مشاهده بیشتر
تقویت قوای نظامی یکی از مولفههای اساسی و مهم برای حفظ امنیت و دفاع در مقابل تهدیدات خارجی برای هر کشور محسوب میشود. این موضوع برای ایران که در چند دهه گذشته به طور مداوم با تحریمها و محدودیتهای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی دست و پنجه نرم کرده و همواره در معرض تهدیدهای نظامی از سوی کشورهای دیگر بوده است، اهمیت دوچندانی مییابد. در همین راستا و در نتیجه اقدامات انجام شده در حوزه توسعه صنایع نظامی، ایران از کشوری که تا ۵۰ سال قبل حتی قادر به تعمیر سادهترین تجهیزات خود نبود، امروز به کشوری تبدیل شده است که محصولات صنایع نظامی آن از قابلیت صادرات به کشورهای دیگر و رقابت با تسلیحات ابرقدرتهای نظامی جهان برخوردار هستند. از طرف دیگر رشد تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی در سالهای اخیر سبب شده است تا صنایع نظامی، خود به یکی از مصرفکنندگان بزرگ بازار فلزات کشور تبدیل شوند. تصویر «توپ جنگی» روی جلد، سمبلی از تجهیزات نظامی است که توسعه صنایع آن در ایران امنیت و خاکریز مطمئنی را برای حفظ کشور در مقابل تهدیدها و خطرات بیرونی ایجاد کرده است.
تعدد بالای همسایگان ایران و ساختارهای منحصربهفرد اقتصادی و بازار مصرف این کشورها، فرصتهای مناسبی را برای توسعه مراودات تجاری با آنها ایجاد میکند. با این حال، آمارها نشان میدهند سهم ایران از تامین واردات حدود یک هزار و دویست میلیارد دلاری همسایگان خود، کمتر از ۲.۲ درصد است. تصویر نقش قلمو و رنگ روی جلد را میتوان سمبلی از نقشافرینی و سهم ایران در بازارهای کشورهای همسایه دانست. سهمی که بسیار کمتر از پتانسیلهای واقعی کشور بوده و اصطلاحا «کمرنگ» مانده است. بدیهی است، توجه به ظرفیتهای موجود و تولید و عرضه محصولات قابلرقابت در بازارهای جهانی، کلید و عامل اساسی نقشآفرینی پررنگتر ایران در بازار کشورهای همسایه محسوب میشود که فرصت مناسبی را برای رشد مصرف و صادرات غیرمستقیم فلزات اساسی در قالب محصولات ساختهشده و نهایی به کشورهای همسایه ایجاد میکند.
نگاهی به آمارها نشان میدهد اقتصاد ایران به رغم همه شعارها و سیاستگذاریها کماکان در سطح خامفروشی باقی مانده است و کالاهای ساختهشده و نهایی سهم بسیار کمی را در صادرات کشور دارند. این در حالی است که بخش زیادی از ایجاد ارزش و اشتغالزایی در زنجیرههای تولید محصولات مختلف، به حلقههای انتهایی تعلق دارد. بدیهی است تداوم چنین روندی موجب میشود تا فرصتهای بسیاری برای ارزشآفرینی و ایجاد رشد اقتصادی در کشور از بین برود. نمود این مسئله در سرانه پایین مصرف فلزات اساسی در کشور نسبت به متوسط جهانی مشهود است. تصویر «ساعت شنی» روی جلد را میتوان نمادی از پتانسیلهای طبیعی ارزشمند کشور در حوزه نفت و گاز و معدن معرفی کرد که به سرعت در حال به اتمام رسیدن هستند و لازم است تا رویکردی جدیتر برای تکمیل زنجیرههای ارزش «باقیمانده» ذخایر کشور و تولید محصولات نهایی قابل رقابت در بازارهای جهانی در دستور کار قرار گیرد. مسئلهای که موجب رشد مصرف فلزات و ارتقای شاخصهای اقتصادی کشور خواهد شد.
اغلب کشورهای جهان در سالهای اخیر با سرعت بالایی در مسیر استفاده از منابع تجدیدپذیری مانند انرژی خورشیدی و بادی برای تامین انرژی مورد نیاز خود حرکت کردهاند. با این حال، نگاهی به آمارهای مربوط به سبد انرژی ایران نشان میدهد بیش از ۹۷ درصد از مصرف انرژی اولیه در کشور از منابع فسیلی نفت و گاز تامین میشود. تصویر «کپسول گاز» روی جلد، سمبلی از مصرف گاز طبیعی به عنوان منبع اصلی تامین انرژی در کشور است. با توجه به روند چند سال اخیر به نظر میرسد در سیاستگذاریهای حوزه انرژی کشور، به گاز طبیعی به عنوان منبعی «بیپایان» نگریسته شده است. با این حال، در شرایط فعلی که تامین انرژی به موضوعی چالشبرانگیز در کشور تبدیل شده است، حرکت در مسیر استفاده از منابع خورشیدی و بادی میتواند گام بلندی در راستای ارتقای امنیت تامین انرژی کشور باشد.
ایران همانند اغلب کشورهای جهان در چند دهه گذشته با پدیدهای به نام کاهش جمعیت خانوار مواجه بوده است. این پدیده از عوامل مختلفی مانند کاهش نرخ فرزندآوری و افزایش تعداد خانوارهای یکنفره نشئت میگیرد. تصویر «کولهپشتی» روی جلد، نمادی از روند فعلی و تمایل افراد به استقلال و «جدایی» از خانواده و تشکیل خانوارهای تکنفره است. پدیدهای که تاثیر زیادی را بر بسیاری از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی کشور خواهد داشت، زیرا تقاضای جدیدی را در بازارهای مختلفی مانند مسکن، لوازم خانگی و خودرو ایجاد میکند که تامین آن موجب رشد قابل توجه مصرف فلزات اساسی در کشور میشود.
بر اساس پیشبینیها تا سال ۲۰۳۰ سهم فروش خودروهای الکتریکی از بازار جهانی خودرو به بیش از ۳۰ درصد میرسد. با توجه به ساختار خودروهای الکتریکی و فلزات مصرفی در باتریهای آنها، افزایش تولید این خودروها در سالهای آینده، تاثیر قابل توجهی را بر بازار جهانی مصرف فلزاتی مانند مس، نیکل، کبالت و لیتیوم خواهد داشت. مسئلهای که با توجه به ظرفیتها و پتانسیلهای بالقوه معدنی ایران فرصتی طلایی برای کشور تلقی میشود. تصویر «باتری» روی جلد در واقع نماد و سمبلی از نیروی محرکه خودروی الکتریکی است. اگرچه تولید این خودرو در ایران با توجه به شرایط فعلی صنعت خودروسازی کشور قدری دور از ذهن میرسد، اما سیاستگذاری برای حرکت در مسیر تولید خودروهای الکتریکی در سالهای آینده به عنوان اندیشهای نوین و خیالی نو، افقهای روشنی را برای آینده صنعت خودروسازی و صنایع معدنی و فلزی کشور به تصویر میکشد.
بحث تولید گوشی ملی و تامین بخشی از نیاز بازار موبایل کشور از محصولات داخلی در سالهای اخیر به شکلهای مختلفی جریان داشته است. بازار حدودا ۳ میلیارد دلاری تلفن همراه در ایران شرایط جذابی را بر فعالیت واحدهای تولید تلفن همراه و تامین نیاز کاربران داخلی ایجاد میکند. علیرغم این مسئله، نگاهی به تجربه تولید گوشی تلفن همراه در کشور نشان میدهد که فعالیت این صنعت هیچگاه از روش CBU (واردات گوشی کامل و چسباندن لیبل) و یا در بهترین حالت مونتاژ قطعات وارداتی فراتر نرفته است. با این حال، گوشیهای تلفن همراه ساخت داخل هیچگاه نتوانستهاند رضایت کاربران را جلب کنند. تصویر «گوشی موبایل قدیمی» روی جلد را میتوان نمادی از شرایط سالهای اخیر این صنعت دانست که به دلیل دسترسی نداشتن به تکنولوژیهای روز و برخوردار نبودن از قدرت رقابت با برندهای معتبر نتوانسته است به سهم مناسبی از بازار داخل دست یابد و در اصطلاح «بیصدا» مانده است.
شکلگیری و توسعه فناوریهای هستهای، نقطه عطفی در تاریخ پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی جوامع بشری در طول یک قرن گذشته به شمار میآید. امروز حدود ۱۰ درصد از تولید برق جهان در نیروگاههای هستهای صورت میگیرد و دامنه کاربردهای فناوریهای هستهای در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، معدن و پزشکی به شکل روزافزونی در حال گسترش است. با این حال، مزایا و معایب توسعه این فناوریها کماکان در جهان مورد بحث است؛ از طرفی قدرتهای اقتصادی جهان بخش قابل توجهی از انرژی خود را از نیروگاههای هستهای تامین میکنند و از طرف دیگر با استناد به معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی، محدودیتهای پیچیدهای برای توسعه این فناوریها به کشورها اعمال میشود. تصویر «متر خیاطی» روی جلد، سمبلی از معیارها و شاخصهای متضاد در خصوص توسعه فناوریها و ظرفیتهای تولید انرژی هستهای چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعهیافته است که موجب بروز ناترازی در تعاملات جوامع بشری و پیشرفتهای تکنولوژیکی میشود و مسیر توسعه فناورانه کشورها را دچار چالش میکند.
تحولات اقتصادی و صنعتی جهان در چند دهه گذشته، بخش معدن و صنایع معدنی و فلزی را که صنعت مادر و حلقه نخست زنجیرههای تامین محسوب میشود به سمت افزایش روزافزون بهرهبرداری از پتانسیلهای طبیعی و معدنی سوق داده است، به طوری که امروز موضوع کاهش سطوح ذخایر معدنی و احتمال اتمام آنها در سالها و دهههای آینده، یکی از ریسکهای مهم فضای اقتصادی جهان به شمار میآید. در این بین، ایران اگرچه یکی از کشورهای ثروتمند جهان به لحاظ بهرهمندی از ذخایر معدنی و طبیعی برشمرده میشود اما ارزیابیها نشان میدهد میزان بهرهبرداری از ذخایر معدنی و تولید محصولات فلزی در کشور فاصله قابل ملاحظهای را با پتانسیلهای واقعی و بالقوه دارد که ریشه این مسئله را باید در عواملی مانند عدم استفاده از فناوریهای پیشرفته اکتشاف، استخراج و فراوری مواد معدنی و جریان نیافتن سرمایهگذاریها به بخش معدن جستوجو کرد. تصویر «ظرف سفالی» روی جلد سمبلی از وضعیت فعلی بخش معدن کشور است که کامل شدن آن به فراگیری و استفاده از یک «فوت کوزهگری» نیاز دارد تا به این ترتیب بتوان از طریق فعالسازی پتانسیلهای بالقوه و بهرهبرداری بهینه و کارآمد از منابع ارزشمند کشور، زمینه رونق و توسعه بخش معدن را فراهم آورد و بستر جهش اقتصادی را ایجاد کرد.
حدود ۲۵۰ سال پیش، پس از اختراع ماشین بخار، بشر توانست به سرعت ماشینآلات صنعتی لازم برای تولید تجاری را توسعه و کمیت و کیفیت آن را افزایش دهد. طی دهههای گذشته، صنایع ماشینسازی و تولید تجهیزات صنعتی کشور توسعه یافته است، اما همچنان با کشورهای صنعتی فاصله زیادی دارد. برای تبدیل شدن به یکی از کشورهای پیشرو در این زمینه، راه درازی باید پیمود که همت آن فراهم است، اما موانع متعددی باعث شده تا این صنعت به رشد کافی برای تامین نیاز کشور نرسد. تصویر ماشین بخار روی جلد سمبلی از این صنعت است که بدون وجود بخار، یعنی قوانین حمایتکننده و مشوقهای ویژه، ارتباطات جهانی برای انتقال تکنولوژی، صادرات و......، نمیتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
توسعه بخش کشاورزی از جنبههای مختلفی مانند توسعه زیرساختهای آبیاری و زهکشی، احداث گلخانهها، واحدهای پرورش دام، طیور و آبزیان و تولید و بهکارگیری تجهیزات مختلف موجب رشد مصرف فلزات در کشور میشود. توسعه بخش کشاورزی ضامن امنیت غذایی کشور در سالهای آتی خواهد بود. به همین دلیل خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی همواره یکی از سرفصلهای پراهمیت برنامههای توسعه کشور بوده است. تصویر «کیسه گندم» روی جلد در واقع نمایانگر محصول اصلی و اساسی کشاورزی ایران است، عرصهای که امروز با چالشهایی مانند شرایط اقلیمی و بروز خشکسالیها، ساختار سنتی و تطابق نداشتن آن با دانش روز و الگوهای نامناسب آبیاری و کشت محصولات مواجه است. به نظر میرسد لازم است تا سیاستگذاریهای جدیدی در خصوص ارتقای سطح دانش و تکنولوژی کشاورزی کشور، اصلاح الگوها و بهبود زیرساختهای این حوزه صورت گیرد، به گونهای که «برداشت» محصولات کشاورزی در ایران به طور کامل پاسخگوی تقاضای کشور باشد.
امروزه جنگهای تجاری و اقتصادی یکی از ابزارهای مرسوم اعمال فشار به کشورها برای اجبار به تغییر سیاستها و رویکردهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی اجتماعی تلقی میشوند. در این بین، از ایران میتوان به عنوان یکی از نمونههای برجسته تقابل با اشکال مختلف جنگهای اقتصادی یاد کرد. چندین دهه است که ایران با انواع فشارها و تحریمهای تجاری، فناوری، پولی و مالی دست و پنجه نرم میکند. با توجه به تاثیرات سوء و غیر قابل انکار این تحریمها که دامنه و شدت آنها در سالهای اخیر افزایش یافته است، تقویت و مقاومسازی ساختار اقتصادی کشور در مقابل تهدیدات خارجی برای حفظ جایگاه فعلی و تداوم مسیر رشد و توسعه یک امر ضروری به نظر میرسد. تنوعبخشی به ساختار اقتصادی و حرکت به سمت تولید محصولات با ارزشافزوده بالا به جای خامفروشی منابع، تقویت زیرساختهای فناورانه و دانشبنیان، ارتقای بهرهوری و کارآمدی و بهبود ساختار پولی و بانکی از اصلیترین راهبردهای افزایش مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریمها و فشارها نام برده میشوند. در واقع میتوان گفت هماکنون اقتصاد کشور در سر یک دوراهی قرار گرفته است که بیشباهت به بازی «گل یا پوچ» نیست. سیاستگذاری مناسب در راستای افزایش مقاومت در مقابل تحریمها به مثابه یک انتخاب درست یا گل (تصویر روی جلد) تلقی میشود و هدفگذاری نامناسب ممکن است آینده اقتصاد کشور را با تهدیدات جدی و حتی بحران مواجه سازد.