مشاهده بیشتر
نگاهی به آمارها نشان میدهد اقتصاد ایران به رغم همه شعارها و سیاستگذاریها کماکان در سطح خامفروشی باقی مانده است و کالاهای ساختهشده و نهایی سهم بسیار کمی را در صادرات کشور دارند. این در حالی است که بخش زیادی از ایجاد ارزش و اشتغالزایی در زنجیرههای تولید محصولات مختلف، به حلقههای انتهایی تعلق دارد. بدیهی است تداوم چنین روندی موجب میشود تا فرصتهای بسیاری برای ارزشآفرینی و ایجاد رشد اقتصادی در کشور از بین برود. نمود این مسئله در سرانه پایین مصرف فلزات اساسی در کشور نسبت به متوسط جهانی مشهود است. تصویر «ساعت شنی» روی جلد را میتوان نمادی از پتانسیلهای طبیعی ارزشمند کشور در حوزه نفت و گاز و معدن معرفی کرد که به سرعت در حال به اتمام رسیدن هستند و لازم است تا رویکردی جدیتر برای تکمیل زنجیرههای ارزش «باقیمانده» ذخایر کشور و تولید محصولات نهایی قابل رقابت در بازارهای جهانی در دستور کار قرار گیرد. مسئلهای که موجب رشد مصرف فلزات و ارتقای شاخصهای اقتصادی کشور خواهد شد.
تقویت قوای نظامی یکی از مولفههای اساسی و مهم برای حفظ امنیت و دفاع در مقابل تهدیدات خارجی برای هر کشور محسوب میشود. این موضوع برای ایران که در چند دهه گذشته به طور مداوم با تحریمها و محدودیتهای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی دست و پنجه نرم کرده و همواره در معرض تهدیدهای نظامی از سوی کشورهای دیگر بوده است، اهمیت دوچندانی مییابد. در همین راستا و در نتیجه اقدامات انجام شده در حوزه توسعه صنایع نظامی، ایران از کشوری که تا ۵۰ سال قبل حتی قادر به تعمیر سادهترین تجهیزات خود نبود، امروز به کشوری تبدیل شده است که محصولات صنایع نظامی آن از قابلیت صادرات به کشورهای دیگر و رقابت با تسلیحات ابرقدرتهای نظامی جهان برخوردار هستند. از طرف دیگر رشد تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی در سالهای اخیر سبب شده است تا صنایع نظامی، خود به یکی از مصرفکنندگان بزرگ بازار فلزات کشور تبدیل شوند. تصویر «توپ جنگی» روی جلد، سمبلی از تجهیزات نظامی است که توسعه صنایع آن در ایران امنیت و خاکریز مطمئنی را برای حفظ کشور در مقابل تهدیدها و خطرات بیرونی ایجاد کرده است.
در همه مکاتب و دیدگاههای اقتصادی بر اهمیت نقشآفرینی پررنگ دولتها در ایجاد رشد و توسعه اقتصادی تاکید شده است. در این بین، مسئله مهم، میزان و نحوه نقشآفرینی و دخالت دولتها در تنظیم بازارها و محیط کسبوکار است. تجربه بسیاری از کشورهای توسعهیافته جهان نشان میدهد که دولتها با اجرای سیاستهای توسعهای، حمایت از کسبوکارها و ایجاد فضای رقابتی، ساختارهای اقتصادی خود را به بلوغ و تعالی رساندهاند. در سمت مقابل، اگرچه نگاهی به شاخصها نشان میدهد دولت ایران در زمره کوچکترین دولتهای جهان قرار میگیرد، اما به عقیده بسیاری از اقتصاددانان، سازوکارهای نامناسب دولت در مدیریت بازارها و محیط کسبوکار و تعیین قیمتها یکی از چالشهای مهم محیط کلان اقتصادی کشور بوده است. در واقع گستردهشدن دامنه اجرایی دولت در فعالیتهای مختلف اقتصادی و ایفای نقش تصدیگری به جای تنظیمگری، هم فضای اقتصاد کشور را به عدم تعادل کشانده و هم موجب افزایش شدید هزینههای دولت در مقابل درآمدهای آن شده است. یکی از تبعات منفی این موضوع، کاهش سرمایهگذاریهای دولت در پروژههای عمرانی و زیرساختی است که کاهش مصرف فلزات در طرحهای عمرانی دولت و زیرساختهای مربوط به خدمات عمومی کشور را به دنبال دارد. تصویر «کیف پول» روی جلد، نمادی از شرایط اقتصادی کنونی دولت است که «دخل و خرج» آن با هم نمیخواند و کسری بودجه ناشی از آن، تبعات و آسیبهای اقتصادی سنگینی را برای کشور به دنبال داشته است.
تعدد بالای همسایگان ایران و ساختارهای منحصربهفرد اقتصادی و بازار مصرف این کشورها، فرصتهای مناسبی را برای توسعه مراودات تجاری با آنها ایجاد میکند. با این حال، آمارها نشان میدهند سهم ایران از تامین واردات حدود یک هزار و دویست میلیارد دلاری همسایگان خود، کمتر از ۲.۲ درصد است. تصویر نقش قلمو و رنگ روی جلد را میتوان سمبلی از نقشافرینی و سهم ایران در بازارهای کشورهای همسایه دانست. سهمی که بسیار کمتر از پتانسیلهای واقعی کشور بوده و اصطلاحا «کمرنگ» مانده است. بدیهی است، توجه به ظرفیتهای موجود و تولید و عرضه محصولات قابلرقابت در بازارهای جهانی، کلید و عامل اساسی نقشآفرینی پررنگتر ایران در بازار کشورهای همسایه محسوب میشود که فرصت مناسبی را برای رشد مصرف و صادرات غیرمستقیم فلزات اساسی در قالب محصولات ساختهشده و نهایی به کشورهای همسایه ایجاد میکند.
در چند دهه گذشته، توسعه دانش و فناوری، پیشرفتهای قابل توجهی را در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات به دنبال داشته که این مسئله، تحولات شگرفی را در الگوهای حیات بشر، محیط کسبوکار، فعالیتهای صنعتی و حتی شکل حکمرانی دولتها ایجاد کرده است. ظهور مفاهیم نوینی مانند انقلاب صنعتی چهارم، تحول دیجیتال و دولتهای الکترونیک همگی بر پایه فناوریهای جدید حوزه ارتباطات صورت گرفته است. امروزه به جرات میتوان گفت ارتباط مستقیمی میان سطح توسعهیافتگی زیرساختهای ارتباطی با عملکرد و رقابتپذیری اقتصادی کشورها وجود دارد. از طرفی نیز باید به این نکته توجه داشت که توسعه زیرساختهای یاد شده با توجه به تجهیزات و تاسیسات مورد نیاز، محرکی برای بازار مصرف فلزات به شمار میآید. نگاهی به آمارهای ایران نشان میدهد اگرچه در سالهای اخیر توسعه قابل توجهی در زیرساختهای ارتباطی کشور صورت گرفته است اما کماکان فاصله قابل ملاحظهای میان با کشورهای توسعهیافته جهان وجود دارد. تصویر «تلفن سکهای» روی جلد سمبلی از رشد و پیشرفت ناکافی زیرساختهای ارتباطی کشور است، موضوعی که در رابطه مستقیمی با «قطع و وصل» کانالهای تجاری و اقتصادی ایران با جهان است و تداوم یافتن آن میتواند ریسکهای قابل توجهی را متوجه فعالیت بنگاههای اقتصادی و صنایع مختلف کشور کند.
ایران همانند اغلب کشورهای جهان در چند دهه گذشته با پدیدهای به نام کاهش جمعیت خانوار مواجه بوده است. این پدیده از عوامل مختلفی مانند کاهش نرخ فرزندآوری و افزایش تعداد خانوارهای یکنفره نشئت میگیرد. تصویر «کولهپشتی» روی جلد، نمادی از روند فعلی و تمایل افراد به استقلال و «جدایی» از خانواده و تشکیل خانوارهای تکنفره است. پدیدهای که تاثیر زیادی را بر بسیاری از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد داشت، زیرا تقاضای جدیدی را در بازارهای مختلفی مانند مسکن، لوازم خانگی و خودرو ایجاد میکند که تامین آن موجب رشد قابل توجه مصرف فلزات اساسی در کشور میشود.
امروزه جنگهای تجاری و اقتصادی یکی از ابزارهای مرسوم اعمال فشار به کشورها برای اجبار به تغییر سیاستها و رویکردهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی اجتماعی تلقی میشوند. در این بین، از ایران میتوان به عنوان یکی از نمونههای برجسته تقابل با اشکال مختلف جنگهای اقتصادی یاد کرد. چندین دهه است که ایران با انواع فشارها و تحریمهای تجاری، فناوری، پولی و مالی دست و پنجه نرم میکند. با توجه به تاثیرات سوء و غیر قابل انکار این تحریمها که دامنه و شدت آنها در سالهای اخیر افزایش یافته است، تقویت و مقاومسازی ساختار اقتصادی کشور در مقابل تهدیدات خارجی برای حفظ جایگاه فعلی و تداوم مسیر رشد و توسعه یک امر ضروری به نظر میرسد. تنوعبخشی به ساختار اقتصادی و حرکت به سمت تولید محصولات با ارزشافزوده بالا به جای خامفروشی منابع، تقویت زیرساختهای فناورانه و دانشبنیان، ارتقای بهرهوری و کارآمدی و بهبود ساختار پولی و بانکی از اصلیترین راهبردهای افزایش مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریمها و فشارها نام برده میشوند. در واقع میتوان گفت هماکنون اقتصاد کشور در سر یک دوراهی قرار گرفته است که بیشباهت به بازی «گل یا پوچ» نیست. سیاستگذاری مناسب در راستای افزایش مقاومت در مقابل تحریمها به مثابه یک انتخاب درست یا گل (تصویر روی جلد) تلقی میشود و هدفگذاری نامناسب ممکن است آینده اقتصاد کشور را با تهدیدات جدی و حتی بحران مواجه سازد.
فلزات از دیرباز تاکنون، پایه و اساس اغلب تحولات مهم در زندگی بشر بودهاند. امروز نیز تامین مایحتاج انسانها و ایجاد هرگونه توسعه و پیشرفت، بدون مصرف فلزات مختلف قابل تصور نیست. همین مسئله بازار جهانی فلزات را به بخشی استراتژیک و تعیینکننده در اقتصاد دنیا تبدیل کرده است که سمت تقاضای آن به خاطر وجود محرکهایی مانند رشد جمعیت، توسعه زیرساختها و پیشرفتهای حوزه تکنولوژی در حال تقویت شدن است. این مسئله برای کشورهایی مانند ایران که از منابع ارزشمند و متنوع معدنی برخوردار هستند، فرصت مناسبی محسوب میشود تا با توسعه ظرفیتها و نقشآفرینی در زنجیره تامین جهانی، در مسیر توسعه و اعتلای خود حرکت کنند. تصویر «چرتکه» روی جلد، سمبل و نمادی از لزوم و اهمیت حسابگری و پیشبینی شرایط آتی بازار جهانی فلزات است تا بتوان با شناخت تحولات جاری و سمتوسوی حرکت این بازار، در مسیر ارزشآفرینی و کسب سهم بیشتر از این بازار گام نهاد.
فعالیت و توسعه صنایع دریایی میتواند تقاضای گستردهای برای فلزات مختلف ایجاد کند. ایران، با بهره بردن از موقعیت ممتاز جغرافیایی و خطوط گسترده ساحلی، از پتانسیل مناسبی برای توسعه صنایع دریایی برخوردار است، اما بررسی روند سالهای اخیر این صنعت نشان میدهد که ایران نتوانسته است در حوزه دریا به شناگر قابلی تبدیل شود و بدون برنامهریزی و جهتگیری مشخص، تنها در شرایط کنونی خود شناور مانده است. قطبنمای دریایی نوع خاصی از این تجهیز است که به جای شمال مغناطیسی، شمال حقیقی را نشان میدهد. تصویر قطبنمای دریایی در واقع تعبیری از لزوم سیاستگذاری و تبیین مسیر دقیق و درست (شمال حقیقی، نه شمال مغناطیسی) برای توسعه صنایع دریایی کشور است که تحقق این مهم رونق قابل ملاحظهای را در بازار فلزات کشور ایجاد خواهد کرد.
میزان افزایش جمعیت جهان در دو دهه گذشته تقریبا برابر با تعداد افرادی است که از آغاز تاریخ حیات بشر تا قبل از جنگ جهانی دوم به جمعیت کره زمین افزوده شده بود. با این حال به نظر میرسد که این روند در حال متوقفشدن است. سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به ۹.۷ میلیارد نفر و در سال ۲۱۰۰ به ۱۰.۴ میلیارد نفر برسد. این موضوع میتواند آینده اقتصاد جهانی را هم از حیث نیروی کار و هم رکود تدریجی بازارهای مصرفکننده فلزات تحت تاثیر قرار دهد. بررسی اطلاعات تاریخی در مورد ساختار جمعیتی ایران از یک روند پرفرازونشیب حکایت دارد. در حالی امروز نرخ رشد جمعیت ایران به زحمت به یک درصد میرسد که این عدد در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ همواره بالاتر از ۳ درصد بود. اجرای سیاستهای کنترل جمعیت، افزایش شدید نرخ شهرنشینی، تغییر الگوهای زندگی و شرایط نامناسب اقتصادی از جمله مهمترین عوامل موثر بر این کاهش شدید رشد جمعیت به شمار میروند. تصویر «کوپن» روی جلد، سمبلی از افزایش شدید نرخ رشد جمعیت کشور در دهه ۱۳۶۰ است که اقتصاد ایران را با سهمیهبندی کالاهای اساسی روبهرو میکرد، روندی که امروز معکوس شده است و هر بار «سرشماری»، یادآور خطر بزرگ پیری جمعیت و رکود اقتصادی ناشی از آن است که میتواند بازار مصرف فلزات کشور را در سالهای آینده دچار رکودی مضاعف کند.
امروزه بخش گردشگری یکی از محورهای مهم ایجاد رشد اقتصادی و کسب درآمدهای بینالمللی برای بسیاری از کشورها به شمار میآید. ظهور مقاصد جدید گردشگری و تلاش کشورها برای ایجاد زیرساختها و جذابیت برای ورود گردشگران، گواهی بر اهمیت صنعت توریسم در عصر امروز است. در سمت مقابل، بررسی آمارها از سهم بسیار پایین ایران از ورود گردشگران بینالمللی حکایت دارد که بخش عمده همین میزان محدود نیز از مبدا ۴ کشور همسایه عراق، افغانستان، آذربایجان و ترکیه بوده است. به جرات میتوان گفت امروز ایران جایگاه بسیار کمرنگی را در بازار جهانی گردشگری دارد که دلیل اصلی آن را باید محدودیتهای زیرساختی و شرایط حاکم بر فضای فرهنگی و اجتماعی کشور دانست. تصویر «فنجان چای» روی جلد، به عنوان نمادی قدیمی از پذیرایی از مهمان در ایران، سمبلی از شرایط سنتی زیرساختی و فرهنگی کشور است که موجب کاهش جذابیت ایران برای ورود گردشگران و «جای خالی» ایران در این بازار پراهمیت و روبهرشد میشود.
مدت زیادی از شروع سال ۲۰۲۳ میلادی نگذشته بود که ورشکستگی بانک سیلیکون ولی و اعلام خبر احتمال ورشکستگی برخی از بانکهای دیگر ایالات متحده آمریکا، موجی از نگرانیها را در خصوص خطر بروز یک بحران مالی جهانی بزرگ به وجود آورد. تجربه سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نشان میدهد وقوع یک بحران مالی در مقیاس جهانی به شدت میتواند بازار مصرف فلزاتی مانند فولاد و آلومینیوم را دچار رکود کند و تاثیر قابل ملاحظهای را بر ساختارهای اقتصادی جهان داشته باشد. با این حال شرایط بسته اقتصاد ایران و ارتباط حداقلی آن با ساختارهای مالی دنیا سبب میشود تا تاثیرپذیری اقتصاد کشور از چنین بحرانهایی بیشتر محدود به افت قیمت نفت و کامودیتیها در بازارهای جهانی و به دنبال آن کاهش ارزش صادرات باشد. تصویر «چراغ گردسوز» روی جلد، سمبلی از اهمیت توجه و داشتن نگاهی دقیق به محیط پرابهام اقتصاد دنیا و شناخت فرصتها و چالشهای ناشی از آن است تا به این ترتیب بتوان در صورت وقوع بحران مالی جهانی، اقتصاد کشور را در این فضای گرگ و میش دنیا در مسیر درست هدایت کرد.