیرفلزی بنا شده است و این محصولات در تمام حوزهها، بهخصوص در عرصه صنعت، بسیار اهمیت دارند. از آنجا که تولیدات صنایع فلزات اساسی و محصولات معدنی غیرفلزی به نوعی در ساخت و فرایند تولید اغلب کالاها کاربرد دارند، این صنعت میتواند محرکی برای توسعه صنایع دیگر باشد. امروزه انتظار میرود که با رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی، تقاضای جهانی محصولات معدنی فلزی و غیرفلزی افزایش یابد. با توجه به اینکه ایران از مزیتهای نسبی برای تولید محصولات این صنایع برخوردار است، توسعه این صنایع میتواند تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی و به دنبال آن، افزایش رفاه و بهبود کیفیت سطح زندگی افراد جامعه داشته باشد.
تامین نیازهای مدرن بشر در جوامع امروزی به محصولات صنایع شیمیایی وابسته است. این صنعت از پتاسیل بالایی برای رشد و نوآوری در محصولات برخوردار است و میتواند تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی کشور داشته باشد. با توجه به سهم صنایع شیمیایی در تولید ناخالص داخلی و برخورداری کشور از مزیتهای رقابتی، میتوان دریافت که سرعت توسعه کیفی و کمّی محصولات این صنعت پایین است. آمار جمعیتی و تقاضا برای محصولات صنایع شیمیایی چشمانداز روشنی را برای توسعه این صنعت نشان میدهد. بنابراین توجه به رویکردهای نوین برای دستیابی به فناوری و دانش روز دنیا لازمه افزایش بهرهوری کمّی و کیفی محصولات صنایع شیمیایی محسوب میشود.
تحولات صنعتی در هر کشور را میتوان نمادی از پویایی و حرکت هدفمند صنعتگران آن به سمت خلق ارزش افزوده تلقی کرد. تولید صنعتی در ایران نیز پس از انقلاب، دوره نوینی از رشد و تکامل خود را طی دهههای اخیر پشت سر گذاشته است. این مسیر اگرچه با نوسانات و عدم قطعیتهای متعددی در دورههای مختلف مواجه شده، اما رویکرد تولید صنعتی عمدتا بر مبنای توسعه حلقههای نهایی زنجیره ارزش بوده است. هرچند که تولید ارزش افزوده در ایران به سبب اتکا به صادرات نفتی و اقتصاد کامودیتیمحور، اندکی مغفول مانده که البته با تدابیر راهگشا و عزمی راسخ در راستای توسعه حلقههای انتهایی و توسل به تکنولوژیهای مدرن در تولید محصول، میتواند برای صنایع ارزشآفرین کشور نظیر فولاد، سیمان، خودروسازی و ... رشد و شکوفایی بیبدیلی را به ارمغان بیاورد.
نساجی در کشور از قدمتی بسیار طولانی برخوردار است، به طوری که برخی از مورخان این هنر را به ایرانیان باستان نسبت دادهاند. امروزه نساجی به یک صنعت مولد و سازنده در جهان مبدل شده و چرخ اقتصاد بسیاری از کشورهای صنعتی را به حرکت درآورده است. این بخش، با تولید ارزش افزوده فراوان و افزایش سطح درآمدهای ملی، بخش عمدهای از منابع مالی این کشورها را تامین کرده و در ارتقای سطح توسعهیافتگی این کشورها موثر بوده است. با توجه به قدمت صنعت نساجی در کشور، انتظار میرود که این بخش بتواند در تولید ثروت نقشآفرین باشد. با این حال، وجود چالشهای فراوان در این صنعت موجب مغفول ماندن بسیاری از ظرفیتهای این صنعت در کشور شده است. با تمرکز بر برطرف کردن مشکلات نساجی و سرمایهگذاری در این صنعت، میتوان به آینده آن و ارزآوریاش برای کشور امیدوار بود.
کشاورزی یکی از قدیمیترین فعالیتها در طول تاریخ بشر به شمار میآید. در گذشته، این بخش فقط تامینکننده مواد غذایی و مایحتاج روزمره انسان به شمار میآمد، اما امروز کشاورزی به یک فعالیت مهم اقتصادی در جهان مبدل شده است که بخشی از درآمدهای یک کشور را به خود اختصاص میدهد. بررسیها نشان میدهد که پیشرفت امروز کشورهای توسعهیافته از رشد بخش کشاورزی نشئت گرفته است. ایران نیز در زمره کشورهایی درحالتوسعه است که پتانسیل بالایی در این بخش دارد. با توجه به اهمیت مقوله امنیت غذا، سرمایهگذاریها برای ارتقای بهرهوری و رشد تولید در بخش کشاورزی امری ضروری به حساب میآید. کشاورزی، به عنوان یک صنعت مادر، به طور مستقیم و غیرمستقیم با صنایع دیگر نیز در ارتباط است. بنابراین توسعه این بخش، ضمن ارتقای سطح درآمدهای ملی، منجر به رشد و توسعه سایر صنایع وابسته میشود.
مطالعات انجامشده در خصوص شناسایی و اکتشافات میدانهای نفتی و گازی کشور نشان داده که ایران از پتانسیل بالایی برای استخراج و تولید ذخایر هیدروکربوری برخوردار است. همین امر موجب شده است که در چند دهه اخیر اقتصاد کشور بسیار به ارز حاصل از فروش سوختهای فسیلی وابسته باشد و این وابستگی بیش از حد به این بخش، اقتصادی بیمارگونه را برای کشور ایجاد کرده است، به طوری که هر گونه تغییر و تحول در بازارهای جهانی اقتصاد کشور را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. اگرچه در باب مقوله اقتصاد بدون نفت بسیار سخن گفته میشود و قطع وابستگی به نفت ضروری به نظر میرسد، با توجه به پیشبینی افزایش تقاضا برای نفت و گاز در آینده، نباید از پتانسیلهای این بخش در رونق اقتصادی کشور غافل بود. لازمه بهرهمندی از ظرفیتهای استخراج و پالایش نفت خام و گاز طبیعی سرمایهگذاری برای توسعه سایر حلقههای پاییندستی است.
از زمان پایهریزی بخش صنعت در ایران، این بخش همواره با چالشهایی روبهرو بوده که سبب شده است تا در هر دورهای وضعیت موجود با هدفگذاریهای انجامشده برای صنعت در آن دوره، فاصله قابل توجهی داشته باشد. به عنوان نمونه بر اساس سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور، بخش صنعت ایران باید تا سال ۱۴۰۴ با بخش صنعت کشورهای نوظهور صنعتی همتراز شده باشد و سهم ارزشافزوده صنعت ایران از ارزشافزوده صنعت در مقیاس جهانی به حدود ۰.۵ درصد برسد. این در حالی است که پس از گذشت بالغ بر سهچهارم از عمر سند یادشده، ایران نهتنها نتوانسته خود را به تراز کشورهای نوظهور صنعتی برساند بلکه در برخی از صنایع شاخص از جمله خودروسازی افت نیز کرده است. سهم ارزشافزوده صنعتی جهان نیز که قرار بود از حدود ۰.۴۴ درصد به ۰.۵ درصد افزایش یابد، تا پایان سال ۱۳۹۹، تقریبا ۰.۰۴ واحد درصد کاهش را تجربه کرد. چالشهای کلان اقتصادی کشور، ضعف سرمایهگذاریها، تحریمها و محدودیت در دسترسی به فناوریها از جمله مهمترین پارامترهایی بودند که تا کنون سبب شدهاند بیشتر صنایع کشور آنطور که باید در یک روند توسعه صنعتی پایدار قرار نگیرند و انتظار میرود تا زمانی که تدابیری برای این پارامترهای بازدارنده اندیشیده نشود، شاهد تحولاتی مثبت و امیدوارکننده در بخش صنعت کشور نباشیم.